English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
nongraphic character کاراکتر غیر گرافیکی
Other Matches
graphics ترمینال مخصوص با نمایش گرافیکی با resoleetion بالا و صفحه گرافیکی و سایر وسایل ورودی
tablets صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
tablet صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
numeric character کاراکتر عددی
character per inch کاراکتر دراینچ
illigal character کاراکتر غیرقانونی
sync character کاراکتر همگام
characters دخشه کاراکتر
character دخشه کاراکتر
sync کاراکتر همگام
metacharacter فوق کاراکتر
global character کاراکتر سراسری
null character کاراکتر تهی
magnetic character کاراکتر مغناطیسی
character generator مولد کاراکتر
character per second کاراکتر درثانیه
character recognition تشخیص کاراکتر
check character کاراکتر مقابلهای
optical character کاراکتر نوری
enquiry character کاراکتر پرس و جو
crc character کاراکتر CRC
esc کاراکتر گریز
character code رمز کاراکتر
escape character کاراکتر گریز
control character کاراکتر کنترلی
blank character کاراکتر تهی
figure shift کلید یا کد مبدل کاراکتر
communication control character کاراکتر کنترل ارتباطی
form feed character کاراکتر تغذیه فرم
cps Second Per Characters کاراکتر بر ثانیه
negative acknowledge character کاراکتر تصدیق منفی
dot matrix character کاراکتر ماتریس نقطهای
print control character کاراکتر کنترل چاپ
ocr شناخت کاراکتر نوری
blank character کاراکتر جای خالی
aknowledge character کاراکتر مورد قبول
lsc کاراکتر با کمترین ارزش
illigal character کاراکتر غیر مجاز
caracter addressable کاراکتر نشانی پذیر
character based program برنامه مبتنی بر کاراکتر
error control character کاراکتر کنترل خطا
variable length character encoding رمزگذاری کاراکتر با طول متغیر
enq character ENQuiry کاراکتر پرس و جو
special character علامت ویژه کاراکتر مخصوص
accuracy control character دخشه یا کاراکتر کنترل دقت
fully formed character کاراکتر تمام شکل یافته
ack Character Ackowledge کاراکتر مورد قبول
type bar تمام کاراکترها در یک مجموعه کاراکتر معین
ampersand کاراکتر & است که بجای and بکار می رود
pad character کاراکتر میانگیر برای پر کردن فصای خالی
micr بازشناسی کاراکتر با جوهرمغناطیسی Recognition InkCharacter agnetic
blanking نشان ندادن یک کاراکتر یا ترک یک فضا در صفحه نمایش
elite type یک اندازه تحریر که دوازده کاراکتر را در هر اینچ تحریرقرار میدهد
typematic هر کاراکتر صفحه کلید که تاوقتی بر ان فشار وارد میشود تکرار می گردد
code level تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
optical character recognition تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
wand دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
wands دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
backslash کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
framing error خطایی که در اثر عدم موفقیت و خرابی دستگاه پذیرش دربازشناسی صحت بیتهایی که تشکیل یک کاراکتر را میدهندپیش می اید
prompt کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
prompts کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
prompted کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
asterisks 1-نشانه گرافیکی
graphics tablet لوح گرافیکی
asterisk 1-نشانه گرافیکی
graphics printer چاپگر گرافیکی
graphics program برنامه گرافیکی
graphics display نمایش گرافیکی
graphics screen صفحه گرافیکی
graphics resolation وضوح گرافیکی
graphics terminal ترمینال گرافیکی
graphic limits حدود گرافیکی
graphic output خروجی گرافیکی
graphic display mode مد نمایش گرافیکی
graphical terminal ترمینال گرافیکی
desktop همایش گرافیکی
circuit طرح گرافیکی یک مدار
graphic display resolution وضوح نمایش گرافیکی
stand alone graphics system سیستم گرافیکی خودکفا
graphic output device دستگاه خروجی گرافیکی
vector graphics display بردار نمایش گرافیکی
graphic data structure ساختار داده گرافیکی
graphic input device دستگاه ورودی گرافیکی
graphics digitizer دیجیتالی کننده گرافیکی
interactive graphics system سیستم گرافیکی محاورهای
circuits طرح گرافیکی یک مدار
artwork کارها و تصاویر گرافیکی
irregular polygon شی گرافیکی که ابعاد یکسان دارد
polygons شکل گرافیکی با سه یا چند بعد
GINO تابع کنترل گرافیکی به فرترن
graphics input hardware سخت افزار ورودی گرافیکی
macro نمایش گرافیکی مراحل منط قی
logical نمایش گرافیکی قط عات منط قی
Veitch diagram نمایش گرافیکی جدول درستی
QuickTime گرافیکی امکان نمایش میدهد.
polygon شکل گرافیکی با سه یا چند بعد
flow diagram کنترل آن و مسیرهای آن به صورت گرافیکی
logic نمایش گرافیکی قط عات منط قی
flowchart کنترل آن و مسیرهای آن به صورت گرافیکی
renders گرافیکی به طوری که طبیعی به نظر برسد
page با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
render گرافیکی به طوری که طبیعی به نظر برسد
attributing اندازه و رنگ یک متن یا نمایش گرافیکی
pages با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
rendered گرافیکی به طوری که طبیعی به نظر برسد
Tseng Labs تولیدکننده مجموعه قط عات در آداپتورهای گرافیکی
paged با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
fogging اثر گرافیکی برای شبیه سازی مه
attribute اندازه و رنگ یک متن یا نمایش گرافیکی
karnaugh map نمایش گرافیکی وضعیت مدار منط قی
attributes اندازه و رنگ یک متن یا نمایش گرافیکی
asynchronous transmission اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نامنظم به وسیله قراردادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر ویک بیت خاتمه پس از ان انتقال می یابند
page نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
schema شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
contiguous خانههای گرافیکی یا حروفی که بر همدیگر اثر می گذارند
paged نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
primitive برای تولید اشکال پیچیده تر در برنامه گرافیکی
pages نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
half حرکت یا نمایش گرافیکی با نیمی از شدت معمولی
schemata شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
learning curve نمایش گرافیکی بدست آوردن دانش در زمان
programmable function keyboard صفحه کلید دکمه یی برای سیستمهای گرافیکی
planar اشیا یا تصاویر گرافیکی که در یک نقشه قرار دارند
typeover توانایی یک چاپگر تماسی درضربه زدن بیش از یکبار به کاراکتر و در نتیجه ایجاد اثردرشت و برجستهای از ان روی نسخه چاپی تایپ روی مطلب
alphamosaic برای ایجاد حروف گرافیکی و الفبا عددی در تلتکس
panning حرکت افقی داده گرافیکی درعرض یک صفحه نمایش
graphical مربوط به چیزی که گرافیکی نشان داده شده است
PCX file روش ذخیره سازی فایل تصویر گرافیکی در دیسک
display tolerance میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
scrapbooks که تصاویر گرافیکی که غالباگ استفاده می شوند را ذخیره میکند
scrapbook که تصاویر گرافیکی که غالباگ استفاده می شوند را ذخیره میکند
resource گرافیکی که مفید هستند یا توسط چیزی استفاده می شوند
venn diagram نمایش گرافیکی رابط ه بین وضعیتهای سیستم یا مدار
palettes مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
blueprints کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی
logical گرافیکی که حاوی اطلاعات رنگ مورد نیاز است
Targa بیتی . 2-آداپتور گرافیکی با renolation بالا مسافت Truevision
blueprint کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی
logic نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی
palette مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
blast through alphanumerics حروفی که در یک ترمینال تصویری در حالت گرافیکی قابل نمایش اند
addressable هر نقط ه در سیستم گرافیکی که مستقیما قابل آدرس دهی است
geocoding روش تهیه یک صفحه گرافیکی اطلاعات در رابطه با یک ناحیه جغرافیایی
paint پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
planes یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
planed یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
pict قالب فایل گرافیکی که تصاویر را به صورت برداری ذخیره میکند
symbol نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی در نمودار
indicator نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
cads استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش
cad استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش
tiffs قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
tiff قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
turtle تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود
paints پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
turtles تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود
graphic داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
planing یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
chart نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charts نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
regions پر کردن فضای صفحه نمایش یا شکل گرافیکی با رنگ مشخص
tag image file format قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
region پر کردن فضای صفحه نمایش یا شکل گرافیکی با رنگ مشخص
plane یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
charting نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charted نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
framing یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
nomograph سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است
jaguars -بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند
crt وسیله نمایش حروف یا طرح ها یا اطلاعات گرافیکی مشابه دستگاه تلویزیون
jaguar -بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند
print shop بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد
nomogram سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است
coprocessor آداپتور نمایش سریع که مخصوص عملیات گرافیکی مثلاگ رسم خط و... است
visualization تبدیل اعداد یا داده به صورت گرافیکی که راحت تر قابل فهم باشد
IFF استاندارد نحوه ذخیره سازی داده در Amiga در برخی سیستمهای گرافیکی
alphageometric که ترمینال متن برای نمایش الگوهای مختلف گرافیکی و حروف درست میکند
graphics UDV مصخصو که تصاویر گرافیکی رنگی و با resolution را به خوبی متن نشان میدهد
Quantel شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند
enhancing حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
fractal قالب فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
FIF فرمت فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
graphics قلم نوری با دقت بالا برای رسم روی صفحه نمایش گرافیکی
enhance حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhanced حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhances حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
colour برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
colours برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
encloses گرافیکی که از همه طرف بسته است و میتواند توسط رنگ یا الگویی پر شود
graphs وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد
graph وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد
achromatic colour رنگ بین سیاه و سفید که توسط آداپتور گرافیکی نمایش داده میشود
enclose گرافیکی که از همه طرف بسته است و میتواند توسط رنگ یا الگویی پر شود
enclosing گرافیکی که از همه طرف بسته است و میتواند توسط رنگ یا الگویی پر شود
macdraw معماری مهندسی یانقشه کشان و متخصصین مشابه در هنرهای گرافیکی طراحی شده است
stroke writer ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
invitations قابل دیدن رو صفحه DTP یا طرح گرافیکی در مرحله طراحی ولی چاپ نشده
interchange file format استانداردی که نحوه ذخیره سازی داده در Amiga و برخی برنامههای گرافیکی را نشان میدهد
invitation قابل دیدن رو صفحه DTP یا طرح گرافیکی در مرحله طراحی ولی چاپ نشده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com