Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 46 (4 milliseconds)
English
Persian
framework
چارچوب چهارچوبه
frameworks
چارچوب چهارچوبه
Other Matches
door set
در با چارچوب
door case
چارچوب در
quadrat
چارچوب
door frame
چارچوب در
frame
چارچوب
casing
چارچوب
door-case
چارچوب در
door-frame
چارچوب در
rack
چارچوب
hake
چارچوب
racked
چارچوب
wracks
چارچوب
wracked
چارچوب
racks
چارچوب
machine frame
چارچوب دستگاه
saw gate
چارچوب اره
time frame
چارچوب زمانی
time frames
چارچوب زمانی
plan frame
چارچوب برنامه
crane frame
چارچوب جرثقیل
chassis frame
چارچوب شاسی
threshholds
استانه چارچوب
threshold
استانه چارچوب
thresholds
استانه چارچوب
gratings
چارچوب اهنی
grating
چارچوب اهنی
door-jamb
[تیر عمودی چارچوب در]
frame
قاب چارچوب کمان
frame
چارچوب گرفتن طرح کردن
housing
چارچوب قسمت ساکن دستگاه
escoinson
[گوشه تیر عمودی چارچوب]
chimney-jamb
[تیر عمودی چارچوب دودکش]
locomotive frame drilling machine
دستگاه مته چارچوب لوکوموتیو
fusuma
[چارچوب متحرک در خانه های ژاپنی]
attic door-case
[چارچوب در کشویی اتاق زیر شیروانی]
Gibbs surround
[معماری نواری اطراف چارچوب در، طاقچه و پنجره]
stillage
چارچوب یاچارپایهای که چیزیرا روی ان می گذارندتاابش کشیده شود
overlapped
روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
overlap
روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
overlaps
روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
go cart
چارچوب غلتک داری که کودکان دست بدان گرفته راه رفتن میاموزند
walking chair
چارچوب غلتک دار که کودکان دست خود را بدان گرفته راه رفتن می اموزند
jig
ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jigs
ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com