Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
crab
پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
crabs
پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
Other Matches
drifts
انحراف سمتی
drifting
انحراف سمتی
deviation
انحراف سمتی
drifted
انحراف سمتی
deviations
انحراف سمتی
drift
انحراف سمتی
wind shear
انحراف سمتی باد
yaw
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
channelled
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
x plates
صفحات انحراف افقی
x amplifier
تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
angle of sideslip
زاویه انحراف جانبی
transition layer
منطقه یا حدود انحراف درارتفاع پرواز
transition level
سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
bump
حالتی در پرواز که هنگام افزایش ناگهانی سرعت افقی باد بوجود می اید
y plates
صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
absolute ceiling
حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
deviation
انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
deviations
انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
azimuth indicator
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
directional radar prediction
تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
drift
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifts
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifting
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifted
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
planes
افقی سطح افق افقی کردن
leveled
تراز سطح افقی افقی کردن
planing
افقی سطح افق افقی کردن
level
تراز سطح افقی افقی کردن
planed
افقی سطح افق افقی کردن
levelled
تراز سطح افقی افقی کردن
levels
تراز سطح افقی افقی کردن
plane
افقی سطح افق افقی کردن
attribute
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attributes
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attributing
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
deflection pattern
مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
inflight reliability
تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
expansion interface
حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
bells and whistles
خصوصیات جانبی و پیشرفته یک برنامه کاربردی یا وسیله جانبی
sidelap
بالههای جانبی هواپیما پوشش جانبی عکسها رویهم
preccession
انحراف محور ژیروسکوپ انحراف ژیروسکوپی
yaw
انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
yawed
انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
sliding wedge
گاوه افقی یاکولاس افقی
flight coordination
هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
pectorla fins
بالهای سینه
pectorla fins
بالهای جلوماهی
mealy wings
بالهای غباردار
wingspan
طول بالهای هواپیما
wingspans
طول بالهای هواپیما
impennate
دارای بالهای رشد نکرده
azimuth guidance
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
straddling
احاطه هدف از نظر سمتی احاطه سمتی هدف
pinniped
که بالهای شنایی داردچون خوک ابی
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
runway
راه پرواز باند پرواز
sorties
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
runways
راه پرواز باند پرواز
sortie
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
apparent wander
انحراف سمت ژیروسکوپی انحراف سمت ژیروسکوپ دراثر چرخش زمین
peripheral
مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی
flying status
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
rotaglider
گلایدرهایی که دارای بالهای دورانی ازاد هستند
frigate bird
مرغابی دریاهای گرمسیری که بالهای بلندقوی دارد
wing box
ساختمان اصلی بالهای مدرن استرس اسکین
woodruff
حشره مصنوعی دارای بالهای سیاه و سفید
communication
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
side effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
wait state
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
wait condition
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
anti balance tab
بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
cathedrals
تمایل نوک بالهای هواپیما به طرف پایین نسبت به ریشه بالها
cathedral
تمایل نوک بالهای هواپیما به طرف پایین نسبت به ریشه بالها
peer to peer network
شبکه همراه به همراه
flight test
ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
power down
خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
directional
سمتی
dabs
اندکی
dabbed
اندکی
dab
اندکی
wait a bit
اندکی
halfway
اندکی
eftsoons
اندکی پس از ان
partially
اندکی
some
اندکی
slightly
اندکی
awhile
اندکی
wees
اندکی
weeing
اندکی
wee
اندکی
sailwing
هواپیمایی که بالهای ان تنهادرصورت وجود باد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل را به خود میگیرند
deflection error
اشتباه سمتی
crosser
حرکت سمتی
cross
حرکت سمتی
crossest
حرکت سمتی
azimuth resolution
تقسیمات سمتی
directional traverse
پیمایش سمتی
directional stability
پایداری سمتی
deflection scale
مقیاس سمتی
multidrift
چند سمتی
traversing fire
اتش سمتی
direction rectifier
یکسوکننده سمتی
crosses
حرکت سمتی
effective wind
باد سمتی
highest
اندکی فاسد
eftsoon
اندکی پس ازان
duskish
اندکی تاریک
just
اندکی پیش
choppy
اندکی متلاطم
highs
اندکی فاسد
high
اندکی فاسد
dampish
اندکی نمسار
dankish
اندکی نمسار
dryish
اندکی خشک
fewest
اندکی از کمی از
few
اندکی از کمی از
somedeal
اندکی نسبتا
just before
اندکی پیش
parboil
اندکی جوشاندن
parboiled
اندکی جوشاندن
parboiling
اندکی جوشاندن
parboils
اندکی جوشاندن
loudish
اندکی بلند
right before
اندکی پیش
latish
اندکی دیر
fewer
اندکی از کمی از
peckish
[British English]
[colloquial]
<adj.>
اندکی گرسنه
half made
اندکی دیوانه
half mad
اندکی دیوانه
deflection component of trail
شاخه سمتی مسیر
horizontal error
اشتباه بردی و سمتی
azimuthal quzntum number
عدد کوانتومی سمتی
wind shear
تغییرات سمتی باد
wind component
شاخه سمتی باد
azimuth micrometer
طبله میکرومتر سمتی
traversing
حرکت سمتی پیمایش
traverses
حرکت سمتی پیمایش
traversed
حرکت سمتی پیمایش
traverse
حرکت سمتی پیمایش
alternate traversing fire
اتش یدکی سمتی
aircraft vectoring
کنترل سمتی هواپیما
narrowish
اندکی تنگ یا باریک
sail close to the wind
اندکی از اصول تجاوزکردن
dullish
اندکی تیره یاکمرنگ
wait a second
اندکی صبر کنید
wait a minute
اندکی صبر کنید
lie off
اندکی دور از کشتی
ten kilometres and more
ده کیلومتر و اندکی بالا
secondary effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
fall-out
[side effect]
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
spillover effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
byeffect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
adverse reaction
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
by-effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
deflection component of trail
شاخه سمتی معبر حرکت
to r.someone as a
کسی رابرای سمتی پیشنهادکردن
to r.someone as a
کسی را به سمتی معرفی کردن
aircraft vectoring
کنترل مسیر سمتی هواپیما
to take something off and pric
اندکی از بهای چیزی کاستن
to stay one's stomach
شکم خودرا اندکی سیرکردن
frigid
دارای اندکی تمایل جنسی
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
To assume office .
عهده دار مقامی ( سمتی ) شدن
windage
تنظیم سمتی وسایل نشانه روی
azimuth resolution
اجزای سمتی هواپیما کوچکترین احادسمتی
put some milk to your tea
اندکی شیر بچایی خود بیفزایید
side spray
بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
azimuth equidistant projection
وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
stickside
سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی
macropterous
دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
windage
حرکت سمتی اثر باد درمنحرف کردن گلوله
variations
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
variation
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
he is always a little peculiar
او همیشه اندکی اخلاق عجیب از خود نشان میدهد
to fang a pump
براه انداختن تلمبه بوسیله ریختن اندکی اب درتوی ان
to hark back
برگشتن) درگفتگوی ازتوله شکاری که اندکی برمیگرددتاردشکار رادوب
possitive stagger
ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیمای دوباله بطوریکه لبه حمله بال بالایی جلوترازبخش متنافر بال پایینی باشد
blind side
سمتی که بازیگر متوجه ان نیست سمت خط تجمع نزدیک به خط مماس
negative stagger
ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیماهی دوباله بطوریکه لبه حمله بال پایینی جلوتراز بخش متنافر بال بالایی قرارگیرد
apparent recession
انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
vortex breakdown/brust
جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
strong side
سمتی از زمین که در لحظه معین توپ انجاست سمت جبهه تهاجمی
apogee
زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
declination constant
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
beacon flight
پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
inflight phase
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
flank observation
دیدبانی جانبی دیدبانی از دیدگاه جانبی
declinating station
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
station time
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
true he is somewhat stingy....
راست است که اندکی خسیس است ولی ...
collective pitch control
کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com