Dictiornary-Farsi | پس رفت کردن برگشت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (35 milliseconds)

English	Persian
regress	پس رفت کردن برگشت
regressed	پس رفت کردن برگشت
regresses	پس رفت کردن برگشت
regressing	پس رفت کردن برگشت


Other Matches

back to battery	برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
regression	برگشت
retrocedence	برگشت
relapse	برگشت
recoiled	برگشت
turnaround	برگشت
retrogression	برگشت
turnarounds	برگشت
turnrounds	برگشت
reverted	برگشت
retrocession	برگشت
veers	برگشت
veered	برگشت
return line	خط برگشت
upturn	برگشت
turnabouts	برگشت
recoveries	برگشت
regression line	خط برگشت
reflux	برگشت
recovery	برگشت
recrudescence	برگشت
recrvdescence	برگشت
refluence	برگشت
back water	برگشت اب
reverts	برگشت
regurgitation	برگشت
reversals	برگشت
turnabout	برگشت
tergiversation	برگشت
reverting	برگشت
capsizal	برگشت
reoccur	برگشت
relapses	برگشت
relapsing	برگشت
reversal	برگشت
recurrenge	برگشت
turnover	برگشت
d.c. reinsertion	برگشت سی دی
returned	برگشت
returning	برگشت
recoiling	برگشت
d.c. restoration	برگشت دی سی
return	برگشت
recoils	برگشت
recoil	برگشت
drawback	برگشت
relapsed	برگشت
veer	برگشت
returns	برگشت
revert	برگشت
drawbacks	برگشت
right of reversion	برگشت
regression coefficient	ضریب برگشت
regression equation	معادله برگشت
turns	برگشت شناگر
revocable	قابل برگشت
turn	برگشت شناگر
track return	مدار برگشت
regression analysis	تحلیل برگشت
downward travel	ضربه برگشت
re	برگشت دادن
reversibility	برگشت پذیری
retrocedent	برگشت کننده
reverses of fortune	برگشت روزگار
backward reaction	واکنش برگشت
backspace	برگشت به عقب
turnaround documents	اسناد برگشت
short return	برگشت کوتاه
return current	جریان برگشت
return flow	جریان برگشت
re-	برگشت دادن
return pipe	لوله برگشت
returnable	قابل برگشت
regressive	برگشت کننده
turn around time	زمان برگشت
turning point	نقطه برگشت
turning points	نقطه برگشت
rematch	مسابقه برگشت
turnaround documents	مستندات برگشت
repercussion	انعکاس برگشت
return cargo	محموله برگشت
turnaround form	شکل برگشت
turnaround time	زمان برگشت
return conductor	سیم برگشت
return wire	سیم برگشت
retrocessive	برگشت کننده
irriversible	برگشت ناپذیر
irreversibility	برگشت ناپذیری
irremeable	برگشت نا پذیر
retrogress	پس رفتن برگشت
retrogresses	پس رفتن برگشت
retrogressing	پس رفتن برگشت
reverberation	برگشت امواج
reverberations	برگشت امواج
retrogressed	پس رفتن برگشت
nonlinear regression	برگشت غیرخطی
retrograde	برگشت دهنده
rebounds	ضربه برگشت
back	درعقب برگشت
backs	درعقب برگشت
return flight	پرواز برگشت
irreversible	برگشت ناپذیر
flashbacks	برگشت شعله
flashback	برگشت شعله
reflector	برگشت دهنده
reflectors	برگشت دهنده
retrogressive	برگشت کننده
irrevocably	بطور بی برگشت
reversible	برگشت پذیر
linear regression	برگشت خطی
rebounding	ضربه برگشت
rebounded	ضربه برگشت
ground return	برگشت زمینی
flyback pulse	پالس برگشت
grid return	سیم برگشت
armstand dive	بالانس برگشت
return perion	زمان برگشت
irrevocable	غیرقابل برگشت
irrevocability	برگشت ناپذیری
payback period	دوره برگشت
regression time	زمان برگشت
image reversal	برگشت تصویر
reapparition	برگشت عود
back water curve	منحنی برگشت اب
recurrence interval	زمان برگشت
rebound	ضربه برگشت
magnetic yoke	سیم برگشت مغناطیسی
reverberations	برگشت دادن امواج
grid return	سیم برگشت شبکه
irreversible steels	فولادهای برگشت ناپذیر
flip turn	برگشت انتهای استخر
regurgitation	برگشت خون استفراع
echo	برگشت امواج رادار
recoveries	برگشت به حالت اولیه
turnaround cycle	مدت رفت و برگشت
echoes	برگشت امواج رادار
echoed	برگشت امواج رادار
recovery	برگشت به حالت اولیه
echoing	برگشت امواج رادار
irreversible process	فرایند برگشت ناپذیر
ratchet effect	اثر برگشت ناپذیر
payback period	دوره برگشت سرمایه
reverberation	برگشت دادن امواج
deceleration	فرایند برگشت پذیر
nonreimbursable	غیر قابل برگشت
irreversible reaction	واکنش برگشت ناپذیر
He came back with his tail between his legs.	دست از پ؟ درازتر برگشت
inbound	برگشت توپ به زمین
impedance feedback	پیوست برگشت امپدانس
reversibility principle	اصل برگشت پذیری
plotter repeatability	قابلیت برگشت رسام
day return	بلیط رفتو برگشت
introversion	برگشت بسوی درون
microscopic reversibility	برگشت پذیری میکروسکوپی
high inverse voltage rectifier	یکسوکننده با برگشت قوی
revocable letter of credit	اعتبار قابل برگشت
revocable credit	اعتبار قابل برگشت
return ticket	بلیط رفت و برگشت
reverts	برگشت به وضعیت طبیعی
trip	رفت یا برگشت فنر
drawback	برگشت حقوق گمرکی
drawbacks	برگشت حقوق گمرکی
tripped	رفت یا برگشت فنر
trips	رفت یا برگشت فنر
backstroke	برگشت عقب زنی
lapse	برگشت انحراف موقت
lapses	برگشت انحراف موقت
lapsing	برگشت انحراف موقت
revert	برگشت به وضعیت طبیعی
throw back	برگشت به خصال نیاکان
capital recovery factor	ضریب برگشت سرمایه
back stroke	ضربه برگشت پیستون
reverted	برگشت به وضعیت طبیعی
atavism	برگشت بخوی نیاکان
reverting	برگشت به وضعیت طبیعی
cycle time	زمان رفت و برگشت
regress	برگشت [به حالت کم توسعه]
step backwards	برگشت [به حالت کم توسعه]
regression	برگشت [به حالت کم توسعه]
renewable energy	انرژی برگشت پذیر
total reflux head	سر تقطیر برگشت کامل
retrograde hand	عقربه برگشت دهنده [ساعت ...]
round trip	سفر رفت و برگشت سفردوسره
inductive feedback	پیوست برگشت وارونه القائی
round trips	سفر رفت و برگشت سفردوسره
reviewing	مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
looped	چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loops	چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
It was jolly decent of her to have returned.	خدا عمرش بده که برگشت
reviewed	مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
loop	چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
step jump	پرش و برگشت روی همان پا
courses	مسیر رفت و برگشت مسافت
reflux	جریان برگشت مایع برگردان
irrevocable letter of credit	اعتبار اسنادی غیرقابل برگشت
irrevocable credit	اعتبار غیر قابل برگشت
heredity	تمایل برگشت باصل توارث
irremeable	بطور غیر قابل برگشت
review	مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
principle of microscopic reversibility	اصل برگشت پذیری میکروسکوپی