English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
acid test وسیلهء ازمایش امتحان با اسید
Other Matches
trials ازمایش امتحان
temptation ازمایش امتحان
examination امتحان ازمایش
probation ازمایش امتحان
trial ازمایش امتحان
temptations ازمایش امتحان
probational ازمایش امتحان
examinations امتحان ازمایش
tests ازمایش کردن امتحان
test ازمایش کردن امتحان
tested ازمایش کردن امتحان
hydrometer وسیله ازمایش اسید باطری
test paper کاغذ مخصوص ازمایش ورقه امتحان
picric acid اسید پیکریک [اسید زهرین، زرد و تلخ مزه]
barbiturate نمک اسید باربیتوریک مشتقات اسید باربیتوریک که بعنوان داروی مسکن وخواب اورتجویز میشود
use testing ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
pilot method عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
tryout ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
assays محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assay محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
continous immersion test ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
test element دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
flight test ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
soil examination بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
insulation test ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
service test ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
creep test ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
flight test ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
confident test ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
tube tester دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
environmental test ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
trials امتحان ها
tests امتحان
examination امتحان
try امتحان
quiz امتحان
test امتحان
tries امتحان
checks امتحان
inspection امتحان
checking امتحان
trial امتحان
trials امتحان
examinations امتحان
quizzes امتحان
tests امتحان ها
examinations امتحان ها
check امتحان
tested امتحان
trial امتحان
assays امتحان
tentatively من باب امتحان
quiz [American] امتحان
checked امتحان
examination امتحان
assay امتحان
test امتحان
acid resisting ضد اسید
acids اسید
acid proof ضد اسید
acid اسید
acid water آب اسید
achromatopsia اسید
tripos امتحان حساب
vivas voce امتحان شفاهی
unsight امتحان نکرده
experiment امتحان عمل
examinee امتحان شونده
experimenting امتحان عمل
To flunk a course . To fail an exam. در امتحان رد شدن
experimented امتحان عمل
to take an examination امتحان دادن
examined امتحان کردن
put to test امتحان کردن
examines امتحان کردن
examining امتحان کردن
proctor نافر امتحان
crucibles امتحان سخت
crucible امتحان سخت
to make a trial of امتحان کردن
to give an examination امتحان کردن
to bring to the proof امتحان کردن
experiments امتحان عمل
pretest امتحان مقدماتی
preliminaries امتحان مقدماتی
bar examination امتحان وکالت
tries امتحان کردن
qualifying examination امتحان صلاحیت
try امتحان کردن
examine امتحان کردن
preliminary امتحان مقدماتی
trial امتحان کردن
tests امتحان محک
untested <adj.> امتحان نشده
uninspected <adj.> امتحان نشده
unexamined <adj.> امتحان نشده
unevaluated <adj.> امتحان نشده
unchecked <adj.> امتحان نشده
unaudited <adj.> امتحان نشده
unverified <adj.> امتحان نشده
assay امتحان عیارگری
tests امتحان کردن
trials امتحان کردن
test امتحان کردن
test امتحان محک
tested امتحان کردن
tested امتحان محک
assays امتحان عیارگری
test anxiety اضطراب امتحان
examiners امتحان کننده
essay examination امتحان انشایی
examiner امتحان کننده
examination anxiety اضطراب امتحان
examinee امتحان دهنده
examinable قابل امتحان
oxyphile اسید دوست
acidification اسید سازی
acidification or acidizing اسید شوئی
battery acid اسید باطری
acid leach شستشو با اسید
acid anhydride انیدرید اسید
acetylenic acid اسید استیلنی
acid resisting brick آجر ضد اسید
acid acceptor پذیرنده اسید
acid acceptor اسید پذیر
acidify اسید کردن
acid proof brick آجر ضد اسید
acid carboy غرابه اسید
acid=proof galosh گالش ضد اسید
acid proof floortile کاشی ضد اسید
acid tank مخزن اسید
acid receiver مخزن اسید
acid radical ریشه اسید
acid radical بنیان اسید
acid pump تلمبه اسید
acid proof wire سیم ضد اسید
acid bath حمام اسید
acid solution محلول اسید
benzoic acid بنزوییک اسید
phosorous acid اسید فوسفور
peroxymonosulfuric acid اسید کارو
acid proof paint رنگ ضد اسید
hydraulic acid اسید کلریدریک
acid proof floor tile موزاییک ضد اسید
peroxy acid پروکسی اسید
acid tower برج اسید
acid reclaim بازیابی اسید
acid soluble محلول در اسید
ascorbic acid اسید اسکوبیک
nitric acid اسید نیتریک
niacin اسید نیکوتینیک
inorganic acid اسید معدنی
monobasic acid اسید یک فرفیتی
acyl exchange اسید کافت
acid resisting paint رنگ ضد اسید
monobasic acid اسید یک ارزشی
acidic group گروه اسید
amino acid آمینو اسید
amino acid اسید آمینه
acid group گروه اسید
acrylic acid اسید اکریلیک
lewis acid اسید لوویس
accumulator acid اکومولاتور اسید
acid fume دود اسید
abietic acid ابیتیک اسید
acid freeder اسید رسان
nucleic acid نوکلئیک اسید
acetylene acid اسید استیلنی
oxyphile اسید گرای
acetic acid استیک اسید
manganic acid اسید منگنیک
oxyphil اسید گرای
oxyphil اسید دوست
oxygen acid اکسی اسید
battery acid اسید باتری
acidimeter اسید سنج
oxyacid اکسی اسید
acid dip شستشو با اسید
acid equivalent هم ارزشیمیایی اسید
oxalic acid اکسالیک اسید
acid resisting paving کفپوش ضد اسید
acidolysis اسید کافت
acid free بدون اسید
hyperacidity زیادی اسید
acidophile اسید دوست
phosphoric acid اسید فسفریک
chromic acid اسید کرومیک
carbolic acid اسید فنیک
phenol اسید فنیک
sulphuric acid اسید سولفوریک
sulphric acid اسید سولفوریک
diacid اسید دو فرفیتی
caro's acid اسید کارو
soft acid اسید نرم
carbonic acid کربنیک اسید
ribonucleic acid ریبونوکلئیک اسید
prussic acid اسید پروسیک
tannic acid تانیک اسید
conjugate acid اسید مزدوج
uric acid اسید اوریک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com