Total search result: 201 (14 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
My departure time is not determined yet . |
وقت حرکت من هنوز مشخص نیست. |
|
|
Other Matches |
|
selectable |
نرخ baud ارسال و دریافت مودم که توسط کاربر انتخاب میشود و هنوز مشخص نیست |
The football players are warming up before the game ( match) . |
هنوز درگرما گرم موضوع است ( کاملا" متوجه نیست ؟ هنوز گرم است ) |
It is not known yet . It is not settled yet . |
هنوز معلوم نیست |
He cant count yet. |
هنوز شمردن بلد نیست |
There has as yet been no confirmation. |
تا حالا هنوز هیچ تأییدی نیست. |
The project is not fully developed yet. |
این طرح هنوز پخته وآماده نیست |
greasy wool |
پشم چرب [پشمی که هنوز شسته نشده و آماده ریسندگی نیست.] |
quadrature encoding |
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند |
named departure point |
نقطه مشخص برای حرکت |
There's more to come. <idiom> |
هنوز تموم نشده. [هنوز ادامه داره] |
beta software |
نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد |
mouses |
وسیله ورودی کوچک دستی که روی سطح صاف حرکت میکند تا محل نشانه گر در صفحه را مشخص کند |
mouse |
وسیله ورودی کوچک دستی که روی سطح صاف حرکت میکند تا محل نشانه گر در صفحه را مشخص کند |
pans |
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2- |
pan- |
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2- |
pan |
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2- |
wraparound |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
worded |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
word |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
word wrap |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
algorithm |
قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص |
algorithms |
قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص |
All is not gold that glitters. <proverb> |
هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست). |
winchester disk |
دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست |
step frame |
استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد |
differential ailerons |
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است |
transparent |
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست |
transparently |
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست |
leaving files open |
به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست . |
his parentage isunknown |
اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند |
cell |
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص |
cells |
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص |
quartz clock |
بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود |
it is past all hope |
جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست |
descriptor |
کدی که مشخص کننده نام فایل یا نام برنامه یا کد رمز به فایل را مشخص میکند |
not yet <adv.> |
نه هنوز |
yet |
هنوز |
not yet <adv.> |
هنوز نه |
however |
هنوز |
stillest |
هنوز |
as yet |
هنوز |
stiller |
هنوز |
stills |
هنوز |
nevertheless |
هنوز |
still |
هنوز |
waved |
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه |
wave |
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه |
waves |
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه |
waving |
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه |
I don't know yet. |
من هنوز نمیدانم. |
unborn |
هنوز فاهرنشده |
i am yet to learnt |
من هنوز نمیدانم |
feint |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
feints |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
feinting |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
feinted |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
mouse |
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید |
mouses |
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید |
route order |
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه |
his palce is still open |
جای او هنوز خالی |
There is yet time. |
هنوز وقت هست. |
Nobody has come yet . |
هیچکس هنوز نیامده |
How can you ask? |
هنوز نمی دانی؟ |
we are still above ground |
هنوز زنده ایم |
is he still single? |
ایا هنوز تک است |
callow |
جوجهای که هنوز پردرنیاورده |
trackball |
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند |
fish tailing |
حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت] |
tapes |
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی |
taped |
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی |
tape |
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی |
stroke |
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا |
stroked |
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا |
strokes |
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا |
move off the ball |
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ |
cruise |
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی |
cruised |
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی |
cruises |
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی |
stroking |
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا |
cruising |
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی |
it remains to be proved |
هنوز ثابت نشده است |
Are you still on the line? |
هنوز پشت تلفن هستی؟ |
novillero |
گاوبازی که هنوز برنده نشده |
Since you are not ready ... |
چونکه هنوز آماده نیستی... |
As you are not ready ... |
چونکه هنوز آماده نیستی... |
maidens |
اسبی که هنوز برنده نشده |
The ice-cream has not set yet. |
بستنی هنوز سفت نشده |
there is little in it |
هنوز نمتوان گفت که خواهدبرد |
maiden |
اسبی که هنوز برنده نشده |
shoulders |
سمت موجی که هنوز نشکسته |
shouldering |
سمت موجی که هنوز نشکسته |
shouldered |
سمت موجی که هنوز نشکسته |
shoulder |
سمت موجی که هنوز نشکسته |
preadolescent |
شخصیکه هنوز به بلوغ نرسیده |
Having hardly arrived you want to. . . |
هنوز از راه نرسیدی می خواهی ... |
wort |
گیاه خیسانده که هنوز تخمیرنشده |
The letter hasnt arrived yet. |
نامه هنوز نرسیده است |
the battle still rages |
جنگ هنوز شدت دارد |
compound motion |
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی |
transfer |
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت |
counter clockwise |
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت |
transferring |
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت |
transfers |
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت |
Presumably she hasnt arrived yet . |
از قرار معلوم هنوز واردنشده است |
There's more to come. <idiom> |
باز هم هست. [هنوز ادامه داره] |
landsman |
ملوان ساده که هنوز درجهای نگرفته |
built into |
که هنوز بخش فیزیکی سیستم است |
see if he is still there |
به بیند او هنوز انجا است یانه |
generations |
توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند |
generation |
توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند |
He is stI'll wet behind the ears. |
هنوز دهانش بوی شیر می دهد |
The regulations are stI'll in force ( effect ) . |
این مقررات هنوز بقوت خود با قی است |
I have not played my trump ( winning ) card . |
ورق برنده را هنوز رو نکره ام ( بازی نکردم ) |
yhis port is not yet peopled |
این بندر هنوز اباد نشده است |
There is still time before I go. |
هنوز وقت هست تا اینکه من راه بیفتم. |
elimination |
بخشی از داده هنوز استفاده نشده است |
fail |
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند |
Befor I knew it , the hotel bI'll was sent . |
هنوز هیچه نشده صورتحساب هتل را فرستادند |
failed |
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند |
fails |
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند |
My tea is not cool enough to drink. |
چائی ام بقدر کافی هنوز سرد نشده |
not out |
توپزنی که هنوز اخراج نشده اعلام خطا |
locating |
تعیین محل کردن مشخص کردن جا دادن مشخص کردن محل هدف |
locate |
تعیین محل کردن مشخص کردن جا دادن مشخص کردن محل هدف |
located |
تعیین محل کردن مشخص کردن جا دادن مشخص کردن محل هدف |
locates |
تعیین محل کردن مشخص کردن جا دادن مشخص کردن محل هدف |
He has been a beggar for a hundred years; yet he d. <proverb> |
صد سال گدائى مى کند هنوز شب جمعه را نمى داند . |
merge |
ترکیب دو فایل داده که هنوز ترتیب خود را دارند |
Are you still around? |
هنوز هستی ؟ [مانند پشت تلفن یا درچت اینترنت] |
Do you still remember how poor we were? |
آیا هنوز یادت میاد، که چقدر فقیر بودیم. |
merges |
ترکیب دو فایل داده که هنوز ترتیب خود را دارند |
I'm still not quite sure how good you are. |
من هنوز هم نمی دونم که تو واقعا چقدر خوب هستی. |
it is inexpedient to reply |
پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست |
galley proof |
نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده |
accrued interest |
بهره ای که عاید شده ولی هنوز پرداخت نشده است |
aberration |
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد |
drags |
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه |
drag |
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه |
dragged |
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه |
mouse |
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن |
mouses |
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن |
relative |
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است |
momentum |
سرعت حرکت شتاب حرکت |
Thinking of it still gives me a pang. [Colloquial] |
هنوز من را آزار می دهد [اذیت می کند] وقتی که در باره آن فکر می کنم. |
open |
نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است |
opened |
نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است |
softer |
که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد |
soft |
که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد |
opens |
نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است |
softest |
که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد |
He poked the mouse with his finger to see if it was still alive. |
او [مرد] با انگشتش موش را سیخونک زد تا ببیند که آیا هنوز زنده بود یا نه. |
deferred expense |
هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است |
plene administrative preter |
دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است |
angle of depression |
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله |
sliver |
فتیله نخ [الیاف کشیده شده و موازی که هنوز تاب داده نشده اند.] |
moving havens |
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی |
skulls |
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب |
skull |
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب |
audit |
بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه |
audited |
بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه |
auditing |
بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه |
audits |
بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه |
travelling overwatch |
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش |
node |
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت |
bounding overwatch |
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور |
nodes |
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت |
stabile |
بدون حرکت بی حرکت |
frees |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
freeing |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
freed |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
free |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
raw |
1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود |
upwards compatible |
طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند |
fourth generation computers |
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند |
upward compatible |
طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند |
second |
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود |
seconded |
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود |
seconding |
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود |
seconds |
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود |
cartridge |
کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است |
cartridges |
کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است |
aerodynamics |
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا |
shell out |
خارج شدن به سیستم عامل وقتی که برنامه اصلی هنوز در حافظه است , پس کاربر به برنامه برمی گردد |
moment of momentum |
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت |
rate of march |
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی |
angular momentum |
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت |
marked |
مشخص |
indistinctive |
نا مشخص |
specific |
مشخص |
specifics |
مشخص |
distinctive |
مشخص |
highlighted |
مشخص |
highlights |
مشخص |
highlight |
مشخص |
named |
مشخص |
physiognomonic |
مشخص |
specific code |
کد مشخص |
distinguished |
مشخص |
pronounced |
مشخص |
distinct |
مشخص |