Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 188 (3 milliseconds)
English
Persian
annalist
وقایع نگار
historify
وقایع نگار
Search result with all words
diarist
روزنامه نگار وقایع نگار
diarists
روزنامه نگار وقایع نگار
sportswriter
وقایع نگار ورزشی
Other Matches
logs
ثبت وقایع
log
ثبت وقایع
record of events
ثبت وقایع
chronicler
وقایع نویس
minute
یادداشت وقایع
minute
گزارش وقایع
happenstance
وقایع اتفاقی
chronology
وقایع نگاری
minute book
دفتر وقایع
deck log
دفتر وقایع ناو
the occurrences of the day
رویداهای یا وقایع روز
rough log
دفترچه وقایع ناو
pro-active
گرایش به ایجاد وقایع
annals
وقایع سالیانه سالنامه
record of events
دفتر ثبت وقایع
log
ثبت کردن وقایع
deck log
دفتر وقایع دریانوردی
logs
ثبت کردن وقایع
flight log
دفتر وقایع پرواز
station log
دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
vertical events numbering
شماره گذاری عمودی وقایع
horizontal event numbering
شماره گذاری افقی وقایع
flight log
دفتر ثبت وقایع پرواز
muster book
دفتر ثبت وقایع روزانه
daybook
دفتر ثبت وقایع روزانه
parish register
دفتر ثبت وقایع سه گانه
refit book
دفتر یادداشت وقایع دریایی
Trifling ( small) happenings of life .
اتفاقات ( وقایع )کوچک زندگی
chronicles
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicling
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
log engineering
دفتر ثبت وقایع موتور ناو
station log
دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
diaries
دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
diary
دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
fatidic
وابسته به پیش گویی حوادث و وقایع
chronicled
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicle
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
trend
مسیر انجام کار سیر وقایع
trains
سلسله وقایع توالی حیله جنگی
trends
مسیر انجام کار سیر وقایع
train
سلسله وقایع توالی حیله جنگی
trained
سلسله وقایع توالی حیله جنگی
anachronism
اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
Give me a full account of the events.
جریان کامل وقایع را برایم تعریف کنید
anachronisms
اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
slate
ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
slated
ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
slates
ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
chronology
شرح وقایع بترتیب زمانی علم ترتیب تاریخ
geochronology
شرح وقایع تاریخی گذشته برمبنای اطلاعات زمین شناسی
chronology
تاریخ شماری جدول یا شرح وقایع یاتاریخهای وابسته بانها
supervening impossibility of performance
غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
frustrations
غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
frustration
غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
dialectic materialism
دیالکتیک مادی مبتنی بر قبول جبرتاریخ به عنوان یک سائق عمده وقایع
images
نگار
pneumograph
دم نگار
graph
نگار
monographs
تک نگار
monograph
تک نگار
graphs
نگار
spirograph
دم نگار
hygrograph
نم نگار
image
نگار
dynamic analisis
تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
idiographic
اندیشه نگار
monotint
نگار یک رنگی
myocardiograph
قلب نگار
myograph
عضله نگار
spectrograph
بیناب نگار
mythographer
افسانه نگار
ondograph
موج نگار
oscillograph
نوسان نگار
sphygmograph
نبض نگار
tambour
بنض نگار
topographer
مکان نگار
tambour
تنفس نگار
tachometer
سرعت نگار
kymograph
جنبش نگار
tremograph
رعشه نگار
type writer
حرف نگار
lithographer
سنگ نگار
prefacer
دیباچه نگار
portraitist
پیکر نگار
portrayer
پیکر نگار
self cecording
خود نگار
rainfall recorder
باران نگار
seismographer
زلزله نگار
water level recorder
تراز نگار اب
vibrograph
نوسان نگار
spectrogaph
طیف نگار
spectrograph
طیف نگار
plethysmograph
گنج نگار
oscilloscope
نوسان نگار
petrographer
سنگ نگار
pinacotheca
نگار خانه
logger
واقعه نگار
publicists
روزنامه نگار
motif
نقش و نگار
motifs
نقش و نگار
newspaperman
روزنامه نگار
telegraph
دور نگار
telegraphed
دور نگار
telegraphing
دور نگار
telegraphs
دور نگار
anthologist
جنگ نگار
autobiographer
خودزیستنامه نگار
automatograph
خودکاری نگار
autoscope
خودکاری نگار
cardiograph
قلب نگار
cathode ray oscillograph
موج نگار
chromatographic
رنگ نگار
chronograph
زمان نگار
publicist
روزنامه نگار
biographers
زندگینامه نگار
biographer
زندگینامه نگار
loggers
واقعه نگار
design
نقش نگار
designs
نقش نگار
seismograph
لزره نگار
seismograph
لزله نگار
seismograph
زلزله نگار
seismograph
لرزه نگار
seismographs
لزره نگار
seismographs
لزله نگار
seismographs
زلزله نگار
seismographs
لرزه نگار
journalist
روزنامه نگار
journalists
روزنامه نگار
chronometer
وقت نگار
chronometer
گاه نگار
climograph
اقلیم نگار
climatograph
اقلیم نگار
coronagraph
اکلیل نگار
film recorder
فیلم نگار
coronagraph
خرمن نگار
discharge recorder
تخلیه نگار
coronagraph
تاج نگار
dictograph
بیان نگار
data recorder
داده نگار
climogram
اقلیم نگار
climate diagram
اقلیم نگار
newspapermen
روزنامه نگار
cinematograph
حرکت نگار
climagram
اقلیم نگار
iconography
پیکر نگار
heliograph
افتاب نگار
course recorder
راه نگار
climagraph
اقلیم نگار
cumulative recorder
تراکم نگار
fontographer
فونت نگار
sound spectrograph
طیف نگار صوتی
myograph
واکنش نگار ماهیچه
mass spectrograph
طیف نگار جرمی
magnetic spectrograph
طیف نگار مغناطیسی
palmograph
خستگی نگار دستی
spirograph
دستگاه تنفس نگار
automatic water level recorder
تراز اب نگار خودکار
raydit
رادار اقیانوس نگار
photokymograph
جنبش نگار نوری
spectro heliograph
خور طیف نگار
cataloger
ثبات فهرست نگار
cataloguer
ثبات فهرست نگار
forward chaining
روش استدلال مبتنی بر وقایع که از شرایط شناخته شده به هدف مطلوب می رسد زنجیره پیشرو
shoran
شورن رادار اب نگار بردکوتاه
electronic journal
فایل خلاصه شرح وقایع دریک ترتیب زمانی فعالیتهای پردازشی انجام شده توسط کامپیوتر
phonograph
صدا نگار دستگاه ضبط صوت گرامافون
seismogram
منحنیهای ترسیم شده بوسلیه زلزله نگار
phonographic
صدا نگار دستگاه ضبط صوت گرامافون
electrocardiograph
دستگاه برقی ضربان نگارقلب تپش نگار
phonographs
صدا نگار دستگاه ضبط صوت گرامافون
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
flourish
نقش و نگار دادن به متن فرش
[با استفاده از طرح های گلدار جهت تزپین بیشتر]
frustrated contract
قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
altar-screen
[پرده محراب که رواق خدمتگاه کشیشان را از بقیه جدا می کند که بسیار پر نقش و نگار از جنس سنگ، چوب یا فلز است.]
late-Modern architecture
[معماری که تصویرها و ایده ها و نقش و نگار آن گرفته شده از جنبش معماری مدرن بود.]
oscillograph
نوسان سنج نوسان نگار
vibrometer
نوسان نگار نوسان سنج
bar chart
وزن سنج وزن نگار
vibrograph
نوسان نگار نوسان سنج
oscillogram
نوسان سنج نوسان نگار
duty roster
دفتر وقایع نگهبانی یا دفتر نوبت نگهبانی
post attack
بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com