Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
inactive status
وضعیت غیرفعال اتشبارغیرفعال
Other Matches
wait state
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
wait condition
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
inactive
غیرفعال
out of circulation
<idiom>
غیرفعال
inverse
تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
serviceability criteria
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
inactive window
پنجره غیرفعال
passive element
جزء غیرفعال
inactive time
زمان غیرفعال
passive absorption
جذب غیرفعال
parasitic element
جزء غیرفعال
passive play
بازی غیرفعال
silent
مشی غیرفعال
active status
وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
hartley
بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
races
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
race
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
raced
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
move list
فهرست بازیگران غیرفعال
nonoperating strength
جمعی غیرفعال در یکان
statement of service
خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
cut out switch
مدار یا زیردستگاه ناکنش ورساز یا غیرفعال کننده
maskable
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیشود غیرفعال میشود
flags
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flying status
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
transparent
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparently
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
holding position
وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
device
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
devices
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
microchip
مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
integrated circuit
مداری که همه قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک نیمه هادی کوچک قرار دارند به وسیله روشهای حکاکی و شیمیایی
microchips
مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
readiness condition
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
hidden momentum of population growth
نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
idle balance
مانده راکد مانده غیرفعال
defense readiness condition
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
fates
وضعیت
estate
وضعیت
state-
وضعیت
stated
وضعیت
quality
وضعیت
phase
وضعیت
phased
وضعیت
phases
وضعیت
states
وضعیت
qualities
وضعیت
state
وضعیت
position
وضعیت
situations
وضعیت
situation
وضعیت
attitude
وضعیت
attitudes
وضعیت
positioned
وضعیت
fate
وضعیت
stating
وضعیت
condition
وضعیت
manner
وضعیت
attack condition , alfa
وضعیت تک
status
وضعیت
attack conditon , bravo
وضعیت تک
estates
وضعیت
sitting position
وضعیت نشسته
error condition
وضعیت خطا
maintenance status
وضعیت نگهداری
sea state
وضعیت دریا
stationary state
وضعیت سکون
case
وضعیت موقعیت
status board
تابلوی وضعیت
status board
تابلو وضعیت
develops
گسترش وضعیت
develop
گسترش وضعیت
cases
وضعیت موقعیت
fate of a collection
وضعیت طلب
situation report
گزارش وضعیت
stand alone
وضعیت یکتا
exception conoition
وضعیت استثنایی
extreme position
وضعیت نهایی
starting position
وضعیت صفر
state of alert
وضعیت امادگی
state of alert
وضعیت هوشیاری
state stress
وضعیت تنش
fate of goods
وضعیت کالا
estimated of situation
براورد وضعیت
situation map
نقشه وضعیت
estimate of the situation
براورد وضعیت
position
وضعیت موضع
state vector
بردار وضعیت
positioned
وضعیت موضع
master mode
وضعیت اصلی
rest position
وضعیت ساکن
summary
خلاصه وضعیت
mark condition
وضعیت نشان
marginal case
وضعیت نهائی
condition code
رمز وضعیت
kneeling position
وضعیت به زانو
command mode
وضعیت دستوری
cindition code
رمز وضعیت
input mode
وضعیت ورودی
central position
وضعیت مرکزی
byte mode
وضعیت بایت
advice of fate
اعلام وضعیت
ideal position
وضعیت ایده ال
air position
وضعیت هوایی
idle position
وضعیت ساکن
ammunition condition
وضعیت مهمات
appreciation of the situation
براورد وضعیت
appreciation of the situation
بررسی وضعیت
summaries
خلاصه وضعیت
control status
وضعیت کنترلی
repetition of position
تکرار وضعیت
final position
وضعیت نهایی
prone position
وضعیت درازکش
problem state
وضعیت مسئله
personnel status
وضعیت پرسنلی
financial position
وضعیت مالی
edit line
خط گزارش وضعیت
duty status
وضعیت خدمتی
flight attitude
وضعیت پروازی
on position
وضعیت وصل
device status
وضعیت دستگاه
neutral position
وضعیت بی باری
multiplex mode
وضعیت تسهیم
dangerousness
وضعیت خطرناک
military posture
وضعیت نظامی
terrestrial
وضعیت زمینی
current ratio
وضعیت فعلی
axial position
وضعیت محوری
state
وضعیت چیزی
as it is
با وضعیت کنونی
wait state
وضعیت انتظار
steady state
وضعیت پایدار
truer
وضعیت منط قی
spinosity
وضعیت غامض
supervisor state
وضعیت نظارت
qualification
وضعیت شرایط
truest
وضعیت منط قی
configurations
وضعیت یا موقعیت
ball games
شرایط وضعیت
configuration
وضعیت یا موقعیت
stating
وضعیت چیزی
true
وضعیت منط قی
statements
صورت وضعیت
status report
گزارش وضعیت
statements
بیان وضعیت
status register
ثبات وضعیت
statement
صورت وضعیت
ball game
شرایط وضعیت
statement
بیان وضعیت
states
وضعیت چیزی
stated
وضعیت چیزی
state-
وضعیت چیزی
zero wait state
وضعیت یک وسیله
latches
تنظیم وضعیت خروجی
long thrust
وضعیت سخمه بلند
latch
تنظیم وضعیت خروجی
key status indicator
نشانگر وضعیت کلید
credit note
صورت وضعیت اعتباری
restoring
برگرداندن به وضعیت جدید
restores
برگرداندن به وضعیت جدید
restored
برگرداندن به وضعیت جدید
restore
برگرداندن به وضعیت جدید
monthly statement
صورت وضعیت ماهیانه
to develop
[into]
توسعه دادن وضعیت
[به]
nonpay status
وضعیت قطع حقوق
revert
برگشت به وضعیت طبیعی
channel status word
کلمه وضعیت مجرا
heads up
وضعیت مسیر پیشروی
condition code
کد وضعیت امادگی اقلام
condition of readiness
وضعیت امادگی رزمی
control status
وضعیت کنترل اتش
gearbox position
وضعیت جعبه دنده
default condition
وضعیت قرار دادی
drilling position
وضعیت مته کاری
financial statement
صورت وضعیت مالی
evaluation report
گزارش ارزیابی وضعیت
The situation there is bad.
وضعیت در آنجا بد است.
provisional statement
صورت وضعیت موقت
intelligence summary
خلاصه وضعیت اطلاعاتی
reverting
برگشت به وضعیت طبیعی
reverts
برگشت به وضعیت طبیعی
credit notes
صورت وضعیت اعتباری
indeterminate system
سیستمی که وضعیت منط قی
addressing mode
وضعیت ادرس دهی
air defense emergency
وضعیت اضطراری پدافندهوایی
idle circuit condition
وضعیت مدار بی بار
attitude control
کنترل وضعیت هواپیما
binary switch
سویچی با دو وضعیت پایدار
how do matters stand?
وضعیت چگونه است
burst mode
وضعیت پشت سرهم
abyss
وضعیت رعب آور
to grow
[into]
توسعه دادن وضعیت
[به]
pickle
خیارترشی وضعیت دشوار
pickles
خیارترشی وضعیت دشوار
extracting
چکیده خلاصه وضعیت
readiness condition
وضعیت اماده باش
extracts
چکیده خلاصه وضعیت
balances
موازنه صورت وضعیت
status word
کلمه وضعیت نما
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com