Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
lighthouse
چراغ خانه برج فانوس دریایی
lighthouses
چراغ خانه برج فانوس دریایی
Other Matches
shadings
حباب چراغ یا فانوس اباژور
shades
حباب چراغ یا فانوس اباژور
shade
حباب چراغ یا فانوس اباژور
fanal
فانوس دریایی
lighthouse
فانوس دریایی
lighthouses
فانوس دریایی
pharos
فانوس دریایی
sea mark
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
light house
چراغ دریایی
lanterns
چراغ دریایی
lantern
چراغ دریایی
beacon
چراغ دریایی
hurricane lamp
چراغ دریایی
hurricane lamps
چراغ دریایی
beacons
چراغ دریایی
light ship
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
occulting light
چراغ ناپیوسته دریایی
light period
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
speed light
چراغ سرعت نمای دریایی
flares
چراغ یانشان دریایی نمایش
flare
چراغ یانشان دریایی نمایش
daymark
علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه
seabee
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
midshipman
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
burner
فانوس
burners
فانوس
safety lamp
فانوس
lantern
فانوس
lanthorn
فانوس
lanterns
فانوس
lady help
زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole
کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house
تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
kite
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
running lights
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
oceanography
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
petty officers
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
pilot chart
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
petty officer
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kites
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
combination lantern
فانوس مرکب
lamps
فانوس درخشیدن
magic lanterns
فانوس شعبده
fire balloon
فانوس هوایی
lantmagic
فانوس شعبده
lanternfolding
فانوس فنری
magic lantern
فانوس شعبده
chine
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
mansion house
خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
lightship
کشتی فانوس دار
lightships
کشتی فانوس دار
floating light
کشتی فانوس دار
louvers
فانوس دودکش بخاری
lanternist
فانوس شعبده باز
louver
فانوس دودکش بخاری
louvre
فانوس دودکش بخاری
stadimeter
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
will o the wisp
روشنایی مردابی فانوس شیطان
houndstooth check
طرح خانه خانه مورب پارچه
hound's tooth check
طرح خانه خانه مورب پارچه
homebody
ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
honeycomb
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
tricotine
پارچه زبر لباسی خانه خانه
toft
عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
our neighbour door
کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
honeycombs
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
davy
فانوس بدون خطر مخصوص معادن
Honey comb design
طرح خانه زنبوری
[یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
sea power
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
terns
پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern
پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marine
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
task unit
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
bagnio
فاحشه خانه جنده خانه
cellular
لانه زنبوری خانه خانه
garde manger
سرد خانه اشپز خانه
weigh house
قپاندار خانه ترازودار خانه
lanternpinion
چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
megascope
یکجور فانوس شعبده که تصویرهای بزرگ روی پرده می اندازد
death-lantern
[ستون های احاطه شده با فانوس در حیاط یا قبرستان کلیسا]
summary areas
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
knot
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
i do not know your house
خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cell
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cells
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
maritime
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
formulae
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
naval aviation
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
rear commodore
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
bureau of naval personnel
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
honey comb
خانه خانه کردن
ranges
یک خانه یا تعدادی خانه
ranged
یک خانه یا تعدادی خانه
range
یک خانه یا تعدادی خانه
crash position indicator
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
naval gunfire
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
Marine Corps
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
the house is in my possession
خانه در تصرف من است خانه در دست من است
crash locator beacon
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy routing
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy schedule
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
commandant of marine corps
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
convoy route
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
lamp
چراغ
lamps
چراغ
lampad
چراغ
lampers
چراغ
nightlights
چراغ کم سو
lamplighter
چراغ چی
nightlight
چراغ کم سو
overtaking light
چراغ
white steaming light
چراغ
sofar
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobster
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
traffic lights
چراغ راهنمایی
traffic light
چراغ راهنمایی
flashlight
چراغ قوه
bunsen burners
چراغ بونزن
spotlights
چراغ نورافکن
spotlight
چراغ نورافکن
torched
چراغ قوه
spotlighted
چراغ نورافکن
spotlighting
چراغ نورافکن
neon
چراغ نئون
torch
چراغ قوه
kerosene
نفت چراغ
mantle
توری چراغ
blowtorch
چراغ جوشکاری
lantern
چراغ بادی
gas lights
چراغ گازی
gas light
چراغ گازی
mantles
توری چراغ
torching
چراغ قوه
lanterns
چراغ توری
lantern
چراغ توری
lanterns
چراغ بادی
blowtorches
چراغ جوشکاری
flashlights
چراغ قوه
bunsen burner
چراغ بونزن
lamplight
روشنائی چراغ
lamp-post
تیر چراغ
lamp
لامپ چراغ
lamps
لامپ چراغ
lamp-posts
تیر چراغ
lamp post
تیر چراغ
light bulb
چراغ برق
limelight
چراغ یانورقوی
torches
چراغ قوه
lampshade
گنبدهی چراغ
lampron
چراغ موشی
portable lamp
چراغ سیار
portable standard
چراغ مطالعه
portable standard
چراغ ایستا
pressure lamp
چراغ تلمبهای
safety lamp
چراغ اطمینان
safety lamp
چراغ ایمنی
standing light
چراغ ثابت
standing light
چراغ پلیسی
stereopticon
چراغ عکس
portable lamp
چراغ گردان
pocket lamp
چراغ قوه
landing light
چراغ فرود
light line
خط چراغ جنگی
light list
چراغ نامه
lucernal
چراغ دار
mantle burner
چراغ توری
mantle lamp
چراغ توری
miner's lamp
چراغ معدن
occulting light
چراغ ممتد
paraffin oil
نفت چراغ
stop lamp
چراغ ترمز
stop light
چراغ ترمز
indicator
چراغ راهنما
light
چراغ برق
nightlights
چراغ خواب
traffic signal
چراغ راهنمایی
warning light
چراغ خطر
come-on
چراغ زدن
come-ons
چراغ زدن
lampshades
گنبدهی چراغ
leading light
چشم و چراغ
leading lights
چشم و چراغ
nightlight
چراغ خواب
lamppost
تیر چراغ
hurricane lamp
چراغ بادی
alternating light
چراغ متغیر
anchor light
چراغ لنگر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com