Total search result: 304 (14 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
pound |
واحد وزن |
pounded |
واحد وزن |
pounding |
واحد وزن |
pounds |
واحد وزن |
|
|
Search result with all words |
|
byte |
که کامپیوتر در یک واحد روی آنها کار میکند |
bytes |
که کامپیوتر در یک واحد روی آنها کار میکند |
overrun |
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد |
overrunning |
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد |
overruns |
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد |
grain |
واحد وزن در سیستم غیرمتریک معادل 8460/0گرم |
marker |
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد |
markers |
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد |
therm |
واحد گرما حمام |
therms |
واحد گرما حمام |
half |
ارسال داده در یک جهت در واحد زمان روی کانال یک سویه |
half |
مجموعه بیتتها که نیمی از کلمه استاندارد را می گیرند ولی به عنوان واحد مجزا قابل دسترسی اند |
direct objects |
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند. |
indirect objects |
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند. |
object |
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند. |
objected |
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند. |
objecting |
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند. |
objects |
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند. |
barn |
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها |
barns |
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها |
carat |
واحد وزن جواهرات |
carats |
واحد وزن جواهرات |
enhance |
حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ |
enhanced |
حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ |
enhances |
حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ |
enhancing |
حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ |
join |
ترکیب دو یا چند اطلاع برای تولید یک واحد اطلاع |
joined |
ترکیب دو یا چند اطلاع برای تولید یک واحد اطلاع |
joins |
ترکیب دو یا چند اطلاع برای تولید یک واحد اطلاع |
job |
یک واحد پردازش درون یک کار |
job |
کار یا تعداد کارهایی که به عنوان یک واحد انجام می شوند |
jobs |
یک واحد پردازش درون یک کار |
jobs |
کار یا تعداد کارهایی که به عنوان یک واحد انجام می شوند |
machine |
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود |
machined |
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود |
machines |
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود |
cable |
واحد طول دریایی برابر 022 یارد |
cabled |
واحد طول دریایی برابر 022 یارد |
atmosphere |
واحد فشار هوا |
atmospheres |
واحد فشار هوا |
logical |
واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد |
highway |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند |
highway |
باس ای که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل خارجی منتقل میکند |
highways |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند |
highways |
باس ای که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل خارجی منتقل میکند |
string |
سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند |
clearing |
تعویض اطلاعات در یک ثبات یاخانه حافظه یا واحد ذخیره با صفر یا جای خالی پاک کردن متن و یا تصاویرگرافیکی روی صفحه نمایش |
clearings |
تعویض اطلاعات در یک ثبات یاخانه حافظه یا واحد ذخیره با صفر یا جای خالی پاک کردن متن و یا تصاویرگرافیکی روی صفحه نمایش |
bus |
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند |
bus |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند |
bused |
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند |
bused |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند |
buses |
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند |
buses |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند |
busing |
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند |
busing |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند |
bussed |
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند |
bussed |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند |
busses |
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند |
busses |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند |
bussing |
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند |
bussing |
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند |
decimal |
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است |
decimals |
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است |
central |
گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل |
central |
واحد محاسبات و منط ق |
central |
واحد ورودی و خروجی |
monitor |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
monitored |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
monitors |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
knot |
واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت |
knots |
واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت |
component |
تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB |
components |
تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB |
mono |
پیشوند بمعنی " یک "و " تک " و " واحد" |
Mon |
پیشوند بمعنی " یک "و " تک " و " واحد" |
high |
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است |
highest |
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است |
highs |
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است |
power |
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات |
powered |
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات |
powering |
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات |
powers |
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات |
connect |
هزینه در واحد دقیقه برای ارتباط داشتن با کامپیوتر راه دور |
connects |
هزینه در واحد دقیقه برای ارتباط داشتن با کامپیوتر راه دور |
measure |
واحد میزان |
measure |
واحد |
trinity |
معتقدبوجود سه اقنوم در خدای واحد |
European Currency Unit |
واحد پول اروپایی |
pint |
واحد حجم معادل یک هشتم گالن یا |
pints |
واحد حجم معادل یک هشتم گالن یا |
firm |
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه |
firmer |
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه |
firmest |
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه |
firms |
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه |
volt |
واحد نیروی محرکه برقی |
volt |
واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک |
volt |
واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود |
volts |
واحد نیروی محرکه برقی |
volts |
واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک |
Other Matches |
|
absolute system of units |
سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند |
knot |
نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی] |
morpheme |
واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد |
cpu |
واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی |
functional unit |
واحد در حال کار واحد تابعی |
knot |
میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی] |
knot |
گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی] |
unit |
واحد |
units |
واحد |
one |
واحد |
unilinear |
در یک خط واحد |
monad |
واحد |
ones |
واحد |
plank |
واحد |
singlets |
خط واحد |
at the same time |
در ان واحد |
unitage |
یک واحد |
singlet |
خط واحد |
modules |
واحد |
module |
واحد |
single |
واحد |
univalent |
واحد |
command unit |
واحد فرمان |
memory module |
واحد حافظه |
fractions |
1-بخشی از یک واحد |
fraction |
1-بخشی از یک واحد |
basic shaft |
محور واحد |
bril |
واحد درخشندگی |
fee |
بهای واحد |
motifs |
واحد تکراری |
industrial unit |
واحد صنعتی |
motif |
واحد تکراری |
building unit |
واحد ساختمانی |
cost unit |
قیمت واحد |
control unit |
واحد کنترل |
measuring unit |
واحد سنجش |
contractors yard |
واحد ساختمانی |
basic construction unit |
واحد ساختمانی |
arithmetic unit |
واحد حساب |
angstrom unit |
واحد انگستروم |
concern |
واحد اقتصادی |
one |
یک واحد یگانه |
concerns |
واحد اقتصادی |
unity |
شماره یک واحد |
monomeric unit |
واحد تکپار |
absolute unit |
واحد مطلق |
motor unit |
واحد حرکتی |
bars |
واحد فشار |
ones |
یک واحد یگانه |
astronomical unit |
واحد نجومی |
arithmetic unit |
واحد محاسبه |
microcycle |
واحد زمان |
microprocessing unit |
واحد ریزپردازنده |
basis |
قیمت واحد |
gold standard |
واحد طلا |
monetary unit |
واحد پولی |
monetary unit |
واحد پول |
monitor unit |
واحد مبصر |
bar |
واحد فشار |
main unit |
واحد اصلی |
derived unit |
واحد فرعی |
dust arrester |
واحد گردگیری |
dyadic unit |
واحد دو عضوی |
datum |
یک واحد داده |
efficiency unit |
واحد کارایی |
electrostatic unit |
واحد الکترواستاتیک |
driver unit |
واحد محرک |
plants |
واحد صنعتی |
plant |
واحد صنعتی |
secondary unit |
واحد فرعی |
stepping |
واحد مجزا |
step |
واحد مجزا |
disk unit |
واحد گرده |
disk unit |
واحد دیسک |
display unit |
واحد نمایشگر |
display unit |
واحد نمایش |
fuse element |
واحد فیوز |
fuse unit |
واحد فیوز |
ounces |
واحد جرم |
input block |
واحد ورودی |
input unit |
واحد اولیه |
input unit |
واحد ورودی |
interlocking directorate |
مدیریت واحد |
lambert |
واحد روشنایی |
lighting unit |
واحد روشنایی |
logic unit |
واحد منطقی |
logical unit |
واحد منطقی |
magnetic unit |
واحد مغناطیسی |
information unit |
واحد اطلاعات |
cpu |
واحد کنترل |
cu |
واحد کنترل |
ounce |
واحد جرم |
data unit |
واحد داده |
heat unit |
واحد حرارت |
henry |
واحد خودالقایی |
identity matrix |
ماتریس واحد |
imaginary unit |
واحد موهومی |
data item |
واحد داده |
unit of fire |
واحد اتش |
single tax |
مالیات واحد |
single precision |
دقت واحد |
work unit |
واحد کار |
unit of time |
واحد زمانی |
single density |
با تراکم واحد |
shipping unit |
واحد حمل |
unit of issue |
واحد توزیع |
sample |
واحد نمونه |
sampled |
واحد نمونه |
repeating unit |
واحد تکراری |
unit cell |
سلول واحد |
unit position |
مکان واحد |
unitization |
تعیین واحد |
unit weight |
وزن واحد |
storming column |
واحد مامورحمله |
unit tube |
لوله واحد |
terminal unit |
واحد پایانه |
terminal unit |
واحد پایانی |
tape unit |
واحد نوار |
storage unit |
واحد انباره |
unit record |
رکورد واحد |
unit price |
بهای واحد |
storage unit |
واحد ذخیره |
unified budget |
بودجه واحد |
unit price |
قیمت واحد |
unit price |
واحد قیمت |
unit price |
واحد بهاء |
rad |
یک واحد دوزاتمی |
quarterstaff |
واحد یموت |
phyton |
واحد گیاهی |
physical unit |
واحد فیزیکی |
unit elasticity |
کشش واحد |
phot |
واحد روشنایی |
unit hydrograph |
هیدروگراف واحد |
personality module |
واحد شخصیت |
unit cost |
هزینه واحد |
output unite |
واحد خروجی |
object module |
واحد مقصد |
object module |
واحد مقصود |
peripheral unit |
واحد جنبی |
gusts |
واحد چشایی |
unit distance |
با فاصله واحد |
processing unit |
واحد پردازنده |
unit of account |
واحد محاسبه |
processing unit |
واحد پردازش |
program module |
واحد برنامه |
mpu |
واحد میکروپروسسور |
unit matrix |
ماتریس واحد |
gust |
واحد چشایی |
unit load |
واحد بار |
pyramiding |
مدیریت واحد |
unit of currency |
واحد پولی |
unit solid angle |
زاویه واحد فضایی |
elastivity |
واحد برق ناپذیری |
decision making unit |
واحد تصمیم گیرنده |
disk storage unit |
واحد انبارهای گردهای |
assize |
واحد وزن وپیمانه |
dominant firm |
واحد تجارتی مسلط |
drilling unit |
واحد مته کاری |
disk unit enclosure |
محفظه واحد دیسک |
unit of measurement |
واحد اندازه گیری |
economic unit |
واحد اقتصادی مانند |
desulfurization unit |
واحد گوگرد زدایی |
desalination plant |
واحد ملح گیری |
inductance per unit length |
اندوکتیویته در واحد طول |
data display unit |
واحد داده نما |
autonomous |
واحد کنترل داخلی |
british thermal unit |
واحد گرمایی بریتانیا |
british thermal unit |
واحد بریتانیایی گرما |
calorie |
واحد سنجس گرما |
basic machine unit |
واحد دستگاه مقدماتی |
unit circle |
دایره واحد [ریاضی] |
arithmetic logic unit |
واحد حساب و منطق |
blood sample |
واحد نمونه خون |
atomic mass unit |
واحد اتمی جرم |
auxiliary power unit |
واحد قدرت کمکی |
visual display unit |
واحد نمایشگر بصری |
visual display unit |
واحد نمایش دیداری |
video display unit |
واحد نمایش تصویری |
unity power factor |
ضریب توان واحد |
cost unit |
واحد هزینه یابی |
tod |
واحد قدیمی وزن |
cost unit |
هزینه واحد تولید |
coulomb |
واحد اندازه الکتریسیته |
calories |
واحد سنجس گرما |
unitas multiplex |
واحد چند وجهی |
communications control unit |
واحد کنترل مخابراتی |
volume unit |
واحد بلندی صدا |
Simultaneously. In a jiffy. |
درآن واحد ( فورا") |
work unit |
یک واحد تقسیم کار |
calory |
واحد سنجس گرما |
central processing unit |
واحد پردازش مرکزی |
vu |
واحد بلندی صدا |
unit record device |
دستگاه ضبط واحد |
chronaxie |
واحد تحریک پذیری |
chronaxy |
واحد تحریک پذیری |
agglomerating plant |
واحد یا تاسیسات زینتر |
uni |
پیشوندیست بمعنی "یک " و"واحد" و "تک " |
mains unit |
واحد اتصال شبکه |
sone |
واحد بلندی صوت |
magnetic tape unit |
واحد نوار مغناطیسی |