English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (7 milliseconds)
English Persian
man made goods کالاهای ساخت بشر
Search result with all words
intermediate stock موجودی کالاهای درحال ساخت
silk manufactures of home کالاهای ابریشمی ساخت میهن
work in process کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in progress کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
Other Matches
consolidation container کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
branded goods کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
producer's goods کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
Visual Basic ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
perishable goods کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
os/ سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
hazardous goods کالاهای خطرناک
goods on consignment کالاهای امانی
goods in transit کالاهای عبوری
goods receiving کالاهای دریافتی
goods inwards کالاهای دریافتی
goods intake کالاهای دریافتی
heavy goods کالاهای سنگین
intermediate goods کالاهای واسطهای
nondurable goods کالاهای بی دوام
mixed goods کالاهای مختلط
merit goods کالاهای ایده ال
merit goods کالاهای مطلوب
labor intensive goods کالاهای کاربر
inwards goods کالاهای وارداتی
investment goods کالاهای سرمایهای
intermediate goods کالاهای واسطه
producer goods کالاهای تولیدی
fancy goods کالاهای تجملی
expendable supplies کالاهای مصرفی
durables کالاهای بادوام
capital goods کالاهای سرمایهای
available goods کالاهای موجود
attractive goods کالاهای جذاب
imports کالاهای وارداتی
exports کالاهای صادراتی
luxury goods کالاهای تشریفاتی
luxury goods کالاهای تجملی
collective goods کالاهای جمعی
durable goods کالاهای بادوام
differentiated products کالاهای ناهمگن
differentiated products کالاهای متفاوت
consumption goods کالاهای مصرفی
purpose made کالاهای خاص
consumables کالاهای مصرفی
complementary goods کالاهای مکمل
commercial items کالاهای تجارتی
necessities کالاهای ضروری
producer goods کالاهای سرمایهای
proprietary goods کالاهای اختصاصی
public goods کالاهای عمومی
visibles کالاهای مرئی
supporting goods کالاهای حمایتی
substitute goods کالاهای جانشین
spot goods کالاهای موجود
soft goods کالاهای بی دوام
social good کالاهای عمومی
prohibited goods کالاهای ممنوعه
social good کالاهای اجتماعی
Consumer ( consrmers ) goods . کالاهای مصرفی
consumer goods کالاهای مصرفی
producer's goods کالاهای مولد
goods inwards کالاهای درحال تحویل
soft goods کالاهای مصرف شدنی
stock market بورس کالاهای مختلف
goods receiving کالاهای درحال تحویل
secondhand goods کالاهای دست دوم
goods intake کالاهای درحال تحویل
commodity loading بارگیری کالاهای مختلف
spot goods کالاهای اماده تحویل
free list صورت کالاهای بی گمرک
finished goods کالاهای اماده فروش
finished goods کالاهای ساخته شده
consumer nondurables کالاهای مصرفی بی دوام
durable consumption goods کالاهای مصرفی بادوام
visibles کالاهای قابل رویت
damaged shipments کالاهای اسیب دیده
consumer durable goods کالاهای مصرفی بادوام
competitive goods کالاهای مورد رقابت
stock accounting حساب کالاهای موجود
stock markets بورس کالاهای مختلف
consumer durables کالاهای مصرفی پر دوام
principle of exclusion در مورد کالاهای خصوصی
intermediate stock کالاهای نیمه تمام
semi finished goods کالاهای نیمه ساخته
semi luxury goods کالاهای نیمه تجملی
perishable goods کالاهای فاسد شدنی
overdue goods کالاهای تحویل نشده
prohibited goods کالاهای منع شده
nondurable consumer goods کالاهای مصرفی بی دوام
nonessential goods کالاهای غیر اساسی
service stock اماد و کالاهای جنگی
fabrication کالاهای ساخته شده
semi durable goods کالاهای نیمه بادوام
rationed goods کالاهای جیره بندی شده
extreport trade صادرات مجدد کالاهای وارداتی
ten cent store فروشگاه دارای کالاهای ارزان
Goods to declare همراه داشتن کالاهای گمرکی
excise taxes مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
Nothing to declare همراه نداشتن کالاهای گمرکی
marketable goods کالاهای قابل عرضه به بازار
consumer price index شاخص قیمت کالاهای مصرفی
jetsam کالاهای به دریا ریخته شده
job lots کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
job lot کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
consumer credit اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
delivery note فهرست کالاهای در حال حمل
catalogues فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogued فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogs فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloguing فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloging فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
articlcs of virtu کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
farm price supports حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
cataloged فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
surplus مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
general cargo rates نرخهای حمل کالاهای متفرقه
index of consumer prices شاخص قیمت کالاهای مصرفی
surpluses مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
finished goods stock موجودی کالاهای تمام شده
catalogue فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
consumable اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
finished کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
cornering the market خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
combination carrier کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
demand factors جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
packing list صورت کالاهای بسته بندی شده
salvor نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
bonded store انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
stores کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
goods on approval تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
field stockade کالاهای انبار شده در صحرا یا میدان جنگ
durable goods کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
window shop به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
discriminating tariff شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
flag discrimination مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
window shopper کسی که فقط از پشت ویترین کالاهای عرضه شده راتماشا میکند
prize of war کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
group contracts قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
Best before: تا این تاریخ مصرف شود : [برچسب روی کالاهای فاسد شدنی]
trade restrictions جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
just in time روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود
customs union مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
abc analysis طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
dead weights کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weight کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
habitus ساخت
compositions ساخت
composition ساخت
substandard بد ساخت
conformation ساخت
manufactory ساخت
make up ساخت
fecit ساخت
invenit ساخت
texture ساخت
making ساخت
textures ساخت
structuring ساخت
design ساخت
performance ساخت
performances ساخت
workmanship ساخت
make-up ساخت
manufacture ساخت
formation ساخت
fabrication ساخت
unstructured بی ساخت
manufactures ساخت
manufactured ساخت
manufacturing ساخت
generations ساخت
generation ساخت
synthesis ساخت
designs ساخت
constructions ساخت
syntheses ساخت
construction ساخت
built ساخت
structure ساخت
form ساخت
structures ساخت
forms ساخت
formed ساخت
group structure ساخت گروهی
grafted ساخت وپاخت
new built تازه ساخت
mental structure ساخت ذهنی
grafts ساخت وپاخت
manufacturing cost هزینه ساخت
elaborated ساخت استاد
newmade تازه ساخت
new buit تازه ساخت
building block کنده ساخت
market structure ساخت بازار
home made ساخت داخلی
elaborate ساخت استاد
homemade ساخت میهن
elaborates ساخت استاد
latent structure ساخت نهفته
machine made ساخت ماشین
manufacture cost ارزش ساخت
manufacture process فرایند ساخت
manufacture process فراگرد ساخت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com