English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
windmill چرخش موتور خاموش توسط ملخ
windmills چرخش موتور خاموش توسط ملخ
Other Matches
cam ring رینوی داخل پوسته موتور که توسط میل لنگ به چرخش درامده و باز و بسته شدن سوپاپها را کنترل میکند
motoring گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
constant speed unit گاورنری که توسط موتور کارمیکند و ملخ را کنترل مینماید
cartridge starter سیستم استارت موتور اصلی که توسط کارتریج قابل شارژی کار میکند
magnetic tapes موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند
magnetic tape موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند
turbopump پمشی که توسط توربینی که بوسیله گازهای حاصل ازسوختن سوختهای راکت به چرخش درامده به حرکت درمی اید
capacitor start induction motor موتور متناوب که رتور ان توسط ولتاژ القاء شده از سیم پیچ میدان تحریک میشود
gyrodyne رتورکرافتی که رتورهای ان هنگام برخاستن شناورماندن فرود و جلو رفتن تنها دردامنه معینی از سرعت توسط موتور کار میکند
differential compression check ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
power down خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
waltz three سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
flashed روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flash روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashes روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
shutdowns دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند
shutdown دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند
source مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
engine موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
external combustion engine موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
variable geometry engine موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
engine mounting نصب موتور قرارگاه موتور
processor وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
digital read out نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
firing order ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
air turbine starter استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
pull down menu فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
slip ring induction motor موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
single action یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
gas discharge display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
double squirrel cage motor موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
flat twin engine موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
environment متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menu برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menus برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
virtual که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
single phase induction motor موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
groupware نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
lost cluster تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
whist خاموش
hist خاموش
mumchance خاموش
silent خاموش
on-off button خاموش
on/off خاموش
extinguished خاموش
uncommunicative خاموش
soundless خاموش
h! خاموش
quiescent خاموش
on/off light خاموش
off خاموش
tight mouthed کم حرف خاموش
spark arrester جرقه خاموش کن
extinguishing خاموش کردن
reserved خاموش کم حرف
Quiet!silence! خاموش ( ساکت ) !
quiet ساکن خاموش
he did not open his lips خاموش ماند
tight lipped کم حرف خاموش
quietest ساکن خاموش
to keep silence خاموش شدن
dout خاموش کردن
to keep silence خاموش بودن
stillest خاموش ساکت
stills خاموش ساکت
to burn out خاموش شدن
extinguisher خاموش کننده
dry up خاموش شدن
silencer خاموش کننده
silencers خاموش کننده
glumpy خاموش وکدر
go out خاموش شدن
to dry up خاموش شدن
turn out <idiom> خاموش کردن
to hold one's tongue خاموش شدن
tacit مقدر خاموش
hush خاموش کردن
still خاموش ساکت
turn-offs خاموش کردن
turn-off خاموش کردن
out- دستگاه خاموش
outed خاموش کردن
outed دستگاه خاموش
turn off خاموش کردن
snuff خاموش شدن
inactive status خط مشی خاموش
keep still خاموش باش
inextinguishable خاموش نشدنی
out- خاموش کردن
silence خاموش شدن
silencing خاموش شدن
to put out خاموش کردن
to snuff out خاموش کردن
to switch off خاموش کردن
stiller خاموش ساکت
silences خاموش شدن
to stand mute خاموش ماندن
tight-lipped کم حرف خاموش
out خاموش کردن
silenced خاموش شدن
out دستگاه خاموش
taciturn کم سخن خاموش
smother خاموش کردن
suffocating خاموش کردن
suffocated خاموش کردن
quaker's meeting انجمن خاموش
suffocates خاموش کردن
smothers خاموش کردن
extinctive خاموش کننده
smothering خاموش کردن
extinguishable خاموش کردنی
smothered خاموش کردن
put out خاموش کردن
extinguishes خاموش کردن
suffocate خاموش کردن
extinction خاموش سازی
extinguish خاموش کردن
quenchless خاموش نشدنی
quenching خاموش کردن
at pause مکث کنان خاموش
to talk down خاموش یاساکت کردن
silences خاموش اتش قطع
turn out باکلید خاموش کردن
extinct منسوخه خاموش شده
silence خاموش اتش قطع
powers خاموش کردن یک وسیله
silenced خاموش اتش قطع
inextinguishably بطور خاموش نشدنی
to shut down a reactor راکتوری را خاموش کردن
mum سکوت شخص خاموش
power خاموش کردن یک وسیله
snuff بافوت خاموش کردن
mums سکوت شخص خاموش
snuff خاموش سازی یافوت پف
powered خاموش کردن یک وسیله
turn off خاموش کردن یاشدن
powering خاموش کردن یک وسیله
fire engines تلمبه اتش خاموش کن
turn-off خاموش کردن یاشدن
To extinguish a fire. آتش را خاموش کردن
turn-offs خاموش کردن یاشدن
to smother a flame شعله ای را خاموش کردن
fight the fire اتش خاموش کردن
to laugh down با خنده خاموش کردن
lightning protection با خاموش کننده مغناطیسی
quench خاموش کردن ترساندن
to blow out alamp خاموش کردن چراغ
quenched خاموش کردن ترساندن
magnetic blow out with با خاموش کننده مغناطیسی
stifle خاموش کردن فرونشاندن
stifled خاموش کردن فرونشاندن
stifles خاموش کردن فرونشاندن
turn off <idiom> بستن ،خاموش کردن
snubbing سربالا خاموش کردن
To dye ones hair. موها را خاموش کردن
snubs سربالا خاموش کردن
magnetic blow out خاموش کننده مغناطیسی
as hush as death خاموش چون مردگان
silencing خاموش اتش قطع
his hope was snuffed out چراغ امیدش خاموش شد
quenches خاموش کردن ترساندن
to die out away off خاموش شدن پژمردن
fire extinguisher خاموش کننده اتش
snubbed سربالا خاموش کردن
fire extinguishers خاموش کننده اتش
snub سربالا خاموش کردن
fire engine تلمبه اتش خاموش کن
smoulders بی اتش سوختن خاموش کردن
smoulder بی اتش سوختن خاموش کردن
magnetic blow out arrester برقگیر با خاموش کننده مغناطیسی
strangle یاد شده را خاموش کنید
smolders بی اتش سوختن خاموش کردن
stanch خاموش کردن ساکت شدن
to lie low در باب کارخود خاموش بودن
to snuff out در نتیجه گل گیری خاموش کردن
smouldered بی اتش سوختن خاموش کردن
power down قطع برق خاموش کردن
smoldering بی اتش سوختن خاموش کردن
smouldering بی اتش سوختن خاموش کردن
light line خط خاموش کردن چراغ خودروها
smolder بی اتش سوختن خاموش کردن
stillest ساکت کردن خاموش شدن
smoldered بی اتش سوختن خاموش کردن
stiller ساکت کردن خاموش شدن
Turn off the light before you leave. پیش از رفتن چراغ را خاموش کن
blinks روشن خاموش شدن چراغها
blinked روشن خاموش شدن چراغها
blink روشن خاموش شدن چراغها
wordless غیرقابل بیان با لغات خاموش
stills ساکت کردن خاموش شدن
still ساکت کردن خاموش شدن
i pause for a reply خاموش مانده ام که پاسخ بگیرم
obmutescence خاموش نشینی سکوت عمدی
beacon off رادارتعقیب هدف خود را خاموش کن
inextinct از بین نرفته خاموش نشده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com