Total search result: 67 (8 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
blade |
پهنای برگ |
|
|
Search result with all words |
|
aggregate |
کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده |
aggregates |
کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده |
measure |
کل پهنای خط چاپ شده یک متن |
fibre |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
fibres |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
column |
چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد |
column |
خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند |
columns |
چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد |
columns |
خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند |
text |
برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه |
texts |
برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه |
chart |
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند |
charted |
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند |
charting |
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند |
charts |
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند |
going |
پهنای پله |
bar code |
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است |
bar codes |
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است |
justification |
مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط |
justifications |
مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط |
fractional |
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف |
band width |
پهنای نوار |
band width |
پهنای باند |
bandwidth |
پهنای باند |
bandwidth |
صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند |
bar graphics |
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است |
base band |
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت |
base width |
عرض پایه پهنای پایه |
baseband |
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت |
beam width |
پهنای اشعه |
broadband channel |
مجرای پهنای باند |
bw |
پهنای نوار |
composition and make up terminal |
صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد |
effective band width |
پهنای موثر نوار |
fan in |
پهنای ورودی |
fan out |
پهنای خروجی |
fet |
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت |
fiber |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
fibre distributed data interface II |
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد |
frequency band width |
پهنای باند فرکانس |
G. |
استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود |
handbreadth |
پهنای دست |
handsbreadth |
پهنای دست |
hyphenation |
تنظیم خط وط با پهنای مشخص به تقسیم کلمات طولانی در انتهای هر خط به درستی |
impluse bandwith |
پهنای باند ضربه جریان |
in band signalling |
ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است |
input output bandwidth |
پهنای باند ورودی- خروجی |
interfenestration |
پهنای حرزمیان دو روزنه |
line width |
پهنای خط |
memory bandwidth |
پهنای باند حافظه |
modulation handwidth |
پهنای باند مدولاسیون |
monospaced font |
نوشتاری که در آن هر حرف پهنای یکسانی دارد و تنظیم جدولها و ستون ها ساده میشود |
narrowband |
پهنای باند باریک |
nominal bandwidth |
پهنای بانداسمی |
nominal bandwidth |
پهنای باند نامی |
peak width |
پهنای پیک |
pulse width |
پهنای تپش |
pulse width |
پهنای پالس |
slit width |
پهنای شکاف |
spectral band width |
پهنای نوار طیف |
telpak |
سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد |
the flat of the hand |
پهنای درست |
volleyball net |
بطول 5/9 مترو پهنای 1 متر |
wideband |
پهنای باند |
blade height adjustment |
پهنای تنظیم بلندی |
reed |
شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.] |
Partial phrase not found. |