| Total search result: 202 (14 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| generation |
کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند |
| generations |
کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| first generation computer |
کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است |
| Babbage |
nelrhC Babbage مخترع انگلیسی اولین ماشین حساب خودکار و قالب اصلی کامپیوترهای دیجیتالی امروز |
| source |
نقط ه اصلی یا شروع |
| synchronous |
فناوری حافظه سریع جدید که قط عات حافظه آن با همان سیگنال ساعتی کار می کنند که پردازنده اصلی , بنابراین همان هستند |
| transphasor |
ترانزیستور نوری که از کریستال ساخته شده است که قادر به تنظیم اشعه اصلی نور طبق سیگنال ورودی کوچکتر است |
| cost plus contracts |
قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده |
| sectors |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
| sector |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
webbing end |
[قسمت گلیم بافی فرش قبل از شروع به بافت اصلی متن فرش] |
| oem |
شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند |
| set up |
مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن |
| VL bus |
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده |
| VL local bus |
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده |
| start off |
شروع کردن شروع شدن |
| college of [music, technology,...] |
دانشگاه فناوری |
| loadable <adj.> |
فشارپذیر [فناوری] |
| technologically |
مربوط به فناوری |
| biotechnology |
زیست فناوری |
| polytechnic |
دانشگاه فناوری |
| University of Applied Sciences [UAS] |
دانشگاه فناوری |
| technological |
مربوط به فناوری |
| senior technical college |
دانشگاه فناوری |
| he was refused employment |
کردند |
| generations |
جدیدترین نوع فناوری |
| technical sales and distribution |
فروش فناوری و پخش |
| eco-tech |
فناوری زیست بوم |
| eco-technology |
فناوری زیست بوم |
| engineering documents |
پرونده های فناوری |
| generation |
جدیدترین نوع فناوری |
| they mulcted him |
او را جریمه کردند |
| they proclaimed him sovereign |
اعلان کردند |
| they put their heads together |
با هم مشورت کردند |
| The trees are in bloom . |
درختها گه کردند |
| masters |
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد |
| master data file |
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد |
| mastered |
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد |
master |
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد |
| freewheel [overrunning clutch ] |
چرخ آزاد [فناوری مکانیک] |
| high technology |
پیشرفته بودن از نظر فناوری |
| high tech |
پیشرفته بودن از نظر فناوری |
| acciaccatura |
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود |
| what a ready welcome i found! |
چه حسن استقبالی از من کردند ! |
| They pinched my keys. |
کلیدهایم رابلند کردند |
| he was sent to england |
به انگلیس اعزام کردند |
| they had words |
باهم نزاع کردند |
| It was required of me . They imposed it on me . |
آنرا به من تکلیف کردند |
| potsdom agreement |
تاکید وتشریح کردند |
| They escaped under cover of darkness. |
درتاریکی شب فرار کردند |
| They greeted each other. |
با هم سلام وتعارف کردند |
| they put up a good fight |
جنگ خوبی کردند |
| launching area |
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی |
| superconducting computers |
کامپیوترهای مافوق هادی |
| fifth generation computers |
کامپیوترهای نسل پنجم |
| tightly coupled |
کامپیوترهای بهم وابسته |
| third generation computers |
کامپیوترهای نسل سوم |
| tandem computers |
کامپیوترهای پشت سرهم |
| second generation computers |
کامپیوترهای نسل دوم |
| first generation computers |
کامپیوترهای نسل اول |
| on board |
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد |
| technological |
تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید |
| technologically |
تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید |
| researched |
توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری |
| researches |
توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری |
| generation |
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای LSI |
| researching |
توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری |
| generations |
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای LSI |
| telecommunications |
فناوری ارسال و دریافت پیام در یک مسافتی |
| research |
توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری |
| they were made one |
یعنی باهم عروسی کردند |
| the house was highly rated |
خانه رازیاد تقویم کردند |
| they poured toward that city |
سوی ان شهر هجوم کردند |
| The kids stamped on the ants . |
بچه ها مورچه را با لگه له می کردند |
| They were talking in Spanish . |
بزبان اسپانیولی صحبت می کردند |
| He was deported from Iran. |
اورااز ایران اخراج کردند |
| They changed seats . |
صندلی هایشان را با هم عوض کردند |
| its was extended |
مدت اعتبارانرا دراز کردند |
| His path was strewn with flowers . |
مقدم اورا گلباران کردند |
| bombers raided the city |
بمب افگن ها ان شهررابمباران کردند |
| They beat each other black and blue. |
همدیگر را خونین ومالین کردند |
| nubus |
- بیتی در کامپیوترهای Apple MacintoshII |
| productions |
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه |
production |
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه |
| center disc [disk wheel] |
دیسک با سوراخ بزرگ در کانونش [ فناوری خودرو] |
| initiation |
شروع کار شروع |
| The soldirs leg was amputated . |
پای سرباز را قطع کردند ( بریدند ) |
| the exercised thier veto |
انها حق وتوی خود را اعمال کردند |
| They searched the whole town . |
تمام شهر را گشتند ( جستجو کردند ) |
| he was engagedon probation |
بعنوان کاراموزی اورا استخدام کردند |
| We sent for the doctor. |
برای ما این دکتر را صدا کردند. |
| They shook hand and made up. |
با یکدیگر دست دادند وآشتی کردند |
| bombers raided the city |
بمب افگن هابران شهرحمله کردند |
| I had my car broken into last week. |
هفته پیش از ماشینم دزدی کردند. |
| he paid through the nose |
زیاد به او تحمیل کردند گوشش را بریدند |
Fatimid |
[پادشاهان اسلامی که در مصر حکومت می کردند.] |
| she was shot for a spy |
اورابه تهمت جاروزی تیرباران کردند |
| He was framed. |
برایش پاپوش دوختند ( توطئه کردند ) |
| first generation computer |
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی |
| generations |
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن |
| generation |
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن |
| initial reserves |
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی |
| main guard |
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی |
staple |
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی |
| prototypic |
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی |
| prototypal |
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی |
| stapling |
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی |
| stapled |
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی |
| os/ |
او- اس- توسیستم عاملی برای کامپیوترهای 2/personalsysterm |
| audio |
و معمولاگ در کامپیوترهای خانگی استفاده میشود |
| atari |
یک شرکت تولیدکننده بزرگ کامپیوترهای شخصی |
| kaypro |
علامت تجاری کامپیوترهای قابل حمل |
| generations |
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم |
| autokerning |
کاهش [و تنظیم ] خودکار فاصله دخشه ها [فناوری چاپ] |
| automatic kerning |
کاهش [و تنظیم ] خودکار فاصله دخشه ها [فناوری چاپ] |
| generation |
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم |
| modular construction |
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته |
| they howled the speaker down |
سخنگوراباجیغ وداد وادار به پایین امدن کردند |
| corinthian brass or bronze |
یکجور مفرغ که ازسیم و زرومس ترکیب می کردند |
| The bandits stripped him of all his belongines . |
دزدهای سر گردنه ( راهزنان ) اورا لخت کردند |
| They I got confused . |
آنقدر ازمن سؤال کردند که گیج شدم |
| inns of chancery |
عمارتی در لندن که بیشترشاگردانش حقوق در ان زندگی می کردند |
| knickerbocker |
زاده هلندی هایی که به york new کوچ کردند |
| Everybody condemned his foolish behaviour . |
همه رفتار نادرست اورا محکوم کردند |
pick |
که روی mainframe و کامپیوترهای PC یا کوچک کار میکند |
| MCGA |
استاندارد آداپتور گرافیک رنگی در کامپیوترهای IBM PC |
| picks |
که روی mainframe و کامپیوترهای PC یا کوچک کار میکند |
| portable |
که روی کامپیوترهای مختلف قابل استفاده اند |
| to unstitch something [sewing] |
کوکی [بخیه ای] را باز کردن [دوختن پارچه] [فناوری بافندگی] |
| to kern |
کاهش دادن [و تنظیم کردن ] فاصله دخشه ها [فناوری چاپ] |
| Shoppers were scrambling to get the best bargains. |
خریداران تقلا می کردند بهترین معامله را داشته باشند. |
| The victors demanded unconditional surrender . |
فاتحین تقاضای تسلیم بدون قید وشرط کردند |
| The planes pin- pointed the enemy targets . |
هواپیما ها گشتند تا هدفهای دشمن را دقیق پیدا کردند |
| multicolour |
استاندارد آداپتور گرافیک رنگی مناسب در کامپیوترهای IBM PC |
| cms |
ConversationalIB سیستم عامل کامپیوترهای بزرگ System onitor |
| technologies |
فناوری درخواست , ذخیره سازی , پردازش و توزیع اطلاعات به صورت الکترونیکی . |
| technology |
فناوری درخواست , ذخیره سازی , پردازش و توزیع اطلاعات به صورت الکترونیکی . |
| Few reporters dared to enter the war zone. |
چندی از خبرنگاران جرأت کردند وارد منطقه جنگی بشوند. |
| Boers |
سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند |
| Our children have all left home now, but [except] [bar] one. |
همه بچه های ما خانه را ترک کردند به غیر از یکی. |
| leet |
دادگاهی که تیول داران سالی یا ششماه یکبار برپا می کردند |
| I wanted to go camping but the others quickly ruled out that idea. |
من می خواستم به کمپینگ بروم اما دیگران سریع ردش کردند. |
| Boer |
سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند |
| The room is bare of furniture . |
این اتاق خیلی لخت کردند ( مبلمان کافی ندارد ) |
| amiga |
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط کمودور توسعه یافته اند |
| Z0 |
بیتی ساخت Zilog که در کامپیوترهای خیلی قدیمی تر به کار می رفت |
| lips |
واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم |
| long haul network |
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای دور با سیستم تلفن عمومی |
| heterogeneous network |
شبکه کامپیوتری که کامپیوترهای با نوع مختلف را بهم وصل میکند |
| mainstays |
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی |
| mainstay |
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی |
anastylosis |
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی] |
| base unit |
یکای اصلی واحد اصلی |
| base camp |
پایگاه اصلی کمپ اصلی |
| fundamental unit |
یکای اصلی واحد اصلی |
| master file |
فایل اصلی پرونده اصلی |
| expansion slots |
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند |
| myrmidon |
یکی از اهالی جنگجوی thessalyکه در جنگ troyپادشاه خودرا پیروی کردند |
| guide |
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ |
| vm/sp |
VirtualIB سیستم عاملی برای کامپیوترهای بزرگ Product System achine |
| guided |
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ |
| Atari ST |
محدودهای از کامپیوترهای شخصی که توسط Atari Crop ایجاد شده اند |
| guides |
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ |
| low power standby |
خصوصیت حفظ انرژی در کامپیوترهای قابل حمل و صفحه تصویرهای متصل به آن |
| Intel |
بیتی استفاده میکند که اولین بار در کامپیوترهای IBMPC به کار رفت |
| thin window display |
نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود |
| TFT screen |
روش ایجاد صفحه نمایش LCD با کیفیت بالا در کامپیوترهای Laptop |
| Quantel |
شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند |
| mohock |
تنی ازگردن کلفتهای اشرافی درسده هجدهم درخیابانهای لندن اوباشی می کردند |
| lombards |
گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند |
sabbatical year |
در دوران یهودیان باستان سال هفتم که طی آن زمین را آیش می کردند و بدهکاران را می بخشیدند |
| adlib |
نوعی کارت صدا برای کامپیوترهای شخصی با نوارگردان ابتدایی و توابع MIDI |
| international standards organization |
سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند |
| introduced |
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند. |
| core |
1-حافظه مرکزی کامپیوتر. 2-روش ذخیره سازی غیر فرار در کامپیوترهای قدیمی |
| cores |
1-حافظه مرکزی کامپیوتر. 2-روش ذخیره سازی غیر فرار در کامپیوترهای قدیمی |
| AFP |
پروتکل ارتباط بین ایستگاههای کاری و سرورها در یک شبکه کامپیوترهای Macintosh Apple |
| cyber |
یک سری از کامپیوترهای بزرگ که توسط شرکت corporation data controlساخته شده اند |
| PROFS |
سیستم پست الکترونیکی ساخت IBM که روی کامپیوترهای mainframe اجرا میشود |
| introduce |
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند. |
| introducing |
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند. |
| end system |
پروتکل استاندارد OSI که به کامپیوترهای میزبان اجازه محل یابی یک router را می دهند. |
| conferencing |
بحث بین کاربران راه دور با استفاده از کامپیوترهای متصل به هم با مودم یا شبکه |
| ps/ |
محدوده کامپیوترهای IBM PC سازگارند ولی از باس MCA متفاوتی استفاده می کنند |
| introduces |
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند. |
| matter |
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد |
| matters |
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد |
| mattered |
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد |
| mattering |
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد |
| DIMM |
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود |
| network |
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند |
| pl/ |
زبان برنامه نویسی سطح بالا در کارهای ارتباطی و علمی روی کامپیوترهای بزرگ |
| IBM |
محدوده کامپیوترهای شخصی بر پایه Intel و پردازنده هایی که حاوی باس MCA هستند |
| comdex |
نمایشگاه بازرگانی کامپیوترهای بزرگ در امریکا و سایر کشورها کامدکس processing Data municationand |
| networks |
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند |
| TrueType |
فناوری نوشتاری سافت Apple و ماکروسافت برای چاپ دقیق هر آنچه در صفحه نمایش داده میشود |
| external |
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود |
| externals |
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود |
| elegant |
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند |
| cybernation |
کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده |
| atari |
نام نوعی از کامپیوترهای شخصی و وسائل جانبی مشهور که توسط شرکت ATARI تولید میشود |
| wordstar |
برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Micropro International برای کامپیوترهای CPLM و IBMPC |