Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
gender changer
وسیله تغییر اتصال مادگی به نری و برعکس
Other Matches
sex changer
وسیله مبدل اتصال نری به مادگی و برعکس
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
chains
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
polarized
اتصال لبه که یک سوراخ یا کلید دارد که مانع از نصب آن به صورت برعکس میشود
connector
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
daisy chain
روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
copula
وسیله اتصال
copulas
وسیله اتصال
switch gear
وسیله اتصال
connector
وسیله اتصال
shackling
وسیله اتصال قپانی
linkage
اتصال وسیله ارتباط
linkages
اتصال وسیله ارتباط
shackled
وسیله اتصال قپانی
shackles
وسیله اتصال قپانی
linkup
وسیله اتصال پیوندگاه
shackle
وسیله اتصال قپانی
connector
وسیله اتصال دهنده
earth
اتصال وسیله الکتریکی به زمین
earths
اتصال وسیله الکتریکی به زمین
baseband
ارسال داده با تغییر مسط ح ولتاژ در مسیر اتصال
base band
ارسال داده با تغییر مسط ح ولتاژ در مسیر اتصال
gooseneck
وسیله اتصال تیر بادبان به دکل
computer interface unit
وسیله اتصال دستگاههای جانبی به کامپیوتر
coupler
وسیله مکانیکی برای اتصال دو یا چند هادی
component change order
دستور تغییر قطعات یک وسیله
adapter
وسیلهای که به دو یا چند وسیله ناهماهنگ اجازه اتصال میدهد
mine mooring
اتصال دادن مینها به همدیگر به وسیله سیم یا بند
communication
سوکت یا اتصال فیزیکی که به وسیله اجازه ارتباط میدهد
softer
کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند
softest
کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند
soft
کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند
s 00 bus
یک وسیله استاندارد اتصال میان برخی ریزکامپیوترها وتجهیزات جانبی
fusible link
اتصال کوچک در یک PLA که میتواند وسیله را موقتا به برنامه وصل کند
landline
خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند
i/o
اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
input/output
اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
reads
وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
read
وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
male connector
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
earth
اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
optical
اتصال بین دو وسیله که امکان انتقال داده به کمک سیگنالهای نوری را فراهم میکند.
earths
اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
pitches
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
pitch
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
gynoecium
مجموعه الت مادگی گل مجموعه مادگی
asynchronous
اتصال یک ترمینال که به یک وسیله دیگر متصل است به طوری که این دو نیاز نیست هم سان باشند
Cambridge ring
استاندارد شبکه محلی برای وصل کردن چندین وسیله و کامپیوتر در یک اتصال حلقهای می سازد
specific address
آدرس ذخیره سازی که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
one level address
آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
absolute address
آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیله ای دستیابی دارد
long run
مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
first level address
آدرس فضای ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
port
سوکت یا اتصال فیزیکی که امکان ارسال داده بین اتصالات داخلی کامپیوتر و وسیله خارجی دیگر فراهم میکند
sequence
کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
sequences
کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
invitations
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitation
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
point to point
1-اتصال مستقیم بین دو وسیله . 2-شبکه ارتباطی که در آن هر گره مستقیما به سایر گره ها وصل هستند
turing machine
مدل ریاضی یک وسیله که میتواند داده را بخواند و بنویسد بر یک نوار ذخیره سازی قابل کنترل با تغییر وضعیتهای داخلی آن
local
اتصال مستقیم یا باس بین یک وسیله و پردازنده بدون هیچگونه مدار منط قی یا بافر یا رمزگشا در بین
locals
اتصال مستقیم یا باس بین یک وسیله و پردازنده بدون هیچگونه مدار منط قی یا بافر یا رمزگشا در بین
processor
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که قادر به تغییر داده طبق دستورات است
inverse
تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
pistil
مادگی
boutonniere
مادگی
screw bolt
مادگی
androginy
نر و مادگی
incomplete flower
مادگی
socket
مادگی
buttonholing
مادگی
buttonholes
مادگی
buttonholed
مادگی
buttonhole
مادگی
vulvas
مادگی
vulva
مادگی
decagynous
ده مادگی
sockets
مادگی
sensor
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
per contra
برعکس
to the contrary
برعکس ان
vice versa
<adv.>
برعکس
on the contrary
برعکس
vice versa
برعکس
contrariwise
برعکس
enquiry
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
terahenous
دارای 4 مادگی
pistillary
وابسته به مادگی گل
telephone jack
مادگی تلفن
mortice
مادگی زبانه
mortise
مادگی زبانه
trigynous
دارای سه مادگی
pistillate
مادگی دار
pistil
الت مادگی گل
heterogamous
دارای مادگی ها
tristigmatic
دارای سه مادگی
unlike
غیر برعکس
quote
کامای برعکس
unfavorable
برعکس زشت
come full circle
<idiom>
کاملا برعکس
overhand
رویهم برعکس
quoted
کامای برعکس
quotes
کامای برعکس
inverse
برعکس مقابل
pistillate
تولید کننده مادگی
pentagynous
دارای پنج مادگی
heptagynous
دارای هفت مادگی
dodecagynous
دارای دوازده مادگی
backwater
برعکس پارو زدن
quotes
دوتای کامای برعکس
quote
دوتای کامای برعکس
quoted
دوتای کامای برعکس
combination grasp
گرفتن معمولی و برعکس
instead of vice versa
بجای برعکس این
instead of the other way around
بجای برعکس این
backwaters
برعکس پارو زدن
moom dollyo bandea dollyo chagi
ضربه پا برعکس دورانی
polygynous
دارای چند الت مادگی
banana jack
مادگی در رادیو برای دوشاخه
perigynous
واقع در پیرامون مادگی یاتخمدان
layers
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patch
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layer
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patches
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
PPP
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fibre
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fiber
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
On the contrary , he is very honest.
برعکس خیلی هم درستکار است
contacts
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
quote
علامت نقل قول یا کامای برعکس
quoted
علامت نقل قول یا کامای برعکس
quotes
علامت نقل قول یا کامای برعکس
swivelled
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkages
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivel
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkage
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivels
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
inverter
وسیلهای که جریان متناوب را به مستقیم با برعکس تبدیل میکند
electronic
استفاده ازکامپیوتر برای انتقال پول از بانک و برعکس
end strings
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
D type connector
اتصالی که شبیه حرف D است . که مانع از نصب برعکس میشود
quill shaft
شفت گردنده باریکی با سرهزارخار مانند که در مادگی دیگری جفت میشود
unclocked
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
income effect
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangovers
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangover
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
vary
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
RJ connector
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
ramps
سینه کش اتصال فراز اتصال
slip road
سینه کش اتصال فراز اتصال
lead
قطب اتصال سیم اتصال
leads
قطب اتصال سیم اتصال
ramp
سینه کش اتصال فراز اتصال
cascade connection
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
terminal
محل اتصال پیچ اتصال
terminals
محل اتصال پیچ اتصال
plastic
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
mandrel
جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
not stage
مدار یا جزئی در یک سیستم لاجیک که وجود یا عدم وجودخروجی برعکس حالت ورودی و یا نقیض ان میباشد
pad
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
asynchronous
داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
crawlers
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawler
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
contention
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
loops
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
peripheral
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
contentions
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
looped
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
connectivity
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
devices
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in
نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
simulate
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulating
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
tie down
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
variable area nozzle
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
collimate
تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
trainer
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainers
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
immersion proof
وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
changing
تغییر کردن تغییر دادن
changes
تغییر کردن تغییر دادن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com