English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
arrentation پروانه یا جواز بهره برداری ار اراضی جنگلی در ازای پرداخت اجاره سالانه معین
Other Matches
backwoods اراضی جنگلی دوراز شهر جنگلهای دورافتاده
document against payment تحویل اسناد در ازای پرداخت
time charter اجاره وسیله نقلیه برای مدت معین اجاره کشتی برای مدت معین
tontine تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
interest rate per annum نرخ بهره سالانه
permits پروانه جواز
permitting پروانه جواز
paper جواز پروانه
licence پروانه جواز
licences پروانه جواز
licenses پروانه جواز
permit پروانه جواز
papered جواز پروانه
license پروانه جواز
papers جواز پروانه
licensing پروانه جواز
papering جواز پروانه
arrendare اجاره دادن ملک یا زمین به طور سالانه
licensee صاحب جواز دارنده پروانه
licensees صاحب جواز دارنده پروانه
redemption پرداخت مالیات اراضی
waste of manor اراضی کشت نشده اطراف ملک مورد اجاره یا تصرف که مستاجرین و متصرفین در ان حق علف چر دارند
occasional licence پروانه فروش نوشابه درمواقع و جاهای معین
gains بهره برداری
utilization بهره برداری
gain بهره برداری
gained بهره برداری
exploitation بهره برداری
operation بهره برداری
utilisations بهره برداری ها
utilizations بهره برداری ها
usages بهره برداری ها
utilisation [British] بهره برداری
exploitation [utilization] بهره برداری
usage بهره برداری
using بهره برداری
utilize بهره برداری کردن
utilizes بهره برداری کردن
royalty حق بهره برداری از چیزی
utilizing بهره برداری کردن
exploiting بهره برداری کردن از
exploits بهره برداری کردن از
utilising بهره برداری کردن
utilises بهره برداری کردن
ready for use اماده بهره برداری
royalties حق بهره برداری از چیزی
tapping بهره برداری کردن از
tapped بهره برداری کردن از
tap بهره برداری کردن از
emergency operation بهره برداری اضطراری
exploit بهره برداری کردن از
utilised بهره برداری کردن
operating budget بودجه بهره برداری
maximum value مقدار بهره برداری
operating cost هزینه بهره برداری
tc اجاره دربست برای مدت معین
escaped water تلفات اب هنگام بهره برداری
agronomics علم بهره برداری از زمین
operational research تحقیق درخصوص بهره برداری
water utilization project پروژه بهره برداری از منابع اب
integrated reservoir operation بهره برداری توام از چندمخزن
tinpenny حق الارض بهره برداری ازمعدن قلع
A concession امتیاز بهره برداری ( از معادن وغیره )
economic life مدت بهره برداری از ماشین الات
super imposed working load بار مربوط به بهره برداری از بنا
time charter اجاره کردن وسیله نقلیه برای مدت معین
cost in use هزینه تملک و بهره برداری از ساختمان یا کارخانه
reddendum موعد یا مهلت پرداخت اجاره
utilizes مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilised مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilising مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilises مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilizing مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
classic مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
classics مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
watershed management کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
moonlight fliting گریز از خانهای هنگام شب برای رهایی از پرداخت اجاره
accrued interest بهره ای که عاید شده ولی هنوز پرداخت نشده است
bill time draft برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
deferred dividened سود اعلام شده و قابل پرداخت در تاریخ معین
operating bridge پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
dead rent اجاره بهایی که در صورت عدم استفاده از عین مستاجره نیز باید پرداخت شود
operates از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
operate از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
operated از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
operate عمل کردن بهره برداری کردن
operates عمل کردن بهره برداری کردن
operated عمل کردن بهره برداری کردن
european atomic energy community جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
exploiting استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploits استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploit استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
chartering اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
charters اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
chartered اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
charter اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
per <prep.> به ازای
in consideration of در ازای
usury گرفتن بهره بیشتر از بهره قانونی جهت وام
chater party اجاره نامه یا قرارداد اجاره کشتی تجاری
butterfly saddle rug قالیچه نقش پروانه ای [این نوع از قالیچه زین اسبی بیشتر در شمال هند و تبت رواج داشته و حالت ذوزنقه ای آن شبیه پروانه می باشد]
farm اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
farmed اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
farms اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
Lease (rental) agreement. اجاره نامه (قرار داد اجاره )
false attack حمله معین شمشیرباز درانتظار واکنش معین
xerographic عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
under lease وقتی مستاجر اصلی ملک برای مدتی کمتر از مدت باقیمانده اجاره خودش ملک را اجاره دهد
leases اجاره نامه اجاره دادن
let اجاره دادن اجاره رفتن
lease اجاره نامه اجاره دادن
letting اجاره دادن اجاره رفتن
lets اجاره دادن اجاره رفتن
stencils الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
fractional reserve banking روش مبتنی بر ذخیره جبران کسری در امریکا در ازای هرصد دلاری که مشتریان دربانک می گذارد
progress payment پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matt فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matte فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
helmzhold resonator محفظه توخالی که تنها با یک سوراخ کوچک به محیط خارج مرتبط است و در ازای فرکانس معینی به تشدید درمی اید
interim financing پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
leasing اجاره کردن اجاره
rental اجاره بها اجاره
per annum سالانه
annual سالانه
yearly سالانه
annuals سالانه
usance مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
annuities مقرری سالانه
annual preciptation ریزش سالانه
annual patent fee حق الامتیاز سالانه
annual leave مرخصی سالانه
annual increase افزایش سالانه
annual increase رشد سالانه
annual income درامد سالانه
annual earnings عواید سالانه
annual earnings درامد سالانه
annual budget بودجه سالانه
annual accumulation of sediment ته نشست سالانه
annuity پرداختهای سالانه
yearbook گزارشات سالانه
yearbooks گزارشات سالانه
annual rainfall بارش سالانه
annual report گزارش سالانه
tax year مالیات سالانه
yearly profit سود سالانه
annual wage دستمزد سالانه
annual storage مخزن سالانه
anuual discharge بده سالانه
tidal flats اراضی جزرومدی
quiet enjoyment حق انتفاع اراضی
cultivated land اراضی محیات
innings اراضی مستحدثه
unutilized land اراضی موات
utilized lands اراضی دایر
accumulative area اراضی سوارشونده
conservation of land حفظ اراضی
seisin مالکیت اراضی
vesture تصرف اراضی
waste lands اراضی موات
waste land اراضی موات
land distribution توزیع اراضی
land development احیای اراضی
land grant اعطای اراضی
occupied territories اراضی اشغالی
occupied territory اراضی اشغالی
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
annual general meeting مجمع عمومی سالانه
annual rate of growth نرخ رشد سالانه
annual financial statement گزارش مالی سالانه
fixture برنامه سنتی سالانه
AGM مجمع عمومی سالانه
AGMs مجمع عمومی سالانه
sets of bill نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
uti possidetis تملک اراضی مفتوحه
uti possidetis تملک اراضی اشغالی
reclaiming احیاء اراضی موات
reclaim احیاء اراضی موات
escheat اراضی بلا وارث
reclaimed احیاء اراضی موات
reclaims احیاء اراضی موات
cultivation of waste land احیا اراضی موات
annuity مستمری سالانه مقرری مستمر
annuitant دریافت دارنده مقرری سالانه
annual efficiency index شاخص کارایی سالانه خدمتی
vender's lien حق حبس بایع در معامله اراضی
planning permission اجازه عمران و ابادی اراضی
polder اراضی پست کنار دریا
land office اداره املاک وثبت اراضی
cession of territory واگذار کردن اراضی مملکت
terre tenant متصرف یا ساکن بالفعل اراضی
geodesy نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
forestial جنگلی
nemoral جنگلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com