Dictiornary-Farsi | وجوه عمومی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
common purse	وجوه عمومی


Other Matches

wage fund theory of wages	نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
general quarters	اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introduced	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware	ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
funded	وجوه
fund	وجوه
funds	وجوه
capital fund	وجوه سرمایه
contingency fund	وجوه احتیاطی
cash flows	وجوه در گردش
depreciation allowances	وجوه استهلاکی
sinkin fund	وجوه استهلاکی
emergency fund	وجوه اضطراری
wage funds	وجوه دستمزد
reserve fund	وجوه اندوخته
relief fund	وجوه اعانه
outs	وجوه پرداختی
provident fund	وجوه احتیاطی
trust fund	وجوه سپرده
cash flow	گردش وجوه
coffer	خزانه وجوه
coffers	خزانه وجوه
reserve fund	وجوه ذخیره
trust funds	وجوه امانی
pension funds	وجوه بازنشستگی
loanable funds	وجوه وام دادنی
trust fund	وجوه متراکم شده
trust fund	وجوه پس انداز شده
inflow of foreign funds	ورود وجوه خارجی
face centered cubic	مکعب مراکز وجوه پر
general orders	دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
general porpose	کارهای عمومی مصارف عمومی
face centered cubic lattice	شبکه مکعبی مراکز وجوه پر
fcc lattice	شبکه مکعبی مراکز وجوه پر
loanable funds	وجوه قابل عرضه به بازار پول
funded	تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
fund	تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
rhomb	منشور شش وجهی دارای وجوه متوازی الاضلاع
provident fund	وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
saving	خودداری ازمصرف وجوه عدم تقسیم منافع و افزودن ان به سرمایه
crowding out effect	اندیشهای که استقراض بسیار زیاد دولت وجوه قابل دسترس وام گیرندگان خصوصی را کاهش میدهد
consolidated dining facility	تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
petty cash	صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
common carrier	موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
common control	کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
common user	عمومی
general porpose	عمومی
hackneyed	عمومی
rife	عمومی
public	عمومی
wider	عمومی
widest	عمومی
wide	عمومی
ecumenic	عمومی
overt	عمومی
oecumenical	عمومی
generals	عمومی
common	عمومی
common	:عمومی
universal	عمومی
outlining	خط عمومی
generic	عمومی
outline	خط عمومی
commonest	:عمومی
the public voice	عمومی
commoners	:عمومی
outlines	خط عمومی
general	عمومی
outlined	خط عمومی
commonest	عمومی
commoners	عمومی
popular	عمومی
general education	اموزش عمومی
general concepts	تدبیر عمومی
general damage	خسارت عمومی
general depot	امادگاه عمومی
general depot	انبار عمومی
vogue	عمومی ورایج
general paralysis	فلج عمومی
general outpatient clinic	درمانگاه عمومی
general message	پیام عمومی
general meeting	مجمع عمومی
g/a	خسارت عمومی
general outpost	پاسدار عمومی
general meeting	جلسه عمومی
general meeting	گردهمایی عمومی
general intelligence	هوش عمومی
general grant	کمک عمومی
general factor	عامل عمومی
general equilibrium	تعادل عمومی
latrine	مستراح عمومی
general mobilization	بسیج عمومی
general cargo	بار عمومی
common items	قطعات عمومی
common labour	کارگر عمومی
common language	زبان عمومی
common nuisance	اضرار عمومی
encyclic	عمومی دوری
prosecture	وکیل عمومی
counsel for the crown	وکیل عمومی
open house	جشن عمومی
consolidated annuities	دیون عمومی
common parts	قطعات عمومی
comulative action	اثر عمومی
common user items	اقلام عمومی
common hardware	قطعات عمومی
folkway	طرزفکر عمومی
folkway	احساسات عمومی
general assembly	مجمع عمومی
general amnesty	عفو عمومی
alameda	گردشگاه عمومی
cameralistic science	مالیه عمومی
central war	جنگ عمومی
checkup	معاینه عمومی
collective call sign	معرف عمومی
general allotment	اختصاصات عمومی
general act	سند عمومی
general ability	توانایی عمومی
common grid	شبکه عمومی
fourth estate	مطبوعات عمومی
common user	خدمات عمومی
public law	حقوق عمومی
public property	مال عمومی
state property	اموال عمومی
public servant	مستخدم عمومی
public services	خدمات عمومی
public utilities	تسهیلات عمومی
public warehouse	انبار عمومی
quasi public	نیمه عمومی
public policy	سیاست عمومی
public place	مکان عمومی
public library	کتابخانه عمومی
public network	شبکه عمومی
public order	نظم عمومی
public ownership	مالکیت عمومی
public place	محل عمومی
reason of state	مصالح عمومی
records depository	بایگانی عمومی
respublica	رفاه عمومی
baths	استخر عمومی
public baths	استخر عمومی
rule of thumb	قانون عمومی
social good	کالاهای عمومی
suffrage universal	حق رای عمومی
GHQ	ستاد عمومی
general requirements	نیازهای عمومی
bath-house	حمام عمومی
general paresis	فلج عمومی
general tariff	تعرفه عمومی
general theory	نظریه عمومی
general welfare	رفاه عمومی
public welfare	رفاه عمومی
in the sight of the public	در انظار عمومی
mass poverty	فقر عمومی
mintster of public works	وزیرکارهای عمومی
official submission	مناقصه عمومی
open court	محکمه عمومی
general support	پشتیبانی عمومی
general supplies	اماد عمومی
general plan	نقشه عمومی
general psychology	روانشناسی عمومی
general quarters	اسایشگاههای عمومی
general register	ثبات عمومی
general relativity	نسبیت عمومی
general reserve	احتیاط عمومی
general staff	ستاد عمومی
general stock	سهام عمومی
general supplies	تدارکات عمومی
overhead costs	هزینههای عمومی
pissoir	مستراح عمومی
plaza	میدان عمومی
public enterprises	موسسات عمومی
public expenditures	مخارج عمومی
public facilities	تسهیلات عمومی
public finance	مالیه عمومی
public goods	کالاهای عمومی
public image	تصور عمومی
public information	اطلاعات عمومی
public institutions	موسسات عمومی
public interest	منافع عمومی
public domain	خط مشی عمومی
public deposits	سپردههای عمومی
potlatch	جشن عمومی
public a	وکیل عمومی
public affairs	روابط عمومی
public amnsement	نمایشگاه عمومی
public benefits	منافع عمومی
public borrowing	استقراض عمومی
public cost	هزینه عمومی
public debt	قرضه عمومی
public decency	عفت عمومی
public interest	نفع عمومی
plebiscites	اراء عمومی
public nuisances	مزاحمت عمومی
public nuisance	مزاحمت عمومی
general election	انتخابات عمومی
generalises	عمومی کردن