English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English Persian
diaschisis کارکرد پریشی جانبی
Other Matches
expansion interface حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
bells and whistles خصوصیات جانبی و پیشرفته یک برنامه کاربردی یا وسیله جانبی
sidelap بالههای جانبی هواپیما پوشش جانبی عکسها رویهم
peripheral مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی
channel واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
communication بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
side effect عوارض جانبی [اثر جانبی]
wait state 1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
wait condition 1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
power down خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
operation کارکرد
earning کارکرد
running کارکرد
emergency operation کارکرد
function کارکرد
workings {pl} کارکرد
way of functioning کارکرد
functionality کارکرد
functioning [manner of functioning] کارکرد
functional principle [Technology] کارکرد
manner of functioning کارکرد
functioned کارکرد
mechanics {pl} کارکرد
functions کارکرد
mode of operation [Technology] کارکرد
returns عملکرد کارکرد
open shot با کارکرد ازاد
motor function کارکرد حرکتی
mental function کارکرد ذهنی
open shop با کارکرد ازاد
optimal performance کارکرد بهینه
return عملکرد کارکرد
empty running کارکرد خالی
empty running کارکرد بی اثر
ego function کارکرد خود
functionalism کارکرد گرایی
returning عملکرد کارکرد
returned عملکرد کارکرد
tact function کارکرد نامیدن
outputs کارکرد فرفیت
secondary function کارکرد ثانوی
anergasia زوال کارکرد
output کارکرد فرفیت
adaptive functioning کارکرد انطباقی
mand function کارکرد خواستاری
localization of function موضع یابی کارکرد
byeffect عوارض جانبی [اثر جانبی]
by-effect عوارض جانبی [اثر جانبی]
adverse reaction عوارض جانبی [اثر جانبی]
fall-out [side effect] عوارض جانبی [اثر جانبی]
secondary effect عوارض جانبی [اثر جانبی]
spillover effect عوارض جانبی [اثر جانبی]
operating ratio نسبت کارکرد موتور یا ناو
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
side spray بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
psychosis روان پریشی
aphasia زبان پریشی
asymbolia نماد پریشی
dyscalculia محاسبه پریشی
apraxia کنش پریشی
parapraxia کنش پریشی
dyspraxia کنش پریشی
paralogia استدلال پریشی
acatalepsia استدلال پریشی
logopathy زبان پریشی
dysphasia زبان پریشی
dyskinesia حرکت پریشی
parapraxis کنش پریشی
dyslexia خوانش پریشی
agnosia ادراک پریشی
duplex operation کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
tut work کاری که مزد ان از روی کارکرد داده میشود
astereognosis ادراک پریشی بساوشی
asomatognosia ادراک پریشی تنی
alcoholic psychosis روان پریشی الکلی
anomia زبان پریشی نامی
anarthria زبان پریشی گفتاری
senile psychosis روان پریشی پیری
acataphasia زبان پریشی نحوی
agrammatism زبان پریشی نحوی
affective psychosis روان پریشی عاطفی
reactive psychosis روان پریشی واکنشی
anosognosia ادراک پریشی نقیصهای
receptive aphasia زبان پریشی دریافتی
dysphrasia زبان پریشی نحوی
aphrasia زبان پریشی نحوی
auditory aphasia زبان پریشی شنیداری
semantic aphasia زبان پریشی معنایی
tactile agnosia ادراک پریشی بساوشی
psychotomimetics داروهای روان پریشی زا
visual agnosia ادراک پریشی دیداری
buffonery psychosis روان پریشی لودگی
psychedelic drugs داروهای روان پریشی زا
uraniscolalia گفتار پریشی کامی
unipolar psychosis روان پریشی یک قطبی
circular psychosis روان پریشی ادواری
prison psychosis روان پریشی زندان
toxic psychosis روان پریشی ناشی از سم
tongu praxia کنش پریشی زبانی
tardive dyskinesia حرکت پریشی دیررس
simultanagnosia ادراک پریشی همزمانی
symbiotic psychosis روان پریشی وابستگی
prosopagnosia ادراک پریشی چهرهای
broca's aphasia زبان پریشی بروکا
visual aphasia زبان پریشی دیداری
windigo psychosis روان پریشی ادمخواری
sensory aphasia زبان پریشی حسی
windigo psychosis روان پریشی ویندیگو
wihtiko psychosis روان پریشی ادمخواری
wihtiko psychosis روان پریشی ویهتیکو
color agnosia ادراک پریشی رنگ
sensory apraxia کنش پریشی حسی
auditory agnosia ادراک پریشی شنیداری
puerperal psychosis روان پریشی پس زایمانی
autotopagnosia ادراک پریشی اندامی
pibtokto نوعی روان پریشی
barbaralalia گفتار پریشی لهجهای
psychoticism روان پریشی گرایی
borderline psychosis روان پریشی مرزی
conduction aphasia زبان پریشی رسانشی
expressive aphasia زبان پریشی بیانی
functional psychosis روان پریشی کارکردی
motor aphasia زبان پریشی حرکتی
involutional psychosis روان پریشی انحطاطی
paraphemia زبان پریشی بیانی
korsakoff's psychosis روان پریشی کرساکف
ideokinetic apraxia کنش پریشی زنجیرهای
oral dyskinesia حرکت پریشی دهانی
organic psychosis روان پریشی عضوی
admin تشریفات اداری و وفایف دیگر مربوط به کارکرد یک موسسه
dyseneia زبان پریشی کری زاد
holergasia روان پریشی تمام عیار
traumatic psychosis روان پریشی اسیب زاد
presenile psychosis روان پریشی پیش پیری
prepsychotic personality شخصیت پیش روان پریشی
autopsychosis روان پریشی خود- محور
color anomia زبان پریشی نامی رنگها
epochal psychosis روان پریشی سنین انتقالی
allopsychosis روان پریشی دگر محور
amnestic apraxia کردار پریشی یاد زدایشی
amnestic aphasia زبان پریشی یاد زدایشی
manic depressive psychosis روان پریشی شیدایی افسردگی
defected آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
defect آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
defects آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
defecting آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
brief reactive psychosis روان پریشی واکنشی کوتاه مدت
flank observation دیدبانی جانبی دیدبانی از دیدگاه جانبی
timing disc علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
variable area nozzle نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
byeffect اثر جانبی
fall-out [side effect] اثر جانبی
contour line خط جانبی
secondary effect اثر جانبی
lateral جانبی
spillover effect اثر جانبی
laterad جانبی
sidelong جانبی
by-effect اثر جانبی
accessory جانبی
adverse reaction اثر جانبی
bilateral دو جانبی
adverse reactions آثار جانبی
side circuit مدار جانبی
laterality برتری جانبی
device وسیله جانبی
spillover effects آثار جانبی
side chain زنجیر جانبی
side effects اثرهای جانبی
side group گروه جانبی
lateral dominance برتری جانبی
side reaction واکنش جانبی
spillover effect نتیجه جانبی
secondary effect نتیجه جانبی
side view نمای جانبی
by-effects آثار جانبی
lateral shifts تغییرات جانبی
lateral pressure فشار جانبی
adverse reactions اثرهای جانبی
side effects آثار جانبی
lateral shifts حرکت جانبی
secondary effects اثرهای جانبی
spillover effects اثرهای جانبی
lateral surface سطح جانبی
devices وسیله جانبی
byeffects اثرهای جانبی
lateral load بار جانبی
lateral inversion معکوس جانبی
lateral yield له شدگی جانبی
byeffects آثار جانبی
secondary effects آثار جانبی
by-effects اثرهای جانبی
ancillary equipment وسیله جانبی
lateral fissure شیار جانبی
ancillary equipment تجهیزات جانبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com