Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
circuit card
کارت مدار
Other Matches
card
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
cards
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
duplexes
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplex
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
post card
کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
calibration card
کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
card
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
leading edge
اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
cards
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
name tag
کارت معرفی کارت اسم
cards
کارت تبریک کارت عضویت
card
کارت تبریک کارت عضویت
pad
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet
سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
adapter
کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
pin
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinning
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
qualification card
کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
mask design
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
firing circuit
مدار چاشنی مدار انفجار
powder train
مدار خرج مدار باروت
emergency medical tag
کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
one hook
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
card code
کد کارت
cards
کارت
paste board
کارت
stub card
ته کارت
card
کارت
red card
کارت قرمز
job card
کارت کار
range card
کارت برد
card deck
دسته کارت
card guide
راهنمای کارت
card format
قالب کارت
account card
کارت حساب
card feed
خورد کارت
card face
رویه کارت
card field
میدان کارت
card hopper
ناودان کارت
card field
فیلد کارت
job card
کارت برنامه
smart card
کارت هوشمند
card code
رمز کارت
coulmn card
کارت 69 ستونه
tape to card
از نوار به کارت
visting card
کارت ویزیت
visiting card
کارت ویزیت
card cage
محفظه کارت
hollerith card
کارت هالریت
control card
کارت کنترل
input card
کارت ورودی
ibm card
کارت 08 ستونی
identification card
کارت شناسایی
continuation card
کارت ادامه
calling card
کارت ویزیت
yello card
کارت زرد
green card
کارت سبز
card deck
دستینه کارت
summary card
کارت خلاصه
interface card
کارت رابط
card column
ستون کارت
I want to have a word with you . I want you .
کارت دارم
comment card
کارت توضیحی
green cards
کارت سبز
card verification
بازبینی کارت
magnacard
کارت مغناطیسی
logic card
کارت منطقی
carte
کارت ویزیت
card verifier
بازبین کارت
card stacker
مخزن کارت
cards
یک کارت پانچ
postcards
کارت پستال
card row
سطر کارت
magnetic card
کارت مغناطیسی
badge
کارت شناسایی
ID card
کارت شناسایی
identification document
کارت شناسایی
binary card
کارت دودویی
credit cards
کارت اعتباری
cartle blanche
کارت بلانش
card
یک کارت پانچ
paper card
کارت کاغذی
ledger card
کارت معین
card reader
کارت خوان
postcard
کارت پستال
card image
تصویر کارت
picture postcard
کارت پستال
punched card
کارت منگنه
punch card
کارت منگنه
get a long with you
بروپی کارت
card stacker
کارت پشته کن
card loader
کارت بارکن
credit card
کارت اعتباری
card rack
جای کارت
card rack
طاقچه کارت
debit card
کارت بدهی
post card
کارت پستال
carte blanche
کارت سفید
card punch
کارت منگنه کن
punched card
کارت پانچ شده
magnetic ledger card
کارت معین مغناطیسی
magnetic strip card
کارت نوار مغناطیسی
chart correction card
کارت تصحیح نقشه
row binary card
کارت دودویی سطری
trailer card
کارت پشت بند
magnetic card computer
کامپیوتر با کارت مغناطیسی
punched card control
کنترل کارت پانچ
key card
کارت کلید کامپیوتر
card aligner
هم تراز کننده کارت
card punch
دستگاه کارت منگنه
object deck
دسته کارت مقصود
ammunition data card
کارت مشخصات مهمات
card to disk converter
مبدل کارت به دیسک
network interface card
کارت میانجی شبکه
punched card
کارت منگنه شده
card loader
بار کننده کارت
card jam
گیر کردن کارت
card hopper
قسمت جهنده کارت
punch card machine
ماشین کارت منگنه
safety card
کارت تامین اتشبار
card sorter
دستگاه کارت جورکن
card
کارت ویزیت بلیط
eighty column card
کارت هشتاد ستونی
cards
کارت ویزیت بلیط
edge punched card
کارت لب منگنه شده
data card
کارت اطلاعات کامپیوتری
data card
کارت ثبت اطلاعات
end of job card
کارت انتهای کار
I have a credit card.
من کارت اعتباری دارم.
card reproducer
تولیدکننده دوباره کارت
controller card
کارت کنترل کننده
visiting card
کارت اسم درفرانسه
y punch
سوراخ کارت ستونی .
card-carrying
دارای کارت عضویت
billet slip
کارت محلهای افراد
index card
کارتشاخص - کارت Index
PCMCIA
که کارت گسترده PCMCIA را می پذیرد
picture postcard
کارت پستال عکس دار
passes
گذرگاه کارت عبور گذراندن
credit card
کارت یاورقه خرید نسیه
casrd random access memory
حافظه دستیابی تصادفی کارت
credit cards
کارت یاورقه خرید نسیه
pasteboard
کارت ویزیت ورق بازی
issue
[of something]
[ID card or check]
صدور
[چیزی]
[کارت شناسایی]
[چک]
passed
گذرگاه کارت عبور گذراندن
to deal out
[card game]
کارت دادن
[ورق بازی]
pass
گذرگاه کارت عبور گذراندن
to deal
کارت دادن
[ورق بازی]
card sorter
دستگاه مرتب کننده کارت
bin card
کارت مصرف محتویات فرف
disk controller card
کارت کنترل کننده دیسک
safety card
کارت تامین جنگ افزار
decked
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
deck
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
decks
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
objects
پانج کارت که حاوی برنامه است
objecting
پانج کارت که حاوی برنامه است
punches
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
objected
پانج کارت که حاوی برنامه است
object
پانج کارت که حاوی برنامه است
indirect objects
پانج کارت که حاوی برنامه است
key card
کارت اصلی حروف رمز کامپیوتر
direct objects
پانج کارت که حاوی برنامه است
punched
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
pack
تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
tag
نوار پشت پوتین کارت معرفی
Here ist my Green card.
بفرمائید این کارت سبز من است.
What time should I check in?
چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
packs
تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
postcards
بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
tags
نوار پشت پوتین کارت معرفی
postcard
بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
Just sign here and leave at that .
اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
punch
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
inlay card
کارت شناسایی درون نوار یا جعبه دیسک
cards
ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
card
ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
Can I pay by credit card?
آیا میتوانم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟
to punch out
[American E]
[in the workplace]
مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
to clock off
[British E]
[in the workplace]
مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
range board
طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
to clock out
[in the workplace]
مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
to clock on
[British E]
[in the workplace]
مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to clock in
[in the workplace]
مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to punch in
[American E]
[in the workplace]
مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
X distance
سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
card
سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
identification tag
پلاک شناسایی اتیکت اسم کارت معرفی نامه
fields
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
fielded
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
x punch
سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
cards
سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
parity
بررسی پریتی روی هر کارت پانج یا ستون نوار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com