Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (6 milliseconds)
English
Persian
lycopod
پنجه گرگی
lycopodium
پنجه گرگی
Other Matches
palmatifid
دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
Alsatian
سگ گرگی
beater
گرگی
batang son
کف گرگی
Alsatians
سگ گرگی
wolf vault
پرش گرگی روی خرک بااوردن یک پا جمع یک پا باز
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
claws
پنجه
clawing
پنجه
clawed
پنجه
claw
پنجه
talons
پنجه
pawed
پنجه
pawing
پنجه
paws
پنجه
cross arm
پنجه
pitchfork
پنجه
pitchforks
پنجه
adactylous
بی پنجه
talon
پنجه
digitigrade
پنجه رو
downstream toe
پنجه سد
forking
پنجه
griff
پنجه
toe
پنجه
toes
پنجه
digitation
پنجه
fistula
پنجه
fives
پنجه
paw
پنجه
fork
پنجه
pentadactylic
پنجه دار
intoed
پنجه برگشته
pentadactylous
پنجه دار
intoed
پنجه بتو
the mailed fist
زور سر پنجه
leptodactyl
باریک پنجه
fissidactyl
پنجه شکافته
heel and toe
با پنجه و پاشنه
lobster claw
پنجه خرچنگی
hand post
پنجه راهنما
pedatifid
پنجه وار
hellweed
پنجه کلاغ
kick up
زدن پنجه
fissiped
پنجه شکافته
palmate
شبیه پنجه
branch pipe
پنجه اگزوز
cat's paws
پنجه گربه
swine bread
پنجه مریم
sowbread
پنجه مریم
cyclamens
پنجه مریم
cyclamen
پنجه مریم
brass knuckles
پنجه بوکس
knuckle-dusters
پنجه بوکس
knuckle-duster
پنجه بوکس
knuckle duster
پنجه بوکس
toe
با پنجه پا زدن
toe
با پنجه پا راندن
wild bryony
پنجه کلاغ
toeless
بدون پنجه
tiptoeing
نوک پنجه
tiptoed
نوک پنجه
tiptoes
نوک پنجه
cat's paw
پنجه گربه
tiptoe
نوک پنجه
paws
پنجه زدن
pawing
پنجه زدن
pawed
پنجه زدن
paw
پنجه زدن
toe cap
پنجه کفش
pigeon toed
دارای پنجه برگشته
square toed
دارای پنجه مربع
monkey fist
گره پنجه میمون
lumbrical
ماهیچه انگشت یا پنجه
winnowwing fan
جام پنجه شانه
toeplate
نعل پنجه کفش
pedate
پنجه دار شبیه پا
forepaw
پنجه پای جلو
pouncing
درحال حمله با پنجه
hunker
روی پنجه پاایستادن
pounced
درحال حمله با پنجه
ball of toe
گوشت زیر پنجه پا
brass knuckles
پنجه مشت زنی
clevis
اتصال پنجه مفصلی
crow foot zinc
پیل پنجه کلاغی
devil's claw
خفت پنجه دیوی
digitation
انشعاب بشکل پنجه
ground fir
پنجه گرگ سلاژین
pounces
درحال حمله با پنجه
forepaw
پنجه دست حیوانات
pounce
درحال حمله با پنجه
fingering
پنجه گذاری انگشت کاری
heat muff
پوشش اطراف پنجه اگزوز
hand to hand
دسته و پنجه نرم کردن
hand-to-hand
دسته و پنجه نرم کردن
scooped
پنجه ماشین خاک برداری
toe off
جدا شدن پنجه پا از زمین
scoop
پنجه ماشین خاک برداری
He has a delightful touch on the guitar .
گیتار را با پنجه گرمی می نوازد
syndactylism
پیوستگی واتصال پنجه ها بیکدیگر
pigeon toed
دارای پنجه خمیده بداخل
scooping
پنجه ماشین خاک برداری
scoops
پنجه ماشین خاک برداری
base thickness of buttress
عرض پنجه پشت بند
cross swords
دست و پنجه نرم کردن
Foxglove
گل پنجه علی
[در تهیه رنگ زرد]
Ravishingly beautiful.
مثل پنجه آفتاب ( بسیار زیبا )
pentadactylate
دارای پنج زائده شبیه پنجه
palmipede
پرندهای که پنجه هایش پرده دارد
cats paw
الت دست دیگران گره پنجه گربهای
tap dance
نوعی رقص که در ان پنجه وپاشنه پا را به سرعت به زمین می زنند
barburetor heater
جلد نصب شده دراطراف لولههای پنجه اگزوز
jacana
پرنده پا دراز و پنجه بزرگ مکزیکی که در اب راه میرود
to sit up and beg
التماس کردن
[سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
longspur
انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
crow's foot
هرچیزی بشکل پنجه کلاغ چین و چروک گوشه لب و چشم.
to beg
[of a dog holding up front paws]
التماس کردن
[سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
bear's foot
نوعی گیاه خریق که برگ هایی به شکل پا و پنجه ها خرس دارد.
parmakli
لوزی پنجه ای
[این طرح در گلیم های ترکیه بکار رفته و در اصطلاح محلی به معنی انگشت می باشد.]
musub duchi
موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
pentadactylate
پنج انگشتی دارای پنج پنجه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com