Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 126 (7 milliseconds)
English
Persian
flange coupling
پیوست صفحهای
Other Matches
paginary
صفحهای
cleaned
صفحهای
disk flower
گل صفحهای
cleans
صفحهای
cleanest
صفحهای
clean
صفحهای
plate clutch
کلاج صفحهای
page printer
چاپگر صفحهای
plane wave
موج صفحهای
plate capacitor
خازن صفحهای
plate condenser
خازن صفحهای
plate rheostat
رئوستای صفحهای
induction disk
اهنربای صفحهای
slab zinc
زینک صفحهای
disc brake
ترمز صفحهای
flagstone paving
فرش صفحهای
disk armature
ارمیچر صفحهای
concrete tile press
پرس صفحهای بتن
form
صفحهای از صفحات کامپیوتری
interplanar spacing
فاصله بین صفحهای
forms
صفحهای از صفحات کامپیوتری
interplanar crystal spacing
فاصله بین صفحهای
plane sinusoidal wave
موج سینوسی صفحهای
formed
صفحهای از صفحات کامپیوتری
side milling cutter
دستگاه فرز صفحهای
punchboard maze
ماز صفحهای سوراخدار
home page
باز کردن صفحهای از وب سایت
superscribe
روی صفحهای گراور کردن
off page connector
اتصال دهنده برون صفحهای
parent object
صفحهای که حاوی شی ارجاعی است
disk seal valve
لامپ خلاء با الکتردهای صفحهای
mealing table
صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند
coherence
فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
head liner
کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
continuation
صفحهای ازمتن که به صورت صفحه اصلی است
therewith
به پیوست
bond
پیوست
tie bar
پیوست
clutching
پیوست
clutches
پیوست
enclosure
پیوست
appendages
پیوست
appendage
پیوست
enclosures
پیوست
annexes
پیوست
constipation
پیوست
annexing
پیوست
coupling
پیوست
annex
پیوست
annexation
پیوست
appendix
پیوست
clutch
پیوست
appendixes
پیوست
clutched
پیوست
wysiwyg
You What Is See WhatYou کلمه پردازهایی که تصاویر صفحهای تولید می کنند
jaw clutch coupling
پیوست دندانه
mains coupling
پیوست شبکه
unites
بهم پیوست
attributed
<adj.>
<past-p.>
پیوست شده
transformer coupling
پیوست ترانسفورماتور
enclosed
<adj.>
<past-p.>
پیوست شده
uniting
بهم پیوست
intermediate coupling
پیوست واسطه
intelligence annex
پیوست اطلاعاتی
unite
بهم پیوست
attached
<adj.>
<past-p.>
پیوست شده
affixed
<adj.>
<past-p.>
پیوست شده
affected
[added]
<adj.>
<past-p.>
پیوست شده
sleeve coupling
پیوست تزویجی
reunion
باز پیوست
electric coupling
پیوست الکتریکی
annexed
<adj.>
<past-p.>
پیوست شده
reunions
باز پیوست
intelligence annex
پیوست اطلاعات
inductance coupling
پیوست القائی
dog clutch
پیوست دندانهای
coupling resistance
مقاومت پیوست
coupling of circuits
پیوست مدارها
coupling factor
ضریب پیوست
coupling element
عنصر پیوست
clutch coupling
پیوست کلاج
impedance coupling
پیوست امپدانس
electron coupling
پیوست الکترونی
artillery annex
پیوست توپخانه
inductive flux linkage
پیوست القائی
inductive exposure
پیوست القائی
inductive coupling
پیوست القائی
input coupling
پیوست ورودی
burster
یک وسیله مکانیکی که خروجی کامپیوتری چند صفحهای راجدا میکند
halma
یکجور بازی روی صفحهای که 652 خانه چارگوش دارد
coupling impedance
مقاومت فاهری پیوست
appended
اویختن پیوست کردن
appending
اویختن پیوست کردن
append
اویختن پیوست کردن
appends
اویختن پیوست کردن
hose coupling
پیوست لوله پلاستیکی
coupling coil
سیم پیچ پیوست
input coupling loop
حلقه پیوست ورودی
impedance feedback
پیوست برگشت امپدانس
main coupling transformer
ترانسفورماتور پیوست شبکه
hatchment
صفحهای که نشانهای خانوادگی وسلاح شخص تازه مرده راروی ان نمود
planch
صفحهای از گل نسوزکه برای نگاه داشتن چیزی که دراتش گذاشته اندبکارمیرود
coupling instability
نااستواری پیوست تزلزل تزویج
inductive feedback
پیوست برگشت وارونه القائی
railroad coupling
پیوست یا تزویج راه اهن
responses
صفحهای در سیستم ویدیوی متن که به کاربر امکان وارد کردن داده میدهد
response
صفحهای در سیستم ویدیوی متن که به کاربر امکان وارد کردن داده میدهد
shadowmask
صفحهای با سوراخهایی در مقابل صفحه تصویر رنگی برای جدا کردن اشعههای سه رنگ
encloses
به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
enclose
به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
enclosing
به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
control rod
میله لوله یا صفحهای درهسته شناسی که حاوی موادی است که نوترونها رابسرعت جذب میکند
click art
صفحهای از اشکال و تصاویرکه اماده بریده شدن هستند تادر اسناد کامپیوتری مورداستفاده قرار گیرند
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
formats
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
format
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
banner page
صفحهای که در ابتدا با تاریخ و زمان و نام متن و نام مشخص چاپ گیرند و چاپ میشود
flagstone paving
سنگفرش صفحهای سنگفرش تختهای
paged address
که بعد شماره صفحه به آنها اختصاص داده میشود. آدرسهای حافظه مربوط به صفحهای هستند که بعدا به حافظه فیزیکی موجود تط بیق داده میشود.
attaching
پیوست کردن ضمیمه کردن
critical coupling
کوپلاژ بحرانی پیوست بحرانی
attaches
پیوست کردن ضمیمه کردن
coupling transformer
ترانسفورماتور تزویج ترانسفورماتور پیوست
attach
پیوست کردن ضمیمه کردن
international labour organization
سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com