English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 83 (6 milliseconds)
English Persian
dissection کالبد گشایی
necroscopy کالبد گشایی
Other Matches
public رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
indehiscence نا گشایی
problem-solving مساله گشایی
decoding رمز گشایی
opening joints درز گشایی
fenestration روزنه گشایی
raking out of a joint درز گشایی
cryptographic مربوط به رمز گشایی
pickelock دزد قفل گشایی
relief گره گشایی جبران
Problem - solving . گره گشایی ( رفع مشکل )
executing رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
executed رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
execute رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
executes رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
processor پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کد گشایی و اجرا میکند طبق کد برنامه
fetched رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه
fetches رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه
fetch رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه
molded کالبد
skeletons کالبد
compages کالبد
matrix or matrices کالبد
skelton کالبد
frame کالبد
shells کالبد
molds کالبد
mould کالبد
moulded کالبد
moulds کالبد
mold کالبد
fabric کالبد
fabrics کالبد
framework کالبد
frameworks کالبد
skeleton کالبد
shell کالبد
shelling کالبد
corpuses بدن کالبد
corpora بدن ها [کالبد]
somatology کالبد شناسی
teleplasm کالبد مثالی
torso بدن [کالبد]
bodies بدن ها [کالبد]
bod [slang] [short for body] بدن [کالبد]
corpora بدن [کالبد]
dissection کالبد شکافی
body بدن [کالبد]
autopsy کالبد شکافی
anatomist کالبد شناس
solid بدن [کالبد]
solid figure بدن [کالبد]
autopsies کالبد شکافی
corpus بدن [کالبد]
chassis اسکلت کالبد
corpus بدن کالبد
scalpels چاقوی کالبد شکافی
neuroanatomy کالبد شناسی اعصاب
anatomize کالبد شناسی کردن
scalpel چاقوی کالبد شکافی
malpighian وابسته به کالبد شناس ایتالیایی
cryptography مط العه روش ها و تکنیکهای رمز گذاری و رمز گشایی
earwax واکس گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
cerumen جرم گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
external ear گوش بیرونی [کالبد شناسی بدن انسان]
outer ear گوش بیرونی [کالبد شناسی بدن انسان]
acoustic meatus [Meatus acusticus] مجرای گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
auditory canal مجرای گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
auditory passage مجرای گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
earwax جرم گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
cerumen واکس گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
cryptographic قوانین رمز گذاری و رمز گشایی داده
adenoid لوزه سوم [پزشکی] [کالبد شناسی بدن انسان]
nasopharyngeal tonsil لوزه سوم [پزشکی] [کالبد شناسی بدن انسان]
pharyngeal tonsil لوزه سوم [پزشکی] [کالبد شناسی بدن انسان]
lateral meniscus منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
ciphers رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cyphers رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cipher رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
public روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com