Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (1 milliseconds)
English
Persian
crow foot zinc
پیل پنجه کلاغی
Other Matches
corvine
کلاغی
palmatifid
دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
pawing
پنجه
pawed
پنجه
griff
پنجه
adactylous
بی پنجه
claws
پنجه
clawing
پنجه
clawed
پنجه
paws
پنجه
pitchfork
پنجه
pitchforks
پنجه
talon
پنجه
talons
پنجه
cross arm
پنجه
digitation
پنجه
digitigrade
پنجه رو
downstream toe
پنجه سد
claw
پنجه
toe
پنجه
fistula
پنجه
toes
پنجه
forking
پنجه
fork
پنجه
paw
پنجه
fives
پنجه
lycopodium
پنجه گرگی
palmate
شبیه پنجه
knuckle duster
پنجه بوکس
knuckle-duster
پنجه بوکس
toeless
بدون پنجه
branch pipe
پنجه اگزوز
pedatifid
پنجه وار
knuckle-dusters
پنجه بوکس
intoed
پنجه برگشته
lycopod
پنجه گرگی
intoed
پنجه بتو
heel and toe
با پنجه و پاشنه
kick up
زدن پنجه
hand post
پنجه راهنما
leptodactyl
باریک پنجه
lobster claw
پنجه خرچنگی
fissiped
پنجه شکافته
fissidactyl
پنجه شکافته
toe
با پنجه پا راندن
toe
با پنجه پا زدن
pentadactylic
پنجه دار
pentadactylous
پنجه دار
hellweed
پنجه کلاغ
paw
پنجه زدن
wild bryony
پنجه کلاغ
pawing
پنجه زدن
cyclamen
پنجه مریم
cyclamens
پنجه مریم
the mailed fist
زور سر پنجه
toe cap
پنجه کفش
swine bread
پنجه مریم
pawed
پنجه زدن
paws
پنجه زدن
sowbread
پنجه مریم
brass knuckles
پنجه بوکس
cat's paws
پنجه گربه
cat's paw
پنجه گربه
tiptoes
نوک پنجه
tiptoeing
نوک پنجه
tiptoed
نوک پنجه
tiptoe
نوک پنجه
winnowwing fan
جام پنجه شانه
pigeon toed
دارای پنجه برگشته
monkey fist
گره پنجه میمون
square toed
دارای پنجه مربع
toeplate
نعل پنجه کفش
lumbrical
ماهیچه انگشت یا پنجه
pedate
پنجه دار شبیه پا
devil's claw
خفت پنجه دیوی
hunker
روی پنجه پاایستادن
pouncing
درحال حمله با پنجه
pounces
درحال حمله با پنجه
clevis
اتصال پنجه مفصلی
pounced
درحال حمله با پنجه
brass knuckles
پنجه مشت زنی
pounce
درحال حمله با پنجه
digitation
انشعاب بشکل پنجه
ball of toe
گوشت زیر پنجه پا
ground fir
پنجه گرگ سلاژین
forepaw
پنجه دست حیوانات
forepaw
پنجه پای جلو
fingering
پنجه گذاری انگشت کاری
He has a delightful touch on the guitar .
گیتار را با پنجه گرمی می نوازد
toe off
جدا شدن پنجه پا از زمین
hand-to-hand
دسته و پنجه نرم کردن
syndactylism
پیوستگی واتصال پنجه ها بیکدیگر
scooped
پنجه ماشین خاک برداری
pigeon toed
دارای پنجه خمیده بداخل
scooping
پنجه ماشین خاک برداری
scoop
پنجه ماشین خاک برداری
scoops
پنجه ماشین خاک برداری
hand to hand
دسته و پنجه نرم کردن
cross swords
دست و پنجه نرم کردن
base thickness of buttress
عرض پنجه پشت بند
heat muff
پوشش اطراف پنجه اگزوز
Ravishingly beautiful.
مثل پنجه آفتاب ( بسیار زیبا )
palmipede
پرندهای که پنجه هایش پرده دارد
Foxglove
گل پنجه علی
[در تهیه رنگ زرد]
pentadactylate
دارای پنج زائده شبیه پنجه
cats paw
الت دست دیگران گره پنجه گربهای
jacana
پرنده پا دراز و پنجه بزرگ مکزیکی که در اب راه میرود
barburetor heater
جلد نصب شده دراطراف لولههای پنجه اگزوز
tap dance
نوعی رقص که در ان پنجه وپاشنه پا را به سرعت به زمین می زنند
crow's foot
هرچیزی بشکل پنجه کلاغ چین و چروک گوشه لب و چشم.
to sit up and beg
التماس کردن
[سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
longspur
انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
to beg
[of a dog holding up front paws]
التماس کردن
[سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
bear's foot
نوعی گیاه خریق که برگ هایی به شکل پا و پنجه ها خرس دارد.
parmakli
لوزی پنجه ای
[این طرح در گلیم های ترکیه بکار رفته و در اصطلاح محلی به معنی انگشت می باشد.]
musub duchi
موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
pentadactylate
پنج انگشتی دارای پنج پنجه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com