English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
deffered entry ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است
Other Matches
deferred exit انتقال کنترل به یک زیربرنامه در زمانی که قابل پیش بینی نبوده و حادثهای غیر مترقبه ان را مشخص میکند
overrunning هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overrun هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overruns هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
fifo خروج به ترتیب ورود
freedom of entry and exit ازادی ورود و خروج
gangways محل ورود و خروج از ناو
gangway محل ورود و خروج از ناو
valve دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
to take off one رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
valves دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
device که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
devices که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
i/o دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد
last in , first out اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
dial راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
dialed راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
dialled راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
dials راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
jump instruction دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
unconditional دستوری که کنترل را از یک بخش برنامه به دیگری منتقل میکند , بدون بستگی داشتن به وقوع شرایط ی .
united nations organization سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
filter center مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
open loop system مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
subprogram زیربرنامه
linked subroutine زیربرنامه پیوند یافته
transfers زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfer زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transferring زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
plank قسمتی ازبرنامه
free form نوعی پیمایش نوری که در ان عمل پیمایش توسط علائمی که به وسیله دستگاه ورودی در هنگام ورود اطلاعات داخل می شوند کنترل می گردد
kinescope ازبرنامه تلویزیونی فیلمبرداری کردن
free port بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
free ports بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
microprogram هر دستور زبان اسمبلی کامپیوتر که با زیربرنامه اجرا شود
head crash برخورد فیزیکی نوک خواندن /نوشتن با سطح دیسک برخورد نوک خواندن ونوشتن با سطح ضبط شونده یک دیسک سخت که نتیجه اش از دست اطلاعات میباشد خرابی هد
supervenient غیر مترقبه
unexpected غیر مترقبه
dramatics کارهای هنری وخارج ازبرنامه دبیرستان و دانشکده روش نمایش
supervenience امر غیر مترقبه
serendipity نعمت غیر مترقبه
unexpected غیره مترقبه غیرمنتظره
godsend نعمت غیر مترقبه
accidental غیر مترقبه عرضی
return دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
returns دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
returning دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
returned دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
emergency relief رهایی ازمصایب غیر مترقبه
below the line درامد یا هزینه غیر مترقبه
serendipitous دارای نعمت غیر مترقبه
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
hip shoot تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
contingent annuity پرداخت مقرری به علت اتفاق غیر مترقبه
It wI'll eventually pay off. با لاخره نتیجه خواهد رسید (نتیجه می دهد )
to be a foregone conclusion <idiom> نتیجه حتمی [نتیجه مسلم] بودن
batting order ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
subsidy مالیات فوق العادهای که درمواقع اضطرار و برای امورمهم و غیر مترقبه مملکتی اخذ میشود
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
foregone conclusion نتیجه حتمی نتیجه مسلم
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
dock receipt قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controls سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
frustrated contract قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
prolapsus خروج
outgo خروج
leakage or breakage خروج
egress خروج
egression خروج
emission خروج
exits خروج
propulsion خروج
exodus خروج
exhausts خروج
emersion خروج
exit خروج
emissions خروج
exhaust خروج
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet صفحه کنترل چارت کنترل
control statement حکم کنترل دستور کنترل
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
order off the field حکم خروج
outages راه خروج
transpiration خروج نفوذ
outlet مجرای خروج
emissions صدور خروج
outage راه خروج
prolapse of the uterus خروج سیبک
emergency exit در خروج اضطراری
order off حکم خروج
emission صدور خروج
spermatism خروج منی
work function انرژی خروج
outlets مجرای خروج
out flow of capital خروج سرمایه
ejaculates خروج منی
ejaculated خروج منی
ejaculate خروج منی
spurts خروج ناگهانی
spurting خروج ناگهانی
spurted خروج ناگهانی
spurt خروج ناگهانی
ejaculating خروج منی
exit point نقطه خروج
exhaust velosity سرعت خروج
capital outflow خروج سرمایه
blow out خروج ناگهانی
debouch راه خروج
debouchment خروج ازتنگنا
angle of emergence زاویه خروج
defecation خروج مدفوع
dump valve شیر خروج
electron affinity انرژی خروج
emergency exit خروج اضطراری
exeat اجازهء خروج
exhaust valve شیر خروج
eccentricities خروج از مرکز
eccentricity خروج از مرکز
ingress and egress دخول و خروج
eccentricities خروج از مرکزیت
light spill خروج نور
log off خروج از سیستم
log out خروج از سیستم
logout خروج از سیستم
eccentricity خروج از مرکزیت
adeni میباشد
aden میباشد
afro میباشد
gallium میباشد
transferor منتقل
ad میباشد
ads میباشد
sequoia میباشد
afr میباشد
adeno میباشد
gametophyte میباشد
aceto میباشد
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
Where is the emergency exit? در خروج اضطراری کجاست؟
exhausts خروج گاز یابخار
gas tight مانع خروج گاز
clearing outwards اعلامیه خروج کشتی
exhaust خروج گاز یابخار
clearance outwards مجوز خروج کشتی
shelling برنامه خروج موقت
shells برنامه خروج موقت
exhausts تخلیه کردن خروج
shell برنامه خروج موقت
undoubling خروج از دوبلگی شطرنج
eccentricities گریز یا خروج از مرکز
exophthalmos خروج تخم چشم
primer leak خروج گازاز ته چاشنی
eccentricity گریز یا خروج از مرکز
exhaust تخلیه کردن خروج
inner work function انرژی خروج درونی
eccentricity of the load خروج از مرکزیت بار
outer work function انرژی خروج بیرونی
out flow of labor خروج نیروی کار
steam tight مانع خروج بخار
infinite حلقهای که خروج ندارد.
rendered منتقل کردن
renders منتقل کردن
transfer منتقل کردن
wend منتقل کردن
transporters منتقل کننده
to go over منتقل شدن
purchaser منتقل الیه
purchasers منتقل الیه
transporter منتقل کننده
render منتقل کردن
transfers منتقل کردن
he is a man he is sick وی مریض میباشد
go over منتقل شدن
transferee منتقل الیه
transferor منتقل کننده
assignee منتقل الیه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com