Dictiornary-Farsi | کارگران صنعتی جهان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
industrial workers of the world	کارگران صنعتی جهان


Other Matches

industrial workers	کارگران صنعتی
second world	جهان دوم . کشورهای پیشرفته اقتصادی سوسیالیستی را جهان دوم نامند
atlases	فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
atlas	فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
workers	کارگران
labours	کارگران
blue collar employees	کارگران
labor unions	اتحادیه کارگران
skilled workers	کارگران متخصص
dormitory-suburb	خوابگاه کارگران
Company town	شهرک کارگران
foremen	مباشر کارگران
foreman	مباشر کارگران
wildcat strike <idiom>	اعتصاب کارگران
workforce	شمار کارگران
farm labors	کارگران مزارع
farm labors	کارگران کشاورزی
labour union	اتحادیه کارگران
labor service	اتحادیه کارگران
labourunion	اتحادیه کارگران
labor union	اتحادیه کارگران
picket lines	صف کارگران اعتصابی
manual workers	کارگران دستکار
picket line	صف کارگران اعتصابی
work people	کارگران طبقه کارگر
profit-sharing	سهم کارگران از سود
griddle	غربال سیمی کارگران
griddles	غربال سیمی کارگران
the men were locked out	در را بروی کارگران بستند
profit sharing	سهم کارگران از سود
waterside workmen	کارگران کنار دریا
caboose	اطاق کارگران قطار
All of the workers want to go.	تمام کارگران می خواهند بروند
to unionize [American E]	متحد کردن [مثال کارگران]
to unionise [British E]	متحد کردن [مثال کارگران]
it spells ruin to the workmen	متضمن خانه خرابی کارگران است
knobstick	کارگریکه که بااعتصاب کارگران همراه نیست
barracking	منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
double time	پرداخت دستمزد کارگران به دو برابر مقدار عادی
section gang	دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
section crew	دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
truck system	اصول دادن کالا به جای دستمزد به کارگران
barrack	منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
barracked	منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
countervailing power	مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود
Most home helps prefer to live out.	بسیاری از کارگران خانگی ترجیح می دهند بیرون از خانه زندگی کنند .
high wrought	صنعتی
industrial water	اب صنعتی
industrial	صنعتی
manufacturing	صنعتی
technical	صنعتی
industrial consumption	مصرف صنعتی
industrial concern	بنگاه صنعتی
industrial chemistry	شیمی صنعتی
industrial building	بنای صنعتی
industrial area	منطقه صنعتی
technical grade	خلوص صنعتی
artless	غیر صنعتی
industrial disputes	اختلافات صنعتی
industrial economics	اقتصاد صنعتی
industrial building	ساختمان صنعتی
industrial relations	روابط صنعتی
industrial espionage	جاسوسی صنعتی
industrial frequency	فرکانس صنعتی
industrial insurance	بیمه صنعتی
industrialism	سیستم صنعتی
vertical union	اتحادیه صنعتی
trade effluent	فضولات صنعتی
industrial electronic	الکترونیک صنعتی
commercial efficiency	بازده صنعتی
producer buyer	خریدار صنعتی
polytechnical	دانشکده صنعتی
engineering workshop	کارگاه صنعتی
artistical	هنرامیز صنعتی
artificial magnet	مغناطیس صنعتی
valve	شیر صنعتی
art bronze	برنز صنعتی
mechnical	ماشینی صنعتی
applied economics	اقتصاد صنعتی
industrial fluctuations	نوسانهای صنعتی
artful	ماهرانه صنعتی
plants	واحد صنعتی
industrialization	صنعتی شدن
industrialising	صنعتی کردن
industrialization	صنعتی کردن
industrialization	صنعتی سازی
industrial unions	اتحادیههای صنعتی
industrializing	صنعتی کردن
industrial unit	واحد صنعتی
industrializes	صنعتی کردن
industrial wastewater	فاضلاب صنعتی
industrialize	صنعتی کردن
industrialises	صنعتی کردن
industrial revolution	انقلاب صنعتی
technological	حرفهای صنعتی
industrial nations	کشورهای صنعتی
industrial switch	کلید صنعتی
technologically	حرفهای صنعتی
polytechnic	دانشکده صنعتی
industrial psychology	روانشناسی صنعتی
polytechnics	دانشکده صنعتی
industrial union	اتحادیه صنعتی
plant	واحد صنعتی
industrial management	مدیریت صنعتی
producer advertising	تبلیغ محصولات صنعتی
process of industrialization	فرایند صنعتی شدن
pilot plant	واحد ازمایش صنعتی
industrial investment	سرمایه گذاری صنعتی
decreasing cost industry	هزینه نزولی صنعتی
industrial reserve army	ارتش ذخیره صنعتی
index of industrial production	شاخص تولید صنعتی
inartistically	بطور غیر صنعتی
industrial electric locomotive	لکوموتیو الکتریکی صنعتی
valve	ولو [شیر صنعتی]
industrial capitalism	سرمایه داری صنعتی
industrial classifications	طبقه بندی صنعتی
interphase transformer loss	تلفات پیچک صنعتی
industrial robot	دستگاه خودکار صنعتی
industrial alternating current	جریان متناوب صنعتی
manufactoring tape milling machine	دستگاه نورد صنعتی
art casting	ریخته گری صنعتی
an artistic production	عمل یا کار صنعتی
the industrial quarter of the	محله صنعتی شهر
applied economics engineer	مهندس اقتصاد صنعتی
bric-a-brac	خرده ریز صنعتی
articlcs of virtu	کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
artlessly	بطور ساده یاغیر صنعتی
metonymical	دارای صنعتی که انراmetonym گویند
Industrial Architecture	معماری خانه های صنعتی
Midlands	ناحیهی صنعتی در مرکز انگلستان
industrial instrument	دستگاه اندازه گیری صنعتی
trade fixtures	الات صنعتی نصب شده
industrialising	بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrial electronic computer	ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
industrialises	بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrializing	بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
pastiches	تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
pastiche	تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
industrial school	اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
industrializes	بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrialize	بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
macrocosm	جهان
vales	جهان
macrocosms	جهان
universe	جهان
vale	جهان
world	جهان
worlds	جهان
technological	تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
technologically	تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
industrial data collection device	دستگاه صنعتی جمع اوری داده
technologies	اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
technology	اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
nether world	این جهان
the lower regions	جهان مردگان
world power	جهان نیرو
world test	ازمون جهان
world view	جهان بینی
infinite universe	جهان نامتناهی
the next world	جهان اینده
nether world	جهان اینده
open universe	جهان باز
orrery	جهان نما
outworld	جهان بیرونی
peregrinator	جهان گرد
the lower world	جهان پایین
the invisible world	جهان ناپدید
the invisible	جهان ناپدید
screenland	جهان سینما
mineral kingdom	جهان جمادات
the old world	جهان کهنه
the vanity of the world	پوچی جهان
creator of the world	جهان آفرین
weltanschauung	جهان بینی
universe of system	جهان سیستم
infinite universe	جهان باز
internationalist	جهان گرا
worldview	جهان بینی
this world of ours	این جهان ما
the whole world	سراسر جهان
the future	جهان اینده
all over the world	در سراسر جهان
faerie	جهان پریان
worldly-wise	جهان دیده
closed universe	جهان بسته
animals kingdom	جهان جانوران
animal kingdom	جهان جانوران
expansion of universe	انبساط جهان
all the world over	در سراسر جهان
cosmorama	جهان نما
Third World	جهان سوم
universe	جهان کیهان
earthling	ساکن جهان
panorama	جهان نما
underworld	زیرین جهان
creator the world	جهان افرین
worldwide	در سرتاسر جهان
world creating	جهان افرین
demiurge	جهان افرین
filmdom	جهان سینما