Dictiornary-Farsi | پارازیت القاء شده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 179 (8 milliseconds)

English	Persian
induced noise	پارازیت القاء شده


Other Matches

electronic jamming	تولید پارازیت در دستگاههای الکترونیک پخش پارازیت الکترونیکی
barrage jamming	تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
automatic search jammer	دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
clutter	پارازیت
block	پارازیت
blocked	پارازیت
blocks	پارازیت
noise	پارازیت
blooper	پارازیت
noises	پارازیت
line noise	پارازیت خط
background noise	پارازیت
cluttered	پارازیت
disturbances	پارازیت
parastite	پارازیت
disturbance	پارازیت
clutters	پارازیت
induction	القاء
cross talk	القاء
defeasance	القاء
infusions	القاء
infusion	القاء
implantation	القاء
inductions	القاء
excitation	القاء
inductance	القاء
induces	القاء
induced	القاء
induce	القاء
inducing	القاء
static interference	پارازیت جوی
radio interference	پارازیت رادیویی
atmospherics	پارازیت جوی
interference level	سطح پارازیت
atmospheric interference	پارازیت جوی
electronic jamming	پخش پارازیت
debugs	گرفتن پارازیت
debugged	گرفتن پارازیت
debug	گرفتن پارازیت
clutters	پارازیت اتمسفری
sferics	پارازیت جوی
cluttered	پارازیت اتمسفری
clutter	پارازیت اتمسفری
anti hum condenser	خازن ضد پارازیت
noise suppression	پارازیت گیری
noise level	سطح پارازیت
magnetic disturbance	پارازیت مغناطیسی
disturbing current	جریان پارازیت
interference vcoltage	ولتاژ پارازیت
distubing voltage	ولتاژ پارازیت
grid noise	پارازیت شبکه
inductive disturbance	پارازیت القائی
input noise	پارازیت ورودی
intensity of noise	شدت پارازیت
input noise	پارازیت اولیه
interefernce factor	ضریب پارازیت
interference filter	صافی پارازیت
interference generator	مولد پارازیت
interference limiter	محدودکننده پارازیت
interference power	توان پارازیت
interference voltage meter	ولتمتر پارازیت
jamming transmitter	فرستنده پارازیت
noise transmitter	فرستنده پارازیت
jamming	پخش پارازیت
jamming	پارازیت فرستادن
jamming	تولید پارازیت
jam	پارازیت دادن
jams	پارازیت دادن
jammed	پارازیت دادن
inductance	ضریب القاء
induce in	القاء شدن در
induce in	القاء کردن در
excitant	وسیله القاء
defeasible	قابل القاء
inspiration	وحی القاء
induction method	طرز القاء
visual induction	القاء دیداری
inductive action	اثر القاء
induced	القاء کردن
self induction	خود القاء
inducing	القاء کردن
non inductive	عدم القاء
suggestion	پیشنهاد القاء
magnetic retenivity	القاء رماننس
magnetic induction	القاء مغناطیسی
suggestions	پیشنهاد القاء
induces	القاء کردن
intinction	ریزش القاء
inductor	واسطه القاء
induce	القاء کردن
inductions	برقراری القاء
implant	القاء کردن
inducted	القاء کردن
induct	القاء کردن
excites	القاء کردن
inducting	القاء کردن
excite	القاء کردن
implants	القاء کردن
implanting	القاء کردن
induction	برقراری القاء
inducts	القاء کردن
inspires	القاء کردن
inspire	القاء کردن
implanted	القاء کردن
autosuggestion	القاء بنفس
snowy picture	صفحه نمایش پر از پارازیت
interference inverter	دیود پارازیت گیر
input noise voltage	ولتاژ پارازیت اولیه
jamming	پارازیت پخش کردن
man made static	پارازیت غیر جوی
mush	صدای مزاحم پارازیت
suppression capacitor	خازن پارازیت گیر
parasites	صدای مزاحم پارازیت
parasite	صدای مزاحم پارازیت
jams	مسدود کردن پارازیت
jammed	مسدود کردن پارازیت
jam	مسدود کردن پارازیت
induction circuit	مدار القاء کننده
induction in air	القاء یا اندوکسیون در هوا
induced voltage	ولتاژ القاء شده
instil doubts into one's mind	القاء شبهه کردن
light induction	القاء تحریک نوری
inductance	فرفیت القاء مغناطیسی
inducing current	جریان القاء شده
infusing	القاء کردن بر انگیختن
antenna inductance	القاء گری انتن
infuses	القاء کردن بر انگیختن
induced charge	بار القاء شده
infused	القاء کردن بر انگیختن
illusion of space	القاء خاصیت فضایی
infuse	القاء کردن بر انگیختن
induced drag	پسای القاء شده
induced magnetism	مغناطیس القاء شده
induced radioactivity	رادیواکتیویته القاء شده
induced field	میدان القاء شده
induced oscillation	نوسان القاء شده
induced current	جریان القاء شده
induced velocity	سرعت القاء شده
jam	پخش پارازیت کردن در مدار
jams	پخش پارازیت کردن در مدار
rejecter	دافع دستگاه دفع پارازیت
noise	صدا راه انداختن پارازیت
noises	صدا راه انداختن پارازیت
sweep jamming	امواج سیار پارازیت رادیویی
jammed	پخش پارازیت کردن در مدار
rejector	دافع دستگاه دفع پارازیت
induced magnetic field	میدان مغناطیسی القاء شده
induced conductivity	قابلیت هدایت القاء شده
induced field current	جریان تحریک القاء شده
induced electromotive force	نیروی الکتروموتوری القاء شده
repeater jammer	دستگاه پخش پارازیت وفرستنده امواج
block	پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
blocked	پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
blocks	پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
picture noise	پارازیت روی تمام صفحه نمایش
hash	پارازیت تصویر روی یک صفحه نمایش
snowing	پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snows	پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snow	پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snowed	پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
music	در رهگیری هوایی به معنی پخش پارازیت دردستگاههای الکترونیکی است
rope chaff	وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
capacitor start induction motor	موتور متناوب که رتور ان توسط ولتاژ القاء شده از سیم پیچ میدان تحریک میشود
chaff	وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
instill	کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instilled	کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
induction current	جریان القاء شده جریان تحریک
instils	کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instilling	کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instills	کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instil	کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
lenz' law	جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
clatters	تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering	تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattered	تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter	تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
magnetic flux	فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
search jammer	تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت