English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (35 milliseconds)
English Persian
tuck چین دادن یاجمع کردن انتهای طناب توگذاشتن
tucking چین دادن یاجمع کردن انتهای طناب توگذاشتن
tucks چین دادن یاجمع کردن انتهای طناب توگذاشتن
Other Matches
cow's tail انتهای طناب
bitter end انتهای طناب یا زنجیر قایق
twice laid ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
timberhead انتهای تیر کشتی که طناب بدان اویزند
lay up دچار تاخیر کردن یا شدن انبار یاجمع کردن
reefknot گره مربع مخصوص توگذاشتن یا جمع کردن بادبان تو گذاشتن
run home توگذاشتن
flags 1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
flag 1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
vertical سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش
veer out بیرون دادن طناب
to piece a rope تیکه سر طناب دادن
nil pointer نشانه گر برای نشان دادن انتهای لیست زنجیره موضوعات
reeve عبور دادن طناب از شیار
stop بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
stopped بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
stopping بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
stops بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
implied trust امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
eot maker Tape Of End نشانگر انتهای نوار Transmission Of End انتهای مخابره
mark قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن
marks قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن
pay out the rope طناب را شل کنیدتاباز شود طناب رابدهیدبیاید
justifications مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
justification مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
lappets [حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
markers دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
marker دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
lanyards طناب کوتاه طناب کمر
lanyard طناب کوتاه طناب کمر
cargo sling طناب بستن محمولات به زیرهلی کوپتر طناب باربندی هلی کوپتر یا خودرو
veers شل کردن طناب
veered شل کردن طناب
slackening شل کردن طناب
veer شل کردن طناب
slackened شل کردن طناب
pass a line رد کردن طناب
slackens شل کردن طناب
surge شل کردن طناب
slacken شل کردن طناب
slacks شل کردن طناب
surges شل کردن طناب
surged شل کردن طناب
slackest شل کردن طناب
slack شل کردن طناب
pave [صاف کردن و یکنواخت سازی لبه یا انتهای فرش با قیچی]
keckle طناب پیچ کردن
seizes نج پیچ کردن طناب
lashed طناب پیچ کردن
lash طناب پیچ کردن
woold طناب پیچ کردن
seize نج پیچ کردن طناب
worming روکش کردن طناب
seized نج پیچ کردن طناب
lashes طناب پیچ کردن
flemish حلقه کردن طناب
how long is the rope درازی طناب چقدر است طناب چند متر است
unlay باز کردن تای طناب
take a strain وارد کردن فشار به طناب
cast off باز کردن طناب قایق
trip ازاد کردن یاشکل کردن طناب
trips ازاد کردن یاشکل کردن طناب
tripped ازاد کردن یاشکل کردن طناب
worded تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
word تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
lashing طناب پیچ کردن نوار پیچی
bight حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
mooring line طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
cable طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cabled طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
non rotating wire rope طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
BNC connector متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
traveler میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
disciplining نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
discipline نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
disciplines نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
logs وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
log وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
to depict somebody or something [as something] کسی یا چیزی را بعنوان چیزی توصیف کردن [وصف کردن] [شرح دادن ] [نمایش دادن]
payouts شل کردن یا ول کردن طناب
payout شل کردن یا ول کردن طناب
bouse بوسیله طناب وقرقره کشیدن بزور باطناب کشیدن میگساری کردن
conducting هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
conduct هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
conducts هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
conducted هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
to picture شرح دادن [نمایش دادن] [وصف کردن]
dump رها کردن گوی بولینگ از انگشت و شست باهم بطوریکه گوی پیچ نخورد کشیدن طناب یا سیم بازکننده چتر
logic seeking انتهای خط وط
end of line انتهای خط
drill tang انتهای مته
rear court انتهای زمین
loose ends انتهای تاریانخ
returns نشانههای انتهای خط
end of record انتهای مدرک
end of reel انتهای حلقه
loose ends انتهای شل هرچیزی
dead burned انتهای اشتعال
depth انتهای پرز
end of transmission انتهای مخابره
loose end انتهای شل هرچیزی
end of file انتهای پرونده
loose end انتهای تاریانخ
fluke انتهای دم نهنگ
flukes انتهای دم نهنگ
end of volume انتهای جلد
baseline خط انتهای زمین
bitter end انتهای درد
end of massage انتهای پیام
end of form انتهای ورقه
baselines خط انتهای زمین
cable tail انتهای سیم
batang son انتهای کف دست
end of line انتهای سطر
returned نشانههای انتهای خط
end of medium انتهای رسانه
end of file انتهای فایل
returning نشانههای انتهای خط
return نشانههای انتهای خط
end of message انتهای پیام
pipehead انتهای خط لوله
saphead انتهای نقب نظامی
baseliner بازیگر انتهای زمین
backstop حصار انتهای زمین
sink دریافت انتهای خط ارتباتی
head انتهای میز بیلیارد
nock شکاف انتهای کمان
finishes انتهای فرآیند یا تابع
finish انتهای فرآیند یا تابع
sinks دریافت انتهای خط ارتباتی
riblet انتهای دنده گوسفند
palmate دارای انتهای پهن
looped درو در انتهای خرک
etb انتهای بلاک مخابره
cable اتصال در انتهای کامل
end of tape mark نشان انتهای نوار
end of tape marker نشانگر انتهای نوار
eom انتهای پیام essage
end of tape marker علامت انتهای نوار
formee دارای انتهای مربع
loops درو در انتهای خرک
end کد نشان دهنده انتهای خط
loop درو در انتهای خرک
end of transmission block انتهای بلاک مخابره
furnace discharged end انتهای تخلیه کوره
ended کد نشان دهنده انتهای خط
ends کد نشان دهنده انتهای خط
flip turn برگشت انتهای استخر
thereis no end to it انتهای برای ان نیست
baselines خط انتهای زمین تنیس
end of job card کارت انتهای کار
end of data marker نشانگر انتهای داده ها
cabled اتصال در انتهای کامل
baseline خط انتهای زمین تنیس
swan neck انتهای خمیده لوله
baseline خط انتهای زمین والیبال
baselines خط انتهای زمین والیبال
end of file mark نشان انتهای پرونده
ST connector اتصالی در انتهای فیبرنوری
reduces تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
foster تشویق کردن- حمایت کردن-پیشرفت دادن- تقویت کردن- به جلو بردن
departure end انتهای محوطه دویدن هواپیما
baseline game بازی در انتهای زمین تنیس
croup انتهای خرک نزدیک ژیمناست
beam ends انتهای قسمت عقبی کشتی
beam-ends انتهای قسمت عقبی کشتی
split end گیرنده توپ در انتهای خط جبهه
final رسیدن به انتهای یک دوره زمانی
finals رسیدن به انتهای یک دوره زمانی
subulate دارای نوک یا انتهای تیز
tin-plated tails سیم ها با انتهای روکشدار حلبی
trailing edge انتهای تیغه پروانه موتوروغیره
double ender تخته موج با دو انتهای یک شکل
end کد نشان دهنده انتهای رکورد
ends کد نشان دهنده انتهای رکورد
tip-top حلقه انتهای چوب ماهیگیری
ended کد نشان دهنده انتهای رکورد
to temper [metal or glass] آب دادن [سخت کردن] [آبدیده کردن] [بازپخت کردن] [فلز یا شیشه]
double in درو جفتی از انتهای خرک تا وسط ان
queueing افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
queues افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
bayonet exhaust pipe قسمت پهن انتهای لوله اگزوز
dead ends انتهای بسته لوله اب یا مجرا بن بست
capel سرپوش فلزی انتهای کابلهای فولادی
butt ending ضربه غیر مجاز با انتهای چوب
dead end انتهای بسته لوله اب یا مجرا بن بست
tailfly طعمه گره خورده به انتهای نخ ماهیگیری
terminal tackle راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
head board تختهای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند
period آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن .
double out درو جفتی ازوسط خرک تا انتهای ان
draw play ضربه عمدی با انتهای گوی گلف
queue افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
queued افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
fundus قاعده عمق ویا انتهای هر عضومجوفی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com