English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
English Persian
What a lovely tall figure she has . چه قد وبا لای قشنگه دارد
Search result with all words
He writes a legible ( beautiful ) hand . خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
She has a lovely (nice) voice. صدای قشنگه دارد
She has a lovely ( nice ) voice. صدای قشنگه دارد
Other Matches
The trees give a pleasant shade . درختان سایه قشنگه می اندازد
scalar متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
. The car is gathering momentum. اتوموبیل دارد دور بر می دارد
Walls have ears <idiom> دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears دیوار موش دارد موش گوش دارد
he has worms دارد
heavy fighting is in progress دارد
there is a time for everything دارد
hast او دارد
are there any remarks? دارد
has دارد
chains دارد.
he has a rage for money دارد
he is ill with fever تب دارد
chain دارد.
the reason is two fold دودلیل دارد
virus وجود دارد
the probability is احتمال دارد
I owe him a dept of gratitude. حق بگردنم دارد
walls have ears گوش دارد
it depends [on] بستگی دارد [به]
multungulate که بیش از دو سم دارد
figure on <idiom> بستگی دارد به
god is خداوجود دارد
he has a spite against me بامن لج دارد
There is a knack in it . یک فنی دارد
leek d;[,vjvi ;i fv'ihd \ik , بزرگ دارد
viruses وجود دارد
he speaks to the purpose قصدی دارد
there is a rumour that شهرت دارد که
the reason is manifold چنددلیل دارد
not a patch on چه دخلی دارد
what matter? چه اهمیت دارد
he has an a. to grind مقصود دارد
it has sides سه پهلو دارد
But one leg to the fowl. <proverb> مرغ یک پا دارد .
he has an axe to grind غرض دارد
our library is well stocked خوبی دارد
he is 0 years old او ده سال دارد
He has a day off. او مرخصی دارد.
he has a maggot in his head وسواس دارد
he tops .0 metres یک مترونیم قد دارد
There is something wrong with the ... ... عیب دارد.
Windows GDI بیتی دارد
Buttonhole کتی که در دو طرف دکمه دارد
he is fifty تمام دارد
what the odds چه اهمیت دارد
it is usual with him عادت دارد
it is sufficiently stamped کسرتمبر دارد
what hurt is there in that چه زیانی دارد
backs که یک باتری پشتیبان دارد
The kettel is boiling. قوری دارد می جوشد
biased آنچه اریب دارد
He is against [opposed to] me . با من ضد است. [ضدیت دارد]
(not to be) sneezed at <idiom> ارزش داشتن را دارد
She has a subtle charm. جذابیت ظریفی دارد
He is distantly related to us . نسبت دوری با ما دارد
double decker هرچیزیکه دو لایه دارد
back که یک باتری پشتیبان دارد
delectus برای ترجمه دارد
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. شهوت کلام دارد
the export of ... is granted the premium. صدور ... جایزه دارد.
She has got regular teeth . دندانهای منظمی دارد
She has a soft voice صدای نرمی دارد
it is of frequent خیلی مورد دارد
It is much sought after خیلی طالب دارد.
it askes for attention توجه لازم دارد
he has much merit بسیار شایستگی دارد
he has much merit خیلی قابلیت دارد
he insists on going اصرار دارد برفتن
in all like احتمال کلی دارد
he is in the know اطلاع ویژه دارد
He writes well . he wields a formidable pen . قلم خوبی دارد
he is rightly named اسم بامسمائی دارد
he keeps my a حساب مراونگه می دارد
he must needs go بیخوداصرار دارد برفتن
it is particularly difficult یک اشکال بخصوصی دارد
it is particularly difficult یک دشواری ویژه دارد
She has engaging manners . رفتار گیرایی دارد
She has a delightfully mellow voice . صدای گرمی دارد
he bears out his name اسم بامسمایی دارد
significance معنای مخصوص دارد
To bring pressure to bear . To exert pressure . فشار خون دارد
it stand well with him بامن نظرمساعدی دارد
he is in a hurry to go عجله دارد برفتن
it speaks well for him بامن نظرمساعد دارد
it needs to be done carefully اینکارتوجه لازم دارد
it is wringing خیلی تراست یا اب دارد
it is worth 0 rials ده ریال ارزش دارد
it is very important بسیار اهمیت دارد
he has a loose tongue دهان لقی دارد
that word is obsolescent ان واژه کم کم دارد مهجور
bigamists زنی که دوشوهر دارد
that bridge has openings ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
likelihood احتمال کلی دارد
tea is preferable to water چایی بر اب ترجیح دارد
He has influential contacts everywhere. همه جا دست دارد
He takes my advice. He listens to me. از من حرف شنوایی دارد
the switch is on برق جریان دارد
he is f. of money پول فراوان دارد
bigamist زنی که دوشوهر دارد
the cat has nine lives سگ هفت جان دارد
what is wrong with that? مگراین چه عیبی دارد
to bring grist to the mill نان دراب دارد
well and good باشد چه ضرر دارد
there removred revolution شورشی که شهرت دارد
the work is in full swing کاربخوبی جریان دارد
what does it meant یعنی چه چه معنی دارد
basses کسی که صدای بم دارد
bass کسی که صدای بم دارد
the party is led by him او بر ان حزب ریاست دارد
what is that to you به شما جه دخلی دارد
length خط با طول جر حرف دارد
lengths خط با طول جر حرف دارد
There is always a right way of doing everything. هرکاری راهی دارد
and there an end. و پایان وجود دارد.
My hair is falling. موهایم دارد می ریزد
he has Roman nose او بینی عقابی دارد
How long is the ticket valid? بلیت تا کی اعتبار دارد؟
Somebody is beating at (upon)the door. یک کسی دارد در می زند
There are ticks in every trade . <proverb> هر کار لمى دارد .
Every flow must have its ebb. <proverb> هر فرازى نشیبى دارد.
With his foul temper. با اخلاق سگه که دارد
There is only one condition attached to it . فقط یک شرط دارد
rubrician کتاب نماز دارد
batteries که یک باتری پشتیبان دارد
Does it matter if I dont come ? اشکالی دارد اگرنیایم ؟
There are two sides to every question . <proverb> هر مساله ای دو جنبه دارد.
battery که یک باتری پشتیبان دارد
he is rather i. than sick بهم خوردگی یاساکت دارد
gig درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
he is an influence in politics فلانی نفوذ سیاسی دارد
gigs درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
he has a spite against me بامن کینه یاعداوت دارد
crapaudiue door دری که بالاوپایین ان محورگردنده دارد
fault فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
consuetude est alterra lex عادت قدرت قانونی دارد
faulted فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
faults فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
double breasted کتی که در دو طرف دکمه دارد
chaplain کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
chaplains کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
dichord سازیکه هرنغمه ان دوسیم دارد
request چیزی که کسی تقاضایش را دارد
Is there drinking water? آیا آب آشامیدنی وجود دارد؟
requested چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requesting چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requests چیزی که کسی تقاضایش را دارد
Is there electricity? آیا برق وجود دارد؟
dare he go? ایا جرات دارد برود
AT Attachment مگابایت دار ثانیه دارد
A cat has nine lives . <proverb> گربه هفت جان دارد .
creditor secured by pledge طلبکاری که رهینه در دست دارد
A big head has a big ache. <proverb> سر بزرگ درد زیادى هم دارد.
Advanced Technology Attachment مگابایت دار ثانیه دارد
accessor شخصی که به داده دسترسی دارد
administrators تنظیم و نگهداری شبکه دارد
administrator تنظیم و نگهداری شبکه دارد
he has a small p in shimran او ملک کوچکی درشمیران دارد
She is beginning to lose her looks . قیافه اش را دارد از دست می دهد
cornet a pistons یکجورسازشیپوری که چندین دکمه دارد
he has a fine p in the town اوخانه خوبی در شهر دارد
callers شخصی که تقاضای تماس دارد
gigman کسیکه درشکه تک اسبه دارد
He is distantly related to me . بامن نسبت دوری دارد
Has he gone nust ? Is he out of his mind ? مگر مغزش عیب دارد؟
Is there a television? آیا تلویزیون وجود دارد؟
The bus to ... stops here. اتوبوس به ... اینجا نگاه می دارد.
He's of another opinion. نظر او [مرد] فرق دارد.
corvette رزمناوی که یک ردیف توپ دارد
There is a mountain of difficulties . کوهی از مشکلات وجود دارد
multifunction آنچه تابعهای متعددی دارد
He takes ( heels) much interest in politics. به سیاست خیلی علاقه دارد
The price includes flights and accommodation. بها پرواز و مسکن را در بر دارد.
What's in it for me? <idiom> این چه سودی برای من دارد؟
He has a glib(persuasive)tongue. زبان چرب ونرمی دارد
water exists in three phases اب درسه نمود وجود دارد
[the house] is haunted [این خانه] روح دارد
She is too damned fussy خیلی ادا واطوار دارد
groove [فاصله ای که بین هر رج وجود دارد.]
mission critical که شرکت شما به آن بستگی دارد
mistress of cooking زنی که در اشپزی دست دارد
He is bound to come. احتمال زیادی دارد که بیاید
What's up with him? مگر او [مرد] چه عیبی دارد؟
ex-directory شخصی که چنین شمارهای را دارد
ox frame قابی که گوشههای چلیپایی دارد
The child is going to go to bed. بچه دارد می رود بخواب
the battle still rages جنگ هنوز شدت دارد
He must have a hand in it. حتما" دراینکار دست دارد
puntist راننده کرجی نام دارد
tea has an adour p to itself چای بوی ویژهای دارد
She is stuffy and conceited. دماغش باد دارد ( پر افاده )
quarter binding جلدی که تنهاته ان چرم دارد
He has a ready pen. قلم شیوا وروانی دارد
stentor شخصی که صدای بلندی دارد
the cow parts the hoofs گاو سمهای شکافته دارد
It lookes like rain. هوا خیال باریدن دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com