Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
apron
چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
aprons
چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
Other Matches
greenest
چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
green
چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
ring
رینگ بوکس
boxing ring
رینگ بوکس
roped
طناب رینگ بوکس
ropes
طناب رینگ بوکس
rope
طناب رینگ بوکس
attendance of a doctor
حضور پزشک روی رینگ بوکس
neutral corner
گوشههای رینگ بوکس درموقع استراحت
canvas
پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
put away
ابشار پرتاب به خارج رینگ بوکس
canvases
پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
shank
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
legs
ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
leg
ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
centered
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centre
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centred
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centers
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
center
سوراخ هایی که اطراف مرکز نوار کاغذی پانچ شده اند
chippie
ضربه کوتاه هوایی که به سوراخ میافتد
slip ring induction motor
موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
hard sectoring
می دیسک که هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود و گاهی توسط مجموعهای نقاط پانچ شده اطراف hub مرکزی صورت می گیرد که هر سوراخ شروع سکتور ران نشان میدهد
centers
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie
[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag
کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
to pink out leather
چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
compression ring
رینگ
packing ring
رینگ
perforation
عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
sight
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
fenestration
چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
float stone
سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
sights
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
cancellate
سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
base ring
رینگ پایه
brake collar
رینگ ترمز
corners
گوشههای رینگ
cornering
گوشههای رینگ
slip ring
اسلیپ رینگ
ring spanner
اچار رینگ
piston ring
رینگ پیستون
corner
گوشههای رینگ
oil retaining ring
رینگ روغن
oil seal ring
رینگ روغن
blasts
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blast
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
brake piston cup
رینگ پیستون ترمز
brake shoe ring
رینگ کفشک ترمز
Lantern ring
رینگ مشبک یا پنجره ای
flattens
نقش رینگ کردن
oil control ring
رینگ کنترل روغن
support roller
رینگ وطوقه دوار
race ring
رینگ و پایه مسلسل
skate mount
رینگ و پایه مسلسل
ornamental wheel ring
رینگ چرخ تزئینی
flatten
نقش رینگ کردن
racer
رینگ لغزنده برجک توپ
racers
رینگ لغزنده برجک توپ
thirl
سوراخ سوراخ کردن دریدن
pinkest
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate
ثقبه دار سوراخ سوراخ
pink
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
gruyere cheese
پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
ringside
در کنارتشک کشتی یا رینگ مشت بازی
choke ring
رینگ مانع فرار گاز در تفنگهای بدون عقب نشینی
boxing
بوکس
box
بوکس
pugilism
بوکس
boxes
بوکس
stablemate
هم تیمی بوکس
pugilism
بوکس بازی
bouts
مسابقه بوکس
bout
مسابقه بوکس
brass knuckles
پنجه بوکس
knuckle-dusters
بوکس باز
knuckle duster
بوکس باز
boxing gloves
دستکش بوکس
boxing glove
دستکش بوکس
box wrench
اچار بوکس
box spanner
اچار بوکس
knuckle-duster
پنجه بوکس
knuckle-duster
بوکس باز
knuckle-dusters
پنجه بوکس
straight left
چپ مستقیم در بوکس
boxer
بوکس باز
knuckle duster
پنجه بوکس
pantywaist
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
straight right
راست مستقیم در بوکس
big bag
کیسه شن تمرین بوکس
stopping
استوپ داور بوکس
stops
استوپ داور بوکس
head gear
کلاه تمرین بوکس
sparring match
مبارزه تمرینی بوکس
headguard
کلاه تمرین بوکس
headharness
کلاه تمرین بوکس
punching bag
کیسه شن تمرین بوکس
heavy bag
کیسه شن تمرین بوکس
punching bags
کیسه شن تمرین بوکس
sunday punch
کاراترین ضربه در بوکس
managers
مدیر مسابقه بوکس
speedbag
گلابی تمرین بوکس
stop
استوپ داور بوکس
gym
محل تمرین بوکس
straight blow
ضربه مستقیم در بوکس
stopped
استوپ داور بوکس
punch ball
گلابی تمرین بوکس
gyms
محل تمرین بوکس
manager
مدیر مسابقه بوکس
sparring partner
یار تمرینی بوکس
knock out
با مشت یا بوکس ازپادراوردن
savate
بوکس همراه با لگد
kick boxing
بوکس همراه با لگد
jetevator
فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست
bell
زنگ در پایان هر روند بوکس
make-weight
سر وزن رسیدن در بوکس وکشتی
to burn rubber
بوکس و باد کردن چرخ
to peel off
[tires]
بوکس و باد کردن چرخ
road work
دویدن جادهای در تمرین بوکس
bells
زنگ در پایان هر روند بوکس
make weight
سر وزن رسیدن در بوکس وکشتی
make-weights
سر وزن رسیدن در بوکس وکشتی
blow with the open glove
ضربه با دستکش باز بوکس
slugfest
بوکس بدون تاکتیک صحیح
stance
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
box
بوکس بازی کردن سیلی زدن
boxes
بوکس بازی کردن سیلی زدن
stances
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
peizefight
مسابقه حرفهای بوکس باجایزه نقدی
cancellous
سوراخ سوراخ اسفنجی
riddle
سوراخ سوراخ کردن
cancellated
سوراخ سوراخ اسفنجی
grids
دریچه سوراخ سوراخ
grid
دریچه سوراخ سوراخ
swage block
قالب سوراخ سوراخ
millepore
مرجان سوراخ سوراخ
riddles
سوراخ سوراخ کردن
cancellate
سوراخ سوراخ اسفنجی
ring stool
چهارپایه مخصوص استراحت بین روندهای بوکس
low blow
ضربه بوکس خطا به پایین تراز کمر
short quard
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
breached
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
marquis queensberry rules
مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
roundest
روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
round
روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
parties
اطراف
milieux
اطراف
environs
اطراف
milieu
اطراف
environments
اطراف
milieus
اطراف
from the four winds
از اطراف
environment
اطراف
sides of the question
اطراف موضوع
go around
<idiom>
به اطراف سفرکردن
ambient noise
صدای اطراف
architrave
گچبری اطراف در
pericardium
اطراف قلب
periderm
پوست اطراف
vicinity
در حدود در اطراف
wryly
به اطراف چرخاندن
pappus
کلاله اطراف گل
about
در اطراف نزدیک
wry
به اطراف چرخاندن
graveside
اطراف قبر
mess around
<idiom>
دو رو اطراف بازیکردن
edge zone
اطراف لبه
gravesides
اطراف قبر
race ring
رینگ لغزنده سرسره لغزنده طوقه دوار
port
ریل اطراف ناو
parties
متداعیین اطراف دعوی
atmospheres
فضای اطراف هرجسمی
atmosphere
فضای اطراف هرجسمی
seaward
اطراف دریا روبدریا
look round
اطراف کار را دیدن
quayside
زمین اطراف بارانداز
sea chest
مکندههای اطراف ناو
barnyard
محوطهء اطراف انبار
touchline
خط اطراف زمین فوتبال
black eye
سیاهی اطراف چشم
barnyards
محوطهء اطراف انبار
to look a bout
اطراف کار را پاییدن
black eyes
سیاهی اطراف چشم
partite
قسمتی
portion
قسمتی
portions
قسمتی
triplex
سه قسمتی
triploidy
سه قسمتی
drop leaf
رومیزی اویخته از اطراف میز
balteus
[نواری در اطراف بالشتک قوسی]
reel
دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com