English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
basic relay post پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
Other Matches
handover تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
communication security custodian مسئول شمارش و تحویل و تحول و نگهداری وسایل تامین مخابراتی
Viewdata سیستم خانگی تحویل اطلاعات که از طریق ان استفاده کنندگان می توانند بطورمحاورهای از تلویزیونهای محلی خود به پایگاه داده مرکزی دسترسی پیدا کنند داده نما
casualty staging unit یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
cumulative delivery diagram منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
prolegomenon مقدماتی کلمات مقدماتی
impact shipment کالای ضربتی از نظر تحویل کالایی که از نظر تحویل زمان مخصوص دارد
cash on delivery فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
basic unit training اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
aggregate تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
queried زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
aggregates تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
querying زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
roll back کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی
query زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queries زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
sick call صف بیماران
sick list صورت بیماران
medical evacuation تخلیه بیماران
station list فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
deployment operating base پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
lazaret اسایشگاه بیماران فقیروجذامی
wardroom سالن بیماران بیمارستان
lazaretto اسایشگاه بیماران فقیروجذامی
air movement of patients ترابری هوایی بیماران
clearing station ایستگاه تخلیه بیماران
clearing station پست تخلیه بیماران
diet kitchen اشپزخانه بیماران فقیر
transition تحول
mutations تحول
vicissitude تحول
mutation تحول
sublation تحول
solstitium تحول
solstice تحول
upheavals تحول
upheaval تحول
transitions تحول
air movement of patients ترابری بیماران از طریق هوا
evacuees بیماران تخلیه شده پزشکی
evacuee بیماران تخلیه شده پزشکی
privacy قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
languages زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
language زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
vicissitudinous تحول پذیر
transition temperature دمای تحول
transformism تحول گرایی
mutation تحول طغیان
turn off نقطه تحول
heat of transformation گرمای تحول
turn-off نقطه تحول
turn-offs نقطه تحول
mutations تحول طغیان
isothermal process تحول همدما
information revolution تحول اطلاعات
absorption transition تحول جذب
transition time زمان تحول
computer revolution تحول کامپیوتر
phases دوره تحول وتغییر
isothermal process تحول در دمای ثابت
pseudomorphism تحول بشکل کاذب
phased دوره تحول وتغییر
phase دوره تحول وتغییر
transmogrification تغییر شکل تحول
landmark نقطه تحول تاریخ
landmarks نقطه تحول تاریخ
evolution تحول تکامل تدریجی
hospitaler فرقههای مسیحی که از بیماران ومعلولین پرستاری میکردند
staging اسکان دادن بستری کردن بیماران به طورموقت
Do you have ... for diabetics? آیا شما ... برای بیماران قند دارید؟
sql زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structures زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
dense index اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
turning points مرحله قاطع نقطه تحول
solstitial دارای دوره تحول کوتاه
upthrow بطرف بالاانداختن تحول شدید
turning point مرحله قاطع نقطه تحول
littered محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
littering محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
litter محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
night light شمع کوچک که شب هنگام دراطاق بیماران برافروزند چراغ شب
litters محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
querying زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
wards اطاق عمومی بیماران بستری صغیری که تحت قیومت باشد محجور
ward اطاق عمومی بیماران بستری صغیری که تحت قیومت باشد محجور
radicalism روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
bedsore زخمی که بعلت خوابیدن متمادی در بستر و نرسیدن خون کافی به پشت بیماران ایجادمیشود
QBE زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
recover جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
medical assemblage مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
direct admission مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
recovering جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovers جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
elementarily مقدماتی
prolegomenous مقدماتی
preliminary مقدماتی
precursive مقدماتی
preludial مقدماتی
prelusive مقدماتی
rudimental مقدماتی
preparatory مقدماتی
proforma مقدماتی
prolegomenary مقدماتی
prodromal مقدماتی
preparative مقدماتی
elementary مقدماتی
prolusory مقدماتی
elemental مقدماتی
preliminaries مقدماتی
introductory مقدماتی
tentative مقدماتی
introductive مقدماتی
first مقدماتی
procurement rate نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
prelude قسمت مقدماتی
basic training اموزش مقدماتی
preselector سلکتور مقدماتی
preselection انتخاب مقدماتی
preparatory response پاسخ مقدماتی
preparative کار مقدماتی
Travaux preparatoires کارهای مقدماتی
basic مقدماتی اساسی
prime color رنگ مقدماتی
introduction to physics فیزیک مقدماتی
propaedeutic تحصیلات مقدماتی
first aid کمکهای مقدماتی
propaedeutic تعلیمات مقدماتی
prolusion مقاله مقدماتی
elementary مقدماتی پایهای
economizer کرمکن مقدماتی
basic اساسی مقدماتی
proforma invoice سیاهه مقدماتی
proem رساله مقدماتی
preludes قسمت مقدماتی
interlude نگهداری مقدماتی
precompression تراکم مقدماتی
preceding pass کالیبر مقدماتی
pilot study بررسی مقدماتی
pilot injection تزریق مقدماتی
preliminaries امتحان مقدماتی
preliminary دور مقدماتی
preliminary امتحان مقدماتی
preliminary مقدمات مقدماتی
junior high school دبیرستان مقدماتی
preliminaries مقدمات مقدماتی
preheater گرمکن مقدماتی
prep مدرسه مقدماتی
interludes نگهداری مقدماتی
preliminary works کارهای مقدماتی
preliminary treatment عملیات مقدماتی
preliminary test ازمایش مقدماتی
pretest امتحان مقدماتی
preliminary negotiations مذاکرات مقدماتی
preliminary investigation بررسی مقدماتی
preliminary expenses هزینههای مقدماتی
preliminary design طرح مقدماتی
preliminary budget بودجه مقدماتی
preliminaries دور مقدماتی
responsions ازمون مقدماتی
basics مقدماتی اساسی
elimination heat دوره مقدماتی
elementary item قلم مقدماتی
preparations اقدام مقدماتی
bottom blown converter مبدل دم مقدماتی
preparation اقدام مقدماتی
primary مقدماتی نخستین
primary ابتدایی مقدماتی
basic hole سوراخ مقدماتی
primary مقدماتی اصلی
basic course دوره مقدماتی
perlim دوره مقدماتی
forehearth کوره مقدماتی
fore exercise تمرین مقدماتی
basic research تحقیقات مقدماتی
subassembly مونتاژ مقدماتی
elementary gate دریچه مقدماتی
first cut برش مقدماتی
basics اساسی مقدماتی
rudiment علوم مقدماتی
heats مسابقه مقدماتی
heat مسابقه مقدماتی
black pickling اسید شویی مقدماتی
eliminator برنه در دور مقدماتی
supercharge متراکم کردن مقدماتی
pre heat حرارت دادن مقدماتی
pre design estimate براورد مقدماتی طرح
magnetic biasing مغناطیس گردانی مقدماتی
basic machine unit واحد دستگاه مقدماتی
preparatory students شاگردان تهیه یا مقدماتی
pre load بار کردن مقدماتی
incipincy وضع مقدماتی ابتدایی
rudimentary knowledge دانش مقدماتی یا نخستین
preselect انتخاب کردن مقدماتی
elementary algebra جبر مقدماتی [ریاضی]
prolusion اثر هنری مقدماتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com