English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
default condition وضعیت قرار دادی
Other Matches
negotiatory قرار دادی
default value ارزش قرار دادی
default option انتخاب قرار دادی
formal لباس رسمی شب قرار دادی
rigging position وضعیت هواپیما که دران محورعرضی و یک محورطولی اختیاری در یک صفحه افقی قرار دارند
maintenance 1-قرار دادن ماشین در وضعیت کارایی خوب . 2-کارهایی که برای اجرای سیستم انجام می شوند مثل ترمیم خرابی ها
Touché! خوب جواب دادی!
You have given me too much. زیاد ( زیادی ) به من دادی
Why did you give away your business patern ? چرا شریک خودت را لو دادی ؟
You gave me the wrong key . کلیدی که به من دادی عوضی بود
Did you deliver my letter to your father ? نامه مرا تحویل پدرت دادی ؟
Are you out of your mind? مگر عقلت کم است ( از دست دادی ) ؟
serviceability criteria وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
inverse تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
hartley بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
active status وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
race وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
races وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
raced وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
statement of service خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
flags یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flying status وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
flag یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
transparent مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparently مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
holding position وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
device یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
devices یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
accent mark علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
alignment میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignments میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
posture چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postured چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postures چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posturing چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
readiness condition وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
surface mount technology روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
writ of error قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است
defense readiness condition وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
classify در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classifies در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classifying در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
countershaft محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
piezoelectric ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
situation وضعیت
manner وضعیت
status وضعیت
condition وضعیت
quality وضعیت
estate وضعیت
estates وضعیت
phase وضعیت
phased وضعیت
phases وضعیت
position وضعیت
positioned وضعیت
attitudes وضعیت
attitude وضعیت
fates وضعیت
fate وضعیت
situations وضعیت
qualities وضعیت
stated وضعیت
state وضعیت
stating وضعیت
attack condition , alfa وضعیت تک
states وضعیت
state- وضعیت
attack conditon , bravo وضعیت تک
stand alone وضعیت یکتا
starting position وضعیت صفر
true وضعیت منط قی
control status وضعیت کنترلی
truer وضعیت منط قی
truest وضعیت منط قی
current ratio وضعیت فعلی
state of alert وضعیت امادگی
axial position وضعیت محوری
state of alert وضعیت هوشیاری
stating وضعیت چیزی
dangerousness وضعیت خطرناک
state stress وضعیت تنش
state vector بردار وضعیت
statements صورت وضعیت
statements بیان وضعیت
sea state وضعیت دریا
rest position وضعیت ساکن
repetition of position تکرار وضعیت
configurations وضعیت یا موقعیت
configuration وضعیت یا موقعیت
kneeling position وضعیت به زانو
maintenance status وضعیت نگهداری
marginal case وضعیت نهائی
mark condition وضعیت نشان
air position وضعیت هوایی
sitting position وضعیت نشسته
statement صورت وضعیت
statement بیان وضعیت
spinosity وضعیت غامض
situation report گزارش وضعیت
stationary state وضعیت سکون
situation map نقشه وضعیت
as it is با وضعیت کنونی
master mode وضعیت اصلی
states وضعیت چیزی
financial position وضعیت مالی
ball games شرایط وضعیت
ball game شرایط وضعیت
zero wait state وضعیت یک وسیله
wait state وضعیت انتظار
ideal position وضعیت ایده ال
idle position وضعیت ساکن
case وضعیت موقعیت
cases وضعیت موقعیت
error condition وضعیت خطا
develops گسترش وضعیت
terrestrial وضعیت زمینی
final position وضعیت نهایی
fate of goods وضعیت کالا
extreme position وضعیت نهایی
exception conoition وضعیت استثنایی
estimated of situation براورد وضعیت
estimate of the situation براورد وضعیت
develop گسترش وضعیت
flight attitude وضعیت پروازی
input mode وضعیت ورودی
device status وضعیت دستگاه
status board تابلو وضعیت
status board تابلوی وضعیت
state وضعیت چیزی
state- وضعیت چیزی
stated وضعیت چیزی
fate of a collection وضعیت طلب
status register ثبات وضعیت
status report گزارش وضعیت
supervisor state وضعیت نظارت
advice of fate اعلام وضعیت
edit line خط گزارش وضعیت
duty status وضعیت خدمتی
steady state وضعیت پایدار
summaries خلاصه وضعیت
summary خلاصه وضعیت
qualification وضعیت شرایط
problem state وضعیت مسئله
central position وضعیت مرکزی
military posture وضعیت نظامی
on position وضعیت وصل
position وضعیت موضع
appreciation of the situation بررسی وضعیت
prone position وضعیت درازکش
appreciation of the situation براورد وضعیت
personnel status وضعیت پرسنلی
condition code رمز وضعیت
command mode وضعیت دستوری
ammunition condition وضعیت مهمات
positioned وضعیت موضع
cindition code رمز وضعیت
neutral position وضعیت بی باری
multiplex mode وضعیت تسهیم
byte mode وضعیت بایت
control status وضعیت کنترل اتش
nonpay status وضعیت قطع حقوق
steady state وضعیت بارشد مداوم
attitude control کنترل وضعیت هواپیما
provisional statement صورت وضعیت موقت
restoring برگرداندن به وضعیت جدید
restores برگرداندن به وضعیت جدید
squatting position وضعیت چمباتمه در تیراندازی
latches تنظیم وضعیت خروجی
monthly statement صورت وضعیت ماهیانه
status enquiry پرسش نامه وضعیت
drilling position وضعیت مته کاری
condition code کد وضعیت امادگی اقلام
program status word کلمه وضعیت برنامه
extracts چکیده خلاصه وضعیت
extracting چکیده خلاصه وضعیت
extracted چکیده خلاصه وضعیت
extract چکیده خلاصه وضعیت
condition of readiness وضعیت امادگی رزمی
processor dtate word کمله وضعیت پردازشگر
starting position وضعیت راه اندازی
status word کلمه وضعیت نما
indeterminate system سیستمی که وضعیت منط قی
status map نقشه وضعیت نما
latch تنظیم وضعیت خروجی
air defense emergency وضعیت اضطراری پدافندهوایی
reverted برگشت به وضعیت طبیعی
to develop [into] توسعه دادن وضعیت [به]
key status indicator نشانگر وضعیت کلید
inactive status وضعیت غیرفعال اتشبارغیرفعال
abyss وضعیت رعب آور
pickle خیارترشی وضعیت دشوار
binary switch سویچی با دو وضعیت پایدار
idle circuit condition وضعیت مدار بی بار
credit notes صورت وضعیت اعتباری
how do matters stand? وضعیت چگونه است
revert برگشت به وضعیت طبیعی
readiness condition وضعیت اماده باش
long thrust وضعیت سخمه بلند
reverts برگشت به وضعیت طبیعی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com