Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (8 milliseconds)
English
Persian
motorcade
کاروان موتوری
motorcades
کاروان موتوری
Search result with all words
convoy
کاروان دریایی ستون موتوری
convoys
کاروان دریایی ستون موتوری
Other Matches
sorties
یک کاروان دریایی یاحرکت یک کاروان دریائی
sortie
یک کاروان دریایی یاحرکت یک کاروان دریائی
rear commodore
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
k day
روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
automotive
وسیله موتوری موتوری
physical motor pool
پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
convoys
کاروان
convoy
کاروان
caravans
کاروان
caravan
کاروان
kafila
کاروان
trains
کاروان
trained
کاروان
train
کاروان
orion hound
کاروان کش
for a caravan
برای هر کاروان
caravanning
گذراندنتعطیلیدر کاروان
evacuation convoy
کاروان اخراجات دریایی
ocean convoy
کاروان اقیانوس پیما
carnival
کاروان شادی جشن
carnivals
کاروان شادی جشن
escort ship
ناو محافظ کاروان دریایی
sortie number
شماره پرواز یا کاروان دریایی
sirius
ستاره کاروان کش درکلب اکبر
convoy assembly port
بندر محل تجمع کاروان دریایی
main body
عمده قوای کاروان دریایی نیروی اصلی تک
position buoy
بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
short-haul
کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
short haul
کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
motor fule
سوخت موتوری
motor drive
محرکه موتوری
aerodyne
هواپیمای موتوری
motorization
موتوری کردن
motorize
موتوری کردن
motor scooter
روروک موتوری
motorboat engine
قایق موتوری
motor vessel
کشتی موتوری
motor unit
یکان موتوری
gasboat
قایق موتوری
motor pool
پارک موتوری
motor vehicle
خودرو موتوری
mopeds
دوچرخهی موتوری
motorboat
قایق موتوری
push bikes
در برابردوچرخه موتوری
push bike
در برابردوچرخه موتوری
motorized
یکان موتوری
moped
دوچرخهی موتوری
motorbike
دوچرخهی موتوری
motorbikes
دوچرخهی موتوری
pools
پارک موتوری
pooled
پارک موتوری
pool
پارک موتوری
motorboats
قایق موتوری
powerboats
قایق موتوری
powerboat
قایق موتوری
ferrying
قایق موتوری
ferry
قایق موتوری
ferries
قایق موتوری
ferried
قایق موتوری
pool equipment
وسایل پارک موتوری
to start a motor
موتوری را بکار انداختن
outboarder
راننده قایق موتوری
motor launch
قایق موتوری کرجی
powerboat racing
مسابقه با قایق موتوری
motorboat racing
مسابقه با قایق موتوری
powerboating
راندن قایق موتوری
power driven vessel
یگان شناور موتوری
motor transport
حمل و نقل موتوری
panel truck
بارکش کوچک موتوری
motorsports
ورزشهای با وسایل موتوری
speedboat
قایق موتوری سرعت
daycruiser
قایق موتوری کوچک
speedboats
قایق موتوری سرعت
diver
راننده قایق موتوری
motor vehicle
وسیله نقلیه موتوری
parasailing
بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومبیل یا قایق موتوری بلند شدن در هوا با چتر بکمک قایق موتوری
mardi gras
سه روز قبل از چهارشنبه توبه کاتولیک ها که دراستان لویزیانا کاروان شادی حرکت میکند
power mower
چمن زن یا علف چین موتوری
kick over
<idiom>
موتوری که شروع به کار میکند
powerboats
قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
outboard motors
موتوری که روی قایق سوارشده
motorized
یکان موتوریزه محمول موتوری
automotive
تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
cigarrette
قایق مسابقه بزرگ موتوری
powerboat
قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
outboard motor
موتوری که روی قایق سوارشده
drag boat
قایق موتوری مسابقه سرعت
movement table
جدول حرکت ستونهای موتوری
motorcar
وسیله نقلیه موتوری اتومبیل
speedboat
کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
motor traffic
رفت و امد وسایل نقلیه موتوری
sea skiff
قایق موتوری به اندازه متوسط با کابین
motors
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
motor torpedo boat
قایق موتوری سریع السیراژدر انداز
cabin cruisers
کشتی کوچک موتوری ناو اتاقکدار
storm boat
نوعی قایق سبک هجومی موتوری
tractive force
نیروی کشش وسایل نقلیه موتوری
cabin cruiser
کشتی کوچک موتوری ناو اتاقکدار
motored
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
motor-
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
speedboats
کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
convoy assembly port
بندر محل تجمع ستون موتوری
contact ion engine
موتوری برای ایجاد تراست درفضا
motor
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
holes
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holed
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
stepper motor
موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
hole
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
truck trailer
ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
stepping motor
موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
holing
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
sportfisherman
قایق موتوری بزرگ برای ماهیگیری دورازساحل
flag days
روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
dead engine
موتوری که در حین پرواز ازکار افتاده است
tractor
تراکتور یا ماشین شخم زنی گاو اهن موتوری
tractors
تراکتور یا ماشین شخم زنی گاو اهن موتوری
hydroplaning
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplaned
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplanes
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
predicted log racing
مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
radialengine
موتوری که استوانههای ان بشکل پرههای چرخ قرارگرفته باشند موتورچرخی
hydroplane
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
parakiting
بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومیبل یا قایق موتوری
critical engine
موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
whaleboat
قایق موتوری یا پارویی درازو باریک مخصوص صید نهنگ و غیره
floating base
ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
turbofan
موتوری با میزان سوخت معین که تراست بیشتری نسبت توربوجت ایجاد میکند
dog star
ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
administrative wheeled vehicle fleet
کاروان خودروهای اداری خودروی اداری
convoy joiner
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
scooter
روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
scooters
روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
motor vehicle industry
صنعت وسایل نقلیه موتوری صنعت اتومبیل
to jump-start an engine
موتوری را با کابل باتری به باتری روشن کردن
drive
راندن اسب باشلاق راندن قایق موتوری ترساندن شکار و راندن ان بسوی شکارچی
drives
راندن اسب باشلاق راندن قایق موتوری ترساندن شکار و راندن ان بسوی شکارچی
motor march
راهپیمایی موتوری راهپیمایی با خودرو
convoy commodore
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
pace-setters
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
convoy routing
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy schedule
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
control officer
افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
convoy route
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
line haul
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com