Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
wilco	پیام را فهمیدم
Other Matches
InBox	خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
wilco	فهمیدم
i see	فهمیدم !
i was given to understand	چنین فهمیدم
Oh, I see!	آها فهمیدم !
It dawned on me.	بعدش من [آن موضوع را] فهمیدم.
challenge and reply	ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام
piggybacking	استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
InBox	پیام فکس و پیام ارسالی روی انیترنت است
quoting	خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
authentication	استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
prompts	پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompted	پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompt	پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
receipt notification	خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
radiogram	پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
radiograms	پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
UA	نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
codress	نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
anagrams	استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
anagram	استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
polynomial code	سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
ended	کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ends	کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
end	کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
MTA	نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
wilco	پیام را اجرامی کنم پیام رسید اجرا می کنم
service message	پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
acknowledging	1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledges	1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledge	1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
black concept	علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
i signal	پیام ای
mssg	پیام
signalled	پیام
signal	پیام
message	پیام
messages	پیام
signaled	پیام
message retrieval	بازیابی پیام
q signal	پیام کیو
radiotelegram	پیام تلگرافی
message source	منبع پیام
meteorological message	پیام هواسنجی
message switching	پیام گزینی
message source	منشاء پیام
maydays	پیام اضطراری
mayday	پیام اضطراری
procedure message	پیام معمولی
basegram	پیام از ساحل
monochrome signal	پیام تکرنگ
sender	فرستنده پیام
senders	فرستنده پیام
plain text	پیام کشف
drafter	نویسنده پیام
plaindress	پیام کشف
procedure message	پیام عادی
message retrieval	استخراج پیام
message queuing	صف بندی پیام
message heading	عنوان پیام
ems dispatch	پیام امس
dummy message	پیام دروغی
transmission	ارسال پیام
error message	پیام خطانما
transmissions	ارسال پیام
dummy message	پیام فریبنده
drafter	منشی پیام
diagnostic massage	پیام تشخیصی
cryptogram	پیام پنهانی
blanking signal	پیام خاموشی
communicator	پیام دهنده
brightness signal	پیام روشنایی
burst pedestal	پایه پیام
color burst pedestal	پایه پیام
code message	پیام رمز
end of massage	انتهای پیام
encodes	کد کردن پیام
encode	کد کردن پیام
message feedback	بازخورد پیام
message center	مرکز پیام
message book	دفتر پیام
intelligence signal	پیام خبری
buries	کد کردن پیام
bury	کد کردن پیام
burying	کد کردن پیام
immediate message	پیام فوری
heliogram	پیام افتابی
general message	پیام عمومی
ending	خاتمه پیام
end of message	انتهای پیام
endings	خاتمه پیام
fox message	پیام دوباره
flash message	پیام انی
clear text	پیام کشف
to send a message	پیام فرستادن
heading	سرلوحه پیام
headings	سرلوحه پیام
som	اغاز پیام
signal tracing	ردگیری پیام
video signal	پیام ویدئو
bodies	متن پیام
beginning of message	شروع پیام
signal center	مرکز پیام
start of message	اغاز پیام
privacy	استقلال پیام
signal generator	پیام ساز
telephone message	پیام تلفنی
routine message	پیام عادی
body	متن پیام
deciphered	ماشین کشف پیام
classification	طبقه بندی پیام
classifications	طبقه بندی پیام
tape copy	پیام نوار شده
flash message	پیام برق اسا
g y signal	پیام روشنایی جی ایگرگ
radios	پیام رادیویی فرستادن
radioing	پیام رادیویی فرستادن
decipher	ماشین کشف پیام
radio	پیام رادیویی فرستادن
radioed	پیام رادیویی فرستادن
message precedence	ارجحیت ارسال پیام
massage accounting	ثبت اطلاعات پیام ها
time of origin	زمان ارسال پیام
message book	دفتر یادداشت پیام
originator	صادر کننده پیام
originator	اقدام کننده پیام
originators	صادر کننده پیام
originators	اقدام کننده پیام
transmission security	تامین ارسال پیام
deciphers	ماشین کشف پیام
helio	ایینه مخابره پیام
b y signal b y	پیام روشنایی ب- ایگرگ
address	نشانی گیرنده پیام
addressed	نشانی گیرنده پیام
addresses	نشانی گیرنده پیام
radiogram	مخابره پیام با بی سیم
burst gate	لامپ پیام گذار
radiograms	مخابره پیام با بی سیم
delivery groups	گروه معروف پیام
automatic message switching	انتخاب خودکار پیام
composite television signal	پیام مرکب تلویزیونی
composite color signal	پیام رنگی مرکب
color gate	دریچه پیام رنگی
color difference signal	پیام اختلاف رنگ
carrier chrominance signal	پیام رنگ تابی
carrier color signal	پیام رنگ تابی
carrier color signal	پیام رنگی حامل
chrominance signal	پیام رنگ تابی
drafter	انشا کننده پیام
receipts	رسید پیام دریافت شد
wrongs	پیام غلط است
eom	انتهای پیام essage
decode	کشف کردن پیام
decoded	کشف کردن پیام
decodes	کشف کردن پیام
encode	رمز کردن پیام
encodes	رمز کردن پیام
enciphere	رمز کردن پیام
wrong	پیام صحیح نیست
wrong	پیام غلط است
wronging	پیام صحیح نیست
wronging	پیام غلط است
wrongs	پیام صحیح نیست
cipher text	متن پیام رمز
proforma	پیام پیش نویس
radiographic	پیام رادیوتلگرافی فرستادن
r y signal	پیام روشنایی ار ایگرگ
despatching	عزیمت فرستادن پیام
signal electrode	الکترد پیام ساز
despatches	عزیمت فرستادن پیام
som	شروع پیام essage
traffics	داده پیام دریافتی
message switching center	مرکز گزینش پیام
trafficking	داده پیام دریافتی
minus color signal	پیام رنگی منفی
signal to noise ratio	نسبت پیام به همهمه
psychogram	پیام نوشته روح
incoming	پیام دریافتی در کامپیوتر
despatched	عزیمت فرستادن پیام
trafficked	داده پیام دریافتی
releases	اجازه ارسال پیام
released	اجازه ارسال پیام
signal	ارسال پیام به کامپیوتر
dispatches	عزیمت فرستادن پیام
traffic	داده پیام دریافتی
signaled	ارسال پیام به کامپیوتر
release	اجازه ارسال پیام
synchronizing signal	پیام همزمان ساز
dispatched	عزیمت فرستادن پیام
roger	مفهوم شد پیام را گرفتم
dispatch	عزیمت فرستادن پیام
signalled	ارسال پیام به کامپیوتر
multiple address message	پیام چند ادرسه
receipt	رسید پیام دریافت شد
paraphrase	تغییر الفاظ یالفظی پیام
automatic message switching	راه گزینی خودکار پیام
weather code	پیام رمز هواشناسی یاهواسنجی
flame	ارسال پیام نامناسب به کاربر
sign off	علامت ختم ارسال پیام
paraphrases	تغییر الفاظ یالفظی پیام

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com