English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
operating signal چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
Other Matches
emission control کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
oscillograph دستگاه ثبت نوسان امواج
cynometer دستگاه اندازه گیری امواج
oscilloscope دستگاه نشان دهنده امواج
repeater jammer دستگاه پخش پارازیت وفرستنده امواج
oscilloscope دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
reverberation index دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
electroencephalograph دستگاه ثبت امواج الکتریکی مغز بوسیله برق
sonar دستگاه کاشف زیر دریایی بوسیله امواج صوتی
asdic دستگاه سونار رادار کشف هدف به وسیله پخش امواج صوتی در زیر اب
confusion reflector وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
modulation سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
modulate مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulating مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulates مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
electroencephalogram منحنی هایی که توسط دستگاه ثبت امواج مغز ثبت شده است موج نگاری مغز
radiation scattering انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
channels چانل بی سیم
channelled چانل بی سیم
channeling چانل بی سیم
channel چانل بی سیم
channeled چانل بی سیم
line item اقلام موجود در چانل درخواست وسایل
radiological monitoring ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
trapping اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
on board spares قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
main line program بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند
pogo در رهگیری هوایی یعنی چانل مخابراتی را که بعد از این کلمه اعلام می کنم بگیرید
talweg خط فرضی موجوددر رود یا نهر که اگر این رود یا نهر بین دو کشورمشترک باشد خط مذکور مرزان دو محسوب خواهد شد
tunes تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tune تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
military channel چانل نظامی مجرای نظامی
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
ground swell امواج
gravity waves امواج ثقلی
pulsing ضربان امواج
thermal waves امواج گرمایی
gravitational waves امواج جاذبه
gravitational waves امواج گرانشی
emissions انتشار امواج
sky wave امواج اسمانی
ground waves امواج زمینی
electromagnetic waves امواج الکترومگنتیک
electromagnetic waves امواج الکترومغناطیسی
spoondrift ترشح امواج
reverberations برگشت امواج
crashing waves امواج خروشان
incoherent waves امواج همدوس
interference تداخل امواج
the waves of the sea امواج دریا
reverberation برگشت امواج
brain waves امواج مغزی
radio waves امواج رادیویی
hertzian waves امواج هرتز
tidal waves امواج جزرومدی
wander wave امواج سیار
emission انتشار امواج
tosser دستخوش امواج
pulse امواج ضربانی
pulsed امواج ضربانی
transient wave امواج سیار
oscilloscope اشکارسازی امواج
wave front جبهه امواج رادیویی
wave band دسته امواج رادیو
bleeding باند تداخل امواج
reverberations برگشت دادن امواج
reverberation برگشت دادن امواج
radio sextant گیرنده امواج کیهانی
attenuation افت قدرت امواج
echoing برگشت امواج رادار
echo برگشت امواج رادار
high freqyency aerial آنتن امواج بلند
echoes برگشت امواج رادار
hertzian wave امواج هرتز hertz
conical scanning ردیابی امواج به طورمخروطی
conical scanning انتشار مخروطی امواج
echoed برگشت امواج رادار
the waves beats or the shore امواج به ساحل می کوبد
the wares beat the shore خوردن امواج به ساحل
diathermy interference تداخل امواج دیاترمی
propagation پخش امواج یا اعلامیه
pulsing پرتاب امواج انرژی
interference area ناحیه ی تداخل امواج
airwave امواج رادیو و تلویزیون
interference zone ناحیه ی تداخل امواج
tidal wave امواج جذر و مدی
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
oscillation تفکیک امواج اشکار سازی
altitude delay افت ارتفاع امواج رادار
inductive interference voltage ولتاژ تداخل امواج القائی
beach foam کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
spume کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
homing mine مین حساس به انعکاس امواج
surface reverbration امواج برگشتی سطحی رادار
assault waves امواج هجومی نفرات و وسایل
sweep jamming امواج سیار پارازیت رادیویی
oscillations تفکیک امواج اشکار سازی
wave period زمان تناوب امواج دریا
coastal refraction انعکاس ساحلی امواج رادیویی
radar imagery عکاسی به وسیله امواج رادار
ocean foam کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
oscillator تفکیک کننده امواج اشکارساز
awash سرگردان بر روی امواج دریا
convergence zone منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
radio navigation ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
emitter منتشر کننده پس دهنده امواج
sea foam کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
numbered wave امواج پشت سر هم عملیات اب خاکی
back scattering توزیع معکوس امواج رادیویی
back scattering پخش معکوس امواج رادیویی
beam width عرض ستون امواج رادار
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
sea return امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
junk surf امواج نامناسب برای موج سواری
omnidirectional گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
sound box جعبه تبدیل امواج صوتی به صدا
emission تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
beacon امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
beacons امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
balloon reflector بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
emissions تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
doppler effect اثر برگشت امواج روی فرستنده
influence mine مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
carrier frequency فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
carrier wave موج حامل امواج رادار یا بی سیم
angstrom واحد اندازه گیری طول امواج
ground waves امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
equisignal zone منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
radar mile زمان لازم برای رسیدن امواج به هدف
coastal refraction تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
scend در اثر حرکت امواج بالا وپایین رفتن
high frequency interference تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
warbling وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warble وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbles وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbled وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
active mine مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
lotic زیست کننده بر روی امواج سریع السیر
remittance وجه ارسالی
consignment کالای ارسالی
shipment [American] کالای ارسالی
remittances وجه ارسالی
delivery کالای ارسالی
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
bang صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bangs صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
microphones وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
microphone وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
banged صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
terrain return انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
CB رادیوی موج کوتاه که میتواند این امواج را بگیرد
banging صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
low frequency امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
vor وسیله تعیین جهت ارسال امواج فرستنده دشمن
hypersonic دارای سرعتی پنج یا شش برابر امواج صوتی در فضا
influence sweep پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
consignment محموله کالای ارسالی
consignments محموله کالای ارسالی
mails نامههای ارسالی یا دریافتی
mail نامههای ارسالی یا دریافتی
consignee گیرنده کالای ارسالی
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
cardinal points effect اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین
ended کد ارسالی پس از آخرین حرف متن
impluse sending key تکمه ارسالی ضربه جریان
end کد ارسالی پس از آخرین حرف متن
docket فهرست محتوی بسته ارسالی
dockets فهرست محتوی بسته ارسالی
ends کد ارسالی پس از آخرین حرف متن
docketed فهرست محتوی بسته ارسالی
bursts ترتیب مختصری از سیگنالهای ارسالی
carrier داده ارسالی موج مانند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com