Dictiornary-Farsi | پروندههای سوابق انبار سوابق انبار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
custodial record	پروندههای سوابق انبار سوابق انبار


Other Matches

record book	دفترچه سوابق جنگ افزار پرونده سوابق
caged storage	قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
stockpiling	ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiles	ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiled	ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpile	ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
dump	انبار موقتی زاغه مهمات انبار
stockpiled	پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpile	پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiling	پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiles	پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
reference	سوابق
information	سوابق
records	سوابق
dossiers	سوابق
references	سوابق
dossier	سوابق
case history	سوابق
case histories	سوابق
record keeping	نگهداری سوابق
data	سوابق دانسته ها
field storage	انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
data	سوابق عناصر داده ها
gun book	دفتریادداشت سوابق توپ
record book	دفتر ثتب سوابق
logbook	کتاب سوابق هواپیما
bin storage	انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
accountable depot	مرکز نگهداری سوابق حسابداری
accountable supply distribution activity	سازمان نگهداری سوابق امادی
contract record	سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
please send me the p papers	خواهشندم سوابق یاپرونده انرابرای من بفرستید
accountability	ذیحسابی مسئولیت نگهداری سوابق پولی و مالی
past performances	سوابق چاپی نتایج مسابقات اسب یا گرگ
court of record	دادگاهی که پرونده و سوابق دعاوی مطروحه را حفظ میکند
judge made law	نظام حقوقی مبتنی بر سوابق قضایی و ارا محاکم
exempt player	بازیگر معاف از انجام مراحل مقدماتی به علت سوابق او
approved data	سوابق و اطلاعاتی که میتوانندبرای تعیین مراحل تعمیرات یاتغییرات هواپیمای ویژهای بکارروند
bin storage space	فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
dogmatism	دگماتیسم روش فکری که به موجب ان "دگمها" یا سنن و سوابق مسلمه باید بدون پرسش وکورکورانه مورد تبعیت قرارگیرند
wild cord	تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
service records	سوابق خدمتی پرسنل خلاصه وضعیت خدمتی
devil's advocates	کشیشی که اعمال و سوابق مردهای را که قرار است تقدیس شده و saint شود به طور انتقادی بررسی میکند تامبادا عیبی از قلم افتاده باشد
devil's advocate	کشیشی که اعمال و سوابق مردهای را که قرار است تقدیس شده و saint شود به طور انتقادی بررسی میکند تامبادا عیبی از قلم افتاده باشد
stock number	شماره فنی انبار شماره انبار
room	انبار
rooms	انبار
reservoir	اب انبار
storing	انبار
in bond	در انبار
storage	انبار
storehouse	انبار
garners	انبار
store-rooms	انبار
magazine	انبار
store-room	انبار
store room	انبار
magazines	انبار
reservedness	انبار
reservedness	اب انبار
storehouses	انبار
repositories	انبار
repository	انبار
entrepot	انبار
thesaurus	انبار
thesauruses	انبار
depository	انبار
cisterns	اب انبار
garner	انبار
garnered	انبار
garnering	انبار
cistern	اب انبار
store	انبار
stock	انبار
stocked	انبار
agglomeration	انبار
freight house	انبار
depot	انبار
depots	انبار
lodge	انبار
lodged	انبار
lodges	انبار
waste	انبار
storage bunker	انبار
warehouses	انبار
stockroom	انبار
almery	انبار
pantechnicon	انبار
wastes	انبار
pantechnicons	انبار
storage tank	انبار
sluices	انبار
tower silo	انبار
stockrooms	انبار
storeroom	انبار
sluice	انبار
sluiced	انبار
stock room	انبار
seraglio	انبار
spoil pit	انبار
water reservoir	اب انبار
water storage tank	اب انبار
barns	انبار
reservoir	انبار
reservoirs	اب انبار
reservoirs	انبار
warehouse	انبار
barn	انبار
cellars	انبار
cellar	انبار
deep freeze	انبار کردن
deep freezes	انبار کردن
beam store	انبار پرتویی
basic allowance	شارژ انبار
ammunition depot	انبار مهمات
auxiliary storage	انبار کمکی
bonded store	انبار گمرک
x site	انبار موقت
wine cellar	انبار شراب
ammunition dump	انبار مهمات
to bunker	در انبار اندوختن
spoin bank	انبار مازاد
storage	انبار کردن
magazines	انبار مهمات
ensile	انبار کردن
stash	انبار کردن
abditory	انبار پنهانی
stashing	انبار کردن
stashes	انبار کردن
stashed	انبار کردن
magazine	انبار مهمات
sail locker	انبار ملوانی
lanary	انبار پشم
stock piling	انبار کردن
inventory lot	نوبه انبار
in the hold	در انبار کشتی
stock room	انبار کالا
imburse	انبار کردن
hay loft	انبار علوفه
hay loft	انبار علف
general depot	انبار عمومی
fuel storage	انبار سوخت
laver	اب انبار حوضچه
level of supply	سطح انبار
retail bin	انبار جزئی
sand store	انبار ماسه
reservedness	انبار کردن
shed space	انبار چندراهه
shell room	انبار گلوله
public warehouse	انبار عمومی
snow drift	برف انبار
mass storage	انبار انبوه
mattamore	انبار زیرزمینی
stock level	سطح انبار
lime shed	انبار اهک
stockage	ذخیره انبار
fruitery	انبار میوه
warehouse receipt	رسید انبار
core storage	انبار چنبرهای
warehouse stock	موجودی انبار
warehouse warrant	قبض انبار
claimant stock	انبار امانی
warehousing	نگهداری در انبار
chain locker	انبار زنجیر
cellarge	حق انبار داری
bonded warehouse	انبار گمرک
bonded ware house	انبار گمرکی
ware room	انبار گمرک
toolhouse	انبار ابزار
stockage objective	هدف انبار
storable	انبار کردنی
powder magazine	انبار باروت
filler depot	انبار یدکی
filler depot	انبار تکمیلی
storekeeping	رسیدگی به انبار
storeroom	انبار کالا
stowage	انبار کالا
turbocharger	انبار اگزوز
the reservoir of a lamp	انبار لامپا
earth depot	انبار خاک
watering place	اب انبار مخزن
job lot	ته مانده انبار
granary	انبار دانه
granary	انبار غله
hold	انبار کشتی
hold	انبار کالا
holds	انبار کشتی
silo	انبار غله
build up	پر کردن انبار
woodshed	انبار هیزم
build-up	پر کردن انبار
garner	انبار غله
granaries	انبار غله
job lots	ته مانده انبار
bin	انبار دغالسنگ
garners	انبار غله
bins	انبار دغالسنگ
stockist	انبار میکند
garnering	انبار غله
garnered	انبار غله
stockists	انبار میکند