Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (9 milliseconds)
English	Persian
tail	واگذاری غیر معوض اموال غیر منقول
tailed	واگذاری غیر معوض اموال غیر منقول
tails	واگذاری غیر معوض اموال غیر منقول
Other Matches
chattel	اموال منقول
fixed property	اموال غیر منقول
goods and chattels	اموال و دارائیهای منقول
real action	دعوی راجع به اموال غیر منقول
conveyancing	در CL این اصطلاح بیشتر در زمینه تسهیل معاملات مربوط به اموال غیر منقول مصداق دارد
real representative	قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی
moveable by destination	منقول در حکم غیر منقول
community property	اموال مشترک زن وشوهر اموال همگانی
transfer	واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transferring	واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transfers	واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
reciprocal	معوض
consideration	معوض
considerations	معوض
without recompense	غیر معوض
donation with cosideration	هبه معوض
exgratia	غیر معوض
gift made for a consideration	هبه معوض
donation without consideration	هبه غیر معوض
nude contruct	عقد غیر معوض
gratuitous	غیر معوض مجانی
gratuitous contract	عقد غیر معوض
condequent	منقول
personal	منقول
personal action	دعوی منقول
personal chattels	دارایی منقول
immovable	غیر منقول
personal state	دارایی منقول
chattel	دارائی منقول
personal	منقول خصوصی
narrated consensus	اجماع منقول
carry forward	منقول ساختن
moveable property	مال منقول
movables	مال منقول
movable property	مال منقول
moveable property	دارائی منقول
movableness	منقول نابرجا
movable	دارائی منقول
to carry over	منقول ساختن
to carry forward	منقول ساختن
carry forward	مبلغ منقول
real property	دارایی غیر منقول
personal property	دارایی شخصی منقول
hereditaments	دارایی غیر منقول
immovableness	غیر منقول دادن
good	مال منقول محموله
immovable property	مال غیر منقول
real action	دعوی غیر منقول
brought forward	منقول ازصفحه پیش
personal chattels	دارایی شخصی منقول
irreplaceable	غیر منقول بی عوض
immovable	دارایی غیر منقول
realty	دارایی غیر منقول ملک
chattel	مال منقول دارایی شخصی
heritage	ماترک ترکه غیر منقول
immovable by nature	مال غیر منقول ذاتی
jus mariti	حق مرد نسبت به دارایی منقول زنش
incumbrance	حق رهن یا حبس نسبیت به مال غیر منقول
cadastre	مامور ثبت وممیزی املاک مزروعی وغیر منقول
chattels	اموال
cattles	اموال
things	اموال
user	انتفاع از اموال
post property	اموال پادگانی
post property	اموال پادگان
property book	دفتر اموال
paraphernalia	اموال شخصی زن
users	انتفاع از اموال
class i property	اموال طبقه 1
class ii property	اموال طبقه 2
distrain	ضبط اموال
personal property	اموال شخصی
distraint	توقیف اموال
financial property	اموال پولی
personalty	اموال شخصی
fungible	اموال مثلی
installation property	اموال قسمت
capital assets	اموال سرمایهای
property voucher	سند اموال
stolen goods	اموال مسروقه
property officer	افسر اموال
state property	اموال عمومی
separate estate	اموال شخصی زن
tangible property	اموال عینی
tangible property	اموال ملموس
things in action	اموال دینی
things in possession	اموال عینی
inventory	صورت اموال
real property	اموال غیرمنقول
assets	مال و اموال
transfers	واگذاری
resign	واگذاری
transferring	واگذاری
abandoment	واگذاری
abaloenation	واگذاری
concessions	واگذاری
resignation	واگذاری
assigment	واگذاری
resignations	واگذاری
consignation	واگذاری
devolvement	واگذاری
transter	واگذاری
cession	واگذاری
bailment	واگذاری
surrendered	واگذاری
transfer	واگذاری
relinguishment	واگذاری
devolution	واگذاری
resigns	واگذاری
surrendering	واگذاری
transference	واگذاری
conveyance	واگذاری
conveyances	واگذاری
surrenders	واگذاری
concession	واگذاری
leaving	واگذاری
assignment	واگذاری
surrender	واگذاری
assignments	واگذاری
abalienate	واگذاری
condescension	واگذاری
leave	واگذاری
offences against property	جرائم بر علیه اموال
contrabanded goods	اموال و اشیا قاچاق
grand larceny	سرقت اموال پرقیمت
property of unknown ownership	اموال مجهول المالک
article of roup	اموال مورد حراج
fisc	اموال ضبط شده
jus disponendi	حق واگذار کردن اموال
inventory	فهرست اموال سیاهه
goods of perishable nature	اموال سریع الفساد
sequestration	حکم توقیف اموال
real estate broker	دلال اموال غیرمنقول
property officer	افسر ذیحساب اموال
priceable things	اموال یا اشیا قیمتی
replaceable thing	اموال یا اشیا مثلی
appropriation bill	صورت ضبط اموال
surrendered	واگذاری صرفنظر
demission	واگذاری استعفاء
sectors	منطقه واگذاری
distribution of forces	واگذاری نیروها
sector	منطقه واگذاری
instrument of assignment	سند واگذاری
feoffment	واگذاری تیول
estate in joint tenancy	واگذاری مشاع
infeudation	واگذاری به تیول
assignment	واگذاری اسناد
retrocession	واگذاری مجد د
transferring	واگذاری تحویل
transfer	واگذاری نقل
transfer	واگذاری تحویل
abandon	واگذاری رهاسازی
abandoning	واگذاری رهاسازی
quiet enjoyment	واگذاری مطلق
surrenders	واگذاری صرفنظر
surrender	واگذاری صرفنظر
remittances	وجه واگذاری
remittances	واگذاری وجه
remittance	وجه واگذاری
remittance	واگذاری وجه
submission	واگذاری تفویض
assignments	واگذاری اسناد
transferring	واگذاری نقل
transfers	واگذاری تحویل
voluntary assignment	واگذاری اختیاری
transferable credit	اعتبارقابل واگذاری
target allocation	واگذاری هدف
assignment of contract	واگذاری قرارداد
assignable credit	اغتبارقابل واگذاری
abandonment	واگذاری دل کندن
apportionment	واگذاری اعتبار
abandons	واگذاری رهاسازی
bail	واگذاری انتقال
transfers	واگذاری نقل
letters of marque	حکم ضبط اموال بیگانگان
jus postliminii	حق وی نسبت به ان اموال محفوظ است
salvaging	اموال نجات یافته از خطر
safeguard	مامور حفافت پرسنل و یا اموال
conclearer of stolen goods	مخفی کننده اموال مسروقه
safeguarded	مامور حفافت پرسنل و یا اموال
accountable property officer's bond	دفتر افسر ذیحساب اموال
safeguarding	مامور حفافت پرسنل و یا اموال
foreign	توقیف اموال مدیون خارجی
salvages	اموال نجات یافته از خطر
foreign	توقیف اموال مدیون غایب
salvaged	اموال نجات یافته از خطر
safeguards	مامور حفافت پرسنل و یا اموال
salvage	اموال نجات یافته از خطر
policy of d.	سیاست واگذاری اوضاع
apportionment	واگذاری سهمیه بودجه
transfer	سند انتقال یا واگذاری
troop basis	مبنای واگذاری یکان
ration method	سبک واگذاری جیره
transferring	سند انتقال یا واگذاری
vested in interest	واگذاری حق انتفاع موجل
transfers	سند انتقال یا واگذاری
release documents against	واگذاری اسناد در مقابل
deed of assignment	سند واگذاری اختیارات
assignation	قرار ملاقات واگذاری
assignations	قرار ملاقات واگذاری

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com