English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 56 (7 milliseconds)
English Persian
retrochoir پشت محراب
Search result with all words
oratory محراب
ridden پرده محراب
altar محراب مجمره
altar محراب
altars محراب مجمره
altars محراب
presbyteries محراب
presbytery محراب
adytum محراب
apse محراب
prayer niche محراب
fenestella روزنه محراب
gradin طاقچه پشت محراب
gradine طاقچه پشت محراب
lady chapel کلیسا یا محراب کلیسایی که به مریم باکره تخصیص داده شده
predella محراب
predella پله محراب طاقچه پشت محراب
reredos پرده یا دیوار پشت محراب
retable طاقچه پشت محراب
sacrarium محراب
sedilia یکی از سه صندلی محراب یاصدر کلیسا
Mihrab محراب
Family prayer rug فرش محرابی صف گونه [اینگونه بافت ها دارای چندین محراب قرینه بوده و بیشتر بصورت گلیم بافته می شود.]
lamp قندیل [این نماد در اکثر فرش های محرابی از سقف محراب آویزان بوده و یا در متن فرش جلوه گر می باشد. عده ای استفاده از آن را نشانه اشائه نور خداومد می دانند.]
Mihrab نقش محراب در فرش های محرابی
Millefleurs design طرح هزاران گل [در این طرح که نمونه قدیمی موجود آن مربوط به قرن هجدهم میلادی است در کشمیر بصورت محرابی بافته شده و در محراب را با انواع شکوفه ها و گل ها تزئین کرده اند.]
prayer-niche محراب
altar-niche [تو رفتگی در محراب کلیسا که اغلب نیایشگاه کوچکی است.]
altar of repose [طاقچه یا گوشه محراب کلیسا که گنجه ای از نان مقدس در آن است.]
altar-piece پرده نقاشی [یا تندیس تزئینی در قسمت بالا و عقب محراب کلیسا]
altar-rail [نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
altar-screen [پرده محراب که رواق خدمتگاه کشیشان را از بقیه جدا می کند که بسیار پر نقش و نگار از جنس سنگ، چوب یا فلز است.]
altar-slad [سنگ رویه فوقانی محراب]
altar-stone [سنگ رویه فوقانی محراب]
ambry [انبار یا شکاف در دیوار پشت محراب]
ara محراب کلیسا [در خانه های شخصی برای توسل به خدا]
balustrum نرده محراب
ceilure سقف محراب
chancel محراب کلیسا
chancel-aisle دالان پشت محراب
chancel-screen [پرده ای که محراب را از کلیسا جدا می کند.]
ciborium سایبان محراب
communion-rail نرده محراب
counter-apse [محرابی مخالف محراب دیگر]
cul-de-four [نیمه گنبدی که بالای محراب یا طاقچه استفاده می شود.]
Decalogue [قسمت هایی از دیوار یا پرده ی پشت محراب]
dorsel پرده محراب
dossal پرده محراب
dossel پرده محراب
English altar محراب انگلیسی
epistle side [محراب در گوشه جنوبی کلیسا]
eucharistic window [نیم پنجره محراب]
Gospel side [قسمت شمالی محراب یا کلیسا]
high-altar محراب اصلی
Laudian rails نرده محراب
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com