Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English
Persian
dispersion
پراکندگی منطقه پراکندگی
Search result with all words
dispersal area
منطقه پراکندگی
distribution area
منطقه پراکندگی تیر
zone of dispersion
منطقه پراکندگی گلوله ها
Other Matches
dispersion scale
طبله مخصوص تصحیح پراکندگی مقیاس پراکندگی میزان پراکندگی
dispersion pattern
مستطیل پراکندگی طرح پراکندگی
dispersion
پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
deflection pattern
مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
scattering
پراکندگی
scatters
پراکندگی
dispersal
پراکندگی
variance
پراکندگی
spreading
پراکندگی
sparsity
پراکندگی
leakage
پراکندگی
leakages
پراکندگی
scatter
پراکندگی
dissipation
پراکندگی
broadcast
پراکندگی
strewment
پراکندگی
diaspora
پراکندگی
dispersion
پراکندگی
diffusion
پراکندگی
broadcasts
پراکندگی
coherent scattering
پراکندگی همدوس
scattering power
قدرت پراکندگی
dissipating
پراکندگی کردن
dissipates
پراکندگی کردن
relative dispersion
پراکندگی نسبی
rutherford scattering
پراکندگی رادرفورد
dispersion pattern
شکل پراکندگی
coefficient of dispersion
ضریب پراکندگی
coefficient of variation
ضریب پراکندگی
dissipate
پراکندگی کردن
scattergram
نمودار پراکندگی
scatter diagram
نمودار پراکندگی
storm smear
پراکندگی طوفان
range dispersion
پراکندگی بردی
center of dispersion
مرکز پراکندگی
lateral dispersion
پراکندگی جانبی
elastic scattering
پراکندگی کشسان
interspersal
نثارسازی پراکندگی
discriminal dispersion
پراکندگی افتراقی
dispersion coefficient
ضریب پراکندگی
inelastic scattering
پراکندگی ناکشسان
dispersion error
اشتباه پراکندگی
incoherent scattering
پراکندگی ناهمدوس
scissor
پراکندگی اختلاف
dispersion rectangle
مستطیل پراکندگی
bragg scattering
پراکندگی براگ
scatterplot
نمودار پراکندگی
light scattering
پراکندگی نور
range dispersion
پراکندگی در برد
dispersion
پراکندگی تیر
sparseness
کم پشتی پراکندگی
magnetic leakage
پراکندگی مغناطیسی
cone of dispersion
مخروط پراکندگی
spread effects
اثرات پراکندگی
longitudinal dispersion
پراکندگی طول
light scattering by air molecules
پراکندگی هوا
atomic scattering factor
ضریب پراکندگی اتمی
cone of fire
مخروط پراکندگی تیرها
scattering of alpha particles
پراکندگی ذرات الفا
cone of dispersion
مخروط پراکندگی بسکها
atomic form factor
ضریب پراکندگی اتمی
dispersal
پراکندگی پراکنده سازی
maximum scattering angle
زاویه پراکندگی حداکثر
modal dispersion
شکلی از پراکندگی پالس ها
magnetic leakage
پراکندگی فوران مغناطیسی
rectangle of dispersion
مستطیل پراکندگی گلوله ها
to whip in
از پراکندگی باز داشتن
center of dispersion
مرکزمستطیل پراکندگی گلوله ها
variations
نوسان متناوب پراکندگی
variation
نوسان متناوب پراکندگی
scattering
پراکندگی بخش کردن
light scattering by air molecules
پراکندگی نورتوسط مولکولهای هوا
distribution
سازمان دادن پراکندگی تیر
dispersion error
اشتباه ناشی از پراکندگی تیر
sprawls
بطورغیرمنظم پخش شدن پراکندگی
sprawl
بطورغیرمنظم پخش شدن پراکندگی
distributions
سازمان دادن پراکندگی تیر
sprawling
بطورغیرمنظم پخش شدن پراکندگی
circular probable error
دایره پراکندگی گلوله ها اشتباه احتمالی دایرهای
disperse
[درجه تعلیق و پراکندگی مواد رنگی در رنگرزی]
scattering mean free path
مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
mean free for scattering
مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
DEFRAG
در DOS-MS ابزار از حالت پراکندگی در آوردن در DOS-MS
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
rug names
اسامی فرش
[بدلیل پراکندگی زیاد بافت ها و اختلاف سلیقه بافندگان، طراحان و کارشناسان یک سیستم نامگذاری تعریف شده برای فرش وجود ندارد.بدین جهت از مکان، قبیله، قوم، اندازه، طرح و انگیزه استفاده می شود.]
drop zone
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
damage area
منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
sanctuaries
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
area of military significant fallout
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
run up area
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
landing area
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
service area
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
airspace reservation
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
staging area
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
polynia
منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
leave area
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
grid zone
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
haven submarine
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
skid row
<idiom>
منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
concentration area
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
area oriented
بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
sectors
منطقه عمل منطقه مسئولیت
sector
منطقه عمل منطقه مسئولیت
crossing area
منطقه گذار منطقه پایاب
zone of fire
منطقه اتش منطقه تیراندازی
remotest
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remoter
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
combat zone
منطقه رزمی منطقه نبرد
remote
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
kill area
منطقه خطر منطقه تلفات
tropopause
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
ranging
تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding area
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
motif
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
line crosser
فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
demolition target
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
clandestine assembly area
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
comparative cover
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
axial route
مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
demolition guard
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
demilitarization
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
airspace prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
defense coastal area
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
launching area
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
separation zone
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
sweep
تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
island bases
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
island
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
islands
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
intersectional service
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
air defense action area
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
area of operational interest
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
area assessment
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
air surface zone
منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
aerospace projection operations
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
regional
<adj.>
منطقه ای
district
منطقه
local
<adj.>
منطقه ای
districts
منطقه
region
منطقه
separation zone
منطقه حد
regions
منطقه
blocks
منطقه
area
منطقه
areas
منطقه
blocked
منطقه
block
منطقه
zone
منطقه
territory
منطقه
locale
منطقه
shingles
منطقه
sector
منطقه
belts
منطقه
belted
منطقه
belt
منطقه
zones
منطقه
sectors
منطقه
locales
منطقه
territories
منطقه
closed area
منطقه ممنوعه
contiguous zone
منطقه مجاور
cerebral localization
منطقه بندی مخ
contact area
منطقه اخذتماس
danger area
منطقه خطر
caution area
منطقه خطر
contact area
منطقه تماس
coastal zone
منطقه ساحلی
commercial area
منطقه تجاری
cone of silence
منطقه کور
danger area
منطقه خطرناک
demilitarized zone
منطقه بی طرف
closed area
منطقه بسته
defense sector
منطقه پدافندی
controlled area
منطقه ممنوعه
communication zone
منطقه مواصلات
control area
منطقه کنترل
combat area
منطقه رزم
combat zone
منطقه رزم
demilitarized zone
منطقه غیرنظامی
critical region
منطقه بحرانی
collecting point
منطقه تجمع
danger zone
منطقه خطر
destruction site
منطقه تخریب
crossing area
منطقه عبور
dead area
منطقه بیروح
dead spot
منطقه ساکت
defiladed area
منطقه پوشیده
defended area
منطقه زیرپدافند
defense zone
منطقه پدافند
drop zone
منطقه فرود
strike zone
منطقه خط سیر
to move
[across]
[از]
[منطقه ای]
رد شدن
staging area
منطقه عملیاتی
sphere of influence
منطقه نفوذ
service area
منطقه سرویس
sensitive zone
منطقه حساس
seepage area
منطقه تراوش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com