English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 15 (1 milliseconds)
English Persian
enhances بالابردن
enhances افزودن
enhances زیادکردن بلندکردن
enhances کمک کردن
enhances تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا
enhances واسط استاندارد CPU و وسایل جانبی مثل درایوهای دیسک
enhances استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
enhances دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhances صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhances در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhances در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhances حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhances سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhances عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد
enhances بهتر یا واضح تر کردن
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com