English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 26 (3 milliseconds)
English Persian
reads قرائت کردن
reads خواندن
reads بازخواندن
reads تعبیر کردن
reads استنباط کردن
reads رسانه ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن است
reads عملیات خواندن که در آن داده ذخیره شده پس از بازیابی پک میشود
reads سیستم اطمینان از اینکه داده به درستی دریافت شده است و داده ارسالی برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
reads مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
reads خطایی که در هنگام عمل خواندن رخ میدهد چون داده ذخیره شده آسیب دیده است
reads گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
reads وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
reads بیت مشخصات فایل که وقتی تنظیم شود. مانع نوشتن داده جدید روی فایل یا ویرایش محتوای آن میشود
reads وسیله حافظه که در هنگام تولید داده روی آن نوشته شده بود و محتوای آن فقط قابل خواندن است
reads تعداد بایتها که خواننده در زمان مشخص می خواند
reads کانال حمل داده که در دو جهت حرکت میکند
reads ترتیب رویدادها برای ذخیره و بازیابی داده
reads گیرندهای که میتواند داده از سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فالاپی دیسک بخواند یا بنویسد
reads بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
reads 1-نگاه کردن به حروف چاپ شده و فهمیدن آنها. 2-
reads اسکن کردن متن چاپ شده
Other Matches
sight-reads بدون مطالعه قبلی خواندن
sight-reads بدون امادگی قبلی اجراکردن
lip-reads لب خواندن
lip-reads کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
sight-reads فی البداهه خواندن یا اجرا کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com