English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
disk unit واحد گرده
Other Matches
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
powering واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
knot نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
morpheme واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
cpu واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
functional unit واحد در حال کار واحد تابعی
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
granules گرده
cambers گرده
kidney گرده
disks گرده
camber گرده
loin گرده
loins گرده
coxa گرده
disk گرده
kidneys گرده
haunches گرده
pollen گرده
hunkers گرده
feuilleton گرده
haunch گرده
discs گرده
huckle گرده
granule گرده
disc گرده
coxarthritis نقرس گرده
ridge گرده ماهی
color disk گرده رنگها
round timber گرده بینه
fish backed گرده ماهی
ridged گرده ماهی
ridges گرده ماهی
pollen دانه گرده
disk platter گرده سینی
disk drive گرده ران
disk drive گرده چرخان
disk drives گرده ران
disk drives گرده چرخان
vault گرده ماهی
vaults گرده ماهی
platelet گرده خون
pounces گرده نقاش
paranephric نزدیک گرده
pounced گرده نقاش
pounce گرده نقاش
diskette گرده کوچک
cambers گرده ماهی
convex گرده ماهی
camber گرده ماهی
pouncing گرده نقاش
disk pack گرده بسته
nephrotomy گرده بری
nephroptosis گرده جنبنده
floppy disks گرده لغزان
floppy disks گرده لرزان
floppy disk گرده لغزان
floppy disk گرده لرزان
floppy discs گرده لغزان
domes گرده ماهی
dome گرده ماهی
floppy discs گرده لرزان
rolls گرده نان
pollinizer گرده افشان
reg گرده لقاح
induction disk گرده القائی
pollination گرده افشانی
reg گشن گرده
disk گرده قرص
pollenation گرده افشانی
nephralgia درد گرده
nephroid گرده مانند
magnetic disk گرده مغناطیسی
ridgewise گرده ماهی
nephritis اماس گرده
ridgeways گرده ماهی
pollinator گرده افشان
disks گرده قرص
polliniferous گرده افشان
nephrectomy دراوردن گرده
nephrectomy برش گرده
nephritic دچارناخوشی گرده
pollinating گرده افشانی کردن
pollinates گرده افشانی کردن
pollinate گرده افشانی کردن
palynology گرده افشانی شناسی
palynology مبحث گرده افشانی
paranephros دژ پیه روی گرده
disk controller کنترل کننده گرده
plolinate با گرده تلقیح کردن
pollinose شبیه گرده گیاهی
pollenizer درخت نر گرده افشان
farinose شبیه گرده گیاه
puffball سماروق گرده افشان
gibbous گرده ماهی گوژپشت
puffballs سماروق گرده افشان
fixed head disk گرده با نوک ثابت
pollenizer درخت گرده افشان
pollinated گرده افشانی کردن
pollinium توده ذرات گرده گل
pollen گرده افشانی کردن
loculus حفره کیسه گرده
his kidnegs have gone w گرده هایش درست کارنمیکنند
nephritic درمان کننده ناخوشی گرده
hydrophilous گرده افشانی کننده بوسیله اب
paranephritis اماس غده روی گرده
hip roof پشت بام گرده ماهی
wind pollinated گرده افشانی شده بوسیله باد
styloipodium گرده بالای میوه گیاهان چتری
autogamy لقاح وباروری بوسیله گرده خودگل
cross polinize بطورمصنوعی گرده افشانی کردن لقاح
leaf fat لایه پیه دور گرده خوک
interfruitful قابل گرده افشانی یا لقاح با یکدیگر
self pollination گرده افشانی خود بخود گیاه
self fruitful تولید مثل بوسیله گرده خود
cross pollination گرده افشانی از گلی بگل دیگر
sori خوشههای گرده گیاهی خوشه هاگی
cross pollinate بطورمصنوعی گرده افشانی کردن لقاح
autogamous مربوط به لقاح یا باروری گل بوسیله گرده خودش
integrated ای که حاوی گرده وسایل جانبی است که با هم سیستم کامپیوتری را تشکیل می دهند
stencil الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
log گرد بینه گرده بینه
logs گرد بینه گرده بینه
unit واحد
ones واحد
measure واحد
units واحد
monad واحد
one واحد
singlet خط واحد
unilinear در یک خط واحد
at the same time در ان واحد
modules واحد
univalent واحد
single واحد
plank واحد
singlets خط واحد
unitage یک واحد
module واحد
motor unit واحد حرکتی
mpu واحد میکروپروسسور
monomeric unit واحد تکپار
concern واحد اقتصادی
logic unit واحد منطقی
logical unit واحد منطقی
concerns واحد اقتصادی
fee بهای واحد
monitor unit واحد مبصر
monetary unit واحد پول
object module واحد مقصد
object module واحد مقصود
fuse unit واحد فیوز
bril واحد درخشندگی
motif واحد تکراری
basic shaft محور واحد
motifs واحد تکراری
building unit واحد ساختمانی
processing unit واحد پردازش
monetary unit واحد پولی
output unite واحد خروجی
pounded واحد وزن
pounding واحد وزن
personality module واحد شخصیت
pounds واحد وزن
angstrom unit واحد انگستروم
phot واحد روشنایی
main unit واحد اصلی
arithmetic unit واحد حساب
astronomical unit واحد نجومی
arithmetic unit واحد محاسبه
phyton واحد گیاهی
pound واحد وزن
measuring unit واحد سنجش
magnetic unit واحد مغناطیسی
memory module واحد حافظه
contractors yard واحد ساختمانی
basic construction unit واحد ساختمانی
absolute unit واحد مطلق
microprocessing unit واحد ریزپردازنده
microcycle واحد زمان
plants واحد صنعتی
plant واحد صنعتی
ounce واحد جرم
ounces واحد جرم
stepping واحد مجزا
step واحد مجزا
peripheral unit واحد جنبی
physical unit واحد فیزیکی
processing unit واحد پردازنده
display unit واحد نمایش
work unit واحد کار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com