Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (14 milliseconds)
English
Persian
machine foundation
پایه دستگاه
Search result with all words
machine column
پایه یا ستون دستگاه
quadrant mount
پایه دستگاه تراز توپ
roll housing
پایه دستگاه نورد
sight base
پایه زاویه یاب یا دستگاه نشانه روی
Other Matches
hatch beam
پایه دریچه پایه دهلیز
base width
عرض پایه پهنای پایه
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
decimal
تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
decimals
تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
base piece
پایه پایه استقرار
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
socle
پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
cold swaging machine
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
gun slide
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
plate milling stand
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
back berm
سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
survey meter
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
telephone repeater
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
preset vector
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
platforms
پایه
equals
هم پایه
tripos
سه پایه
tristylous
سه پایه
poles
پایه
trivet
سه پایه
sills
پایه
headstock
پایه
bottoms
پایه
compeer
هم پایه
grade
پایه
datum
پایه
dead load
پایه پل
fulcrum
پایه
bottom
پایه
marks
پایه
pole
پایه
head stock
پایه
two legged
دو پایه
seat
پایه
equal
هم پایه
corner stone
پایه
equaled
هم پایه
equaling
هم پایه
equalled
هم پایه
equalling
هم پایه
piers
پایه پل
piers
پایه
sill
پایه
pier
پایه
root
پایه
groundsel
پایه
seated
پایه
roots
پایه
coordinate
هم پایه
cutwater
پایه پل
seats
پایه
pier
پایه پل
base line
خط پایه
columns
پایه
column
پایه
buttressed
پایه
sites
پایه
andiron
سه پایه
sited
پایه
isomer
هم پایه
site
پایه
principium
پایه
saddle
پایه
base 0
پایه 01
bracket
پایه
support
پایه
bedrock
پایه
benchmark
پایه
benchmarks
پایه
shoe
پایه
one legged
یک پایه
mounting
پایه
shoeing
پایه
shoes
پایه
basal age
سن پایه
saddled
پایه
bipod
دو پایه
mounting foot
پایه
cantilever
پایه
cantilever bridge
پایه پل
sheer legs
سه پایه
outrigger
پایه
sheers
سه پایه
erection
پایه
erections
پایه
basis
پایه
platform
پایه
abutment
پایه
presser foot
پایه
saddles
پایه
bridge pier
پایه پل
unfounded
بی پایه
foundation
پایه
stand
پایه
buttressing
پایه
buttresses
پایه
buttress
پایه
mountings
پایه
leg
پایه
level
هم پایه
level
پایه
pedestals
پایه
leveled
هم پایه
leveled
پایه
levelled
هم پایه
levelled
پایه
levels
هم پایه
pedestal
پایه
levels
پایه
prop
پایه
legs
پایه
the pier of a bridge
پایه پل
propping
پایه
thallus
پایه
propped
پایه
pile bent
پایه
poppet head
پایه
tripods
سه پایه
fundament
پایه
feet
پایه
rests
سه پایه
rests
پایه
rest
سه پایه
rest
پایه
stratum
پایه
groundwork
پایه
strut
پایه
three-legged
سه پایه
three legged
سه پایه
struts
پایه
foot rest
پایه
stanchion
پایه
point d'appui
پایه
degree
پایه
degrees
پایه
tripod
سه پایه
sockets
پایه
socket
پایه
footpaths
پایه
loosest
بی پایه
looser
بی پایه
loose
بی پایه
footpath
پایه
strutted
پایه
jack
پایه
radix
پایه
from within the ranks of
از پایه
mounts
پایه
pillar
پایه
trestle
پایه
tressel
سه پایه
probes
پایه
trestle
سه پایه
pousto
پایه
jacks
پایه
mount
پایه
fundamental
پایه
pillars
پایه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com