English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
four address computer کامپیوتر چهار نشانی
Other Matches
quadruple address با نشانی چهار کانه
three address computer کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه
one address computer کامپیوتر یک نشانی
cross-in-square [کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
four poster تختخوابی که چهار تیر یادیرک در چهار گوشه دارد
trapezium چهار پهلو چهار ضلعی غیر منظم
quatrefoil چهار وجهی [این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
tetrahedron جسم چهار سطحی چهار ضلعی
tetrapterous دارای چهار بال چهار جناحی
tetragonal دارای چهار زاویه چهار کنجی
quadrumana چهار دستان میمونهای چهار دست و پا
quadrumvir انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری
minicomputer کامپیوتر کوچک با محدوده دستوران و توان پردازش بیشتر از ریز کامپیوتر ولی غیرقابل مقایسه با سرعت و فرفیت ارسال داده کامپیوتر main frame
quadrangles چهار گوش چهار دیواری
quadrangle چهار گوش چهار دیواری
quatrefoil چهار ترک چهار گوشه
qyaternary چهار واحدی چهار عضوی
upload 1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
externals که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
mini کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
remote نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remoter نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remotest نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
slaved کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
literate قادر به فهمیدن اصط لاحات مربوط به کامپیوتر و نحوه استفاده از کامپیوتر
load module یک برنامه کامپیوتر به شکلی که میتواند فورا" توسط کامپیوتر اجرا شود
slaves کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
assembler اسمبلی که کد ماشین را از یک کامپیوتر در حین اجرای کامپیوتر دیگر تولید ی کند
slave کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slaving کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
downward توانایی سیستم کامپیوتر پیچیده برای کار با یک کامپیوتر ساده
downsize انتقال یک شرکت از یک سیستم کامپیوتر بر پایه کامپیوتر mainframe مرکزی به محیط شبکه .
interfacing سخت افزار یا نرم افزاری که واسط بین دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و وسیله است
processor استفاده از چندین کامپیوتر کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
host computers کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
host computer کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
identification حرف که بر کامپیوتر میزبان ارسال میشود تا ماهیت و محل کامپیوتر دور یا ترمینال مشخص شود
identification تابعی که توسط کامپیوتر میزبان استفاده میشود تا مافیت و مشخصات کامپیوتر یا کاربر را بیان کند.
CTR کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترلی به کامپیوتر می فرستد
preprocessor کامپیوتر کوچک که برخی پردازشهای ابتدایی روی داده خام انجام میدهد پیش از ارسال آن به کامپیوتر اصلی
naive user شخصی که می خواهد کاری را با کامپیوتر انجام دهد امافاقد تجربه لازم برای برنامه نویسی با کامپیوتر میباشد
output 1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
outputs 1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
layer استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
layers استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
infra red link سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
reset key کلیدی روی یک صفحه کامپیوتر که معمولا برای برگرداندن قسمتهای یک کامپیوتر به حالت قبل از اجرا شدن برنامه بکار می رود
special purpose computer کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص
number cruncher کامپیوتر کاملا" عددی کامپیوتر محاسباتی
computing مربوط به کامپیوتر یا اجرا روی کامپیوتر ها
applebus امکان میدهد که به سایرکامپیوترها وصل شده و یک شبکه ایجاد کند تا اطلاعات یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگرانتقال یابدیک دستگاه بیرونی که به ریزکامپیوتر ACINTOSH
voice grade channel ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
automonitor ثبت کننده عملیات کامپیوتر برنامه کامپیوتری که وفایف عملیاتی کامپیوتر را ثبت میکند
main store حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main memory حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
computer memory حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
primary memory حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
processor پردازندهای که بین منبع ورودی و کامپیوتر مرکزی است , کار آن پردازش داده دریافتن برای کاهش بار کاری کامپیوتر اصلی است
single address با یک نشانی
address نشانی
counter sign نشانی
three address با سه نشانی
cell address نشانی سل
passwords نشانی
addressed نشانی
password نشانی
addresses نشانی
address part جز نشانی
two address با دو نشانی
foamed کف اتش نشانی
home address نشانی مبداء
relative address نشانی نسبی
virtual address نشانی مجازی
foam کف اتش نشانی
foams کف اتش نشانی
address modification پیرایش نشانی
reference address نشانی مرجع
firefighting آتش نشانی
addressing نشانی یابی
addressing نشانی دهی
regional address نشانی منطقه ای
self relative address نشانی نسبی
address modification اصلاح نشانی
address part جزء نشانی
address register ثبات نشانی
return address نشانی بازگشت
address variable متغیر نشانی
addressability نشانی پذیری
addressable نشانی پذیر
relocatable address نشانی جابجاپذیر
address format قالب نشانی
base address نشانی پایه
absolute address نشانی مطلق
actual address نشانی واقعی
address bus گذر نشانی
variable address نشانی متغییر
address adjustment تعدیل نشانی
two address computer کامپیوتربا دو نشانی
address counter نشانی شمار
aiming point نقطه نشانی
address نشانی دادن
explicit address نشانی صریح
effective address نشانی موثر
directing point نقطه نشانی
multiple address با نشانی چندگانه
direct address نشانی مستقیم
fire prevention اتش نشانی
floating audress نشانی شناور
symbolic address نشانی نمادی
addresses نشانی دادن
parameter setting پارامتر نشانی
fire fighting اتش نشانی
synthetic address نشانی مصنوع
nanoaddressable نشانی ناپذیر
foaming کف اتش نشانی
token نشانی یادگاری
addressed نشانی دادن
to miss a mark نشانی را نزدن
branch address نشانی انشعاب
multi address با چند نشانی
to hit a mark نشانی را زدن
triple address با نشانی سه گانه
fire-fighting اتش نشانی
single address بایک نشانی
machine address نشانی ماشین
tokens نشانی یادگاری
memory address نشانی حافظه
hydrant شیراتش نشانی
hydrants شیراتش نشانی
specific address نشانی خاص
multiaddress با چند نشانی
home address نشانی منزلگاه
hand extinguisher کپسول اتش نشانی
byte addressable نشانی پذیر تالقمه
byte addressable بایت نشانی پذیر
firehouse ایستگاه اتش نشانی
fire company شرکت اتش نشانی
fire fighter مامور اتش نشانی
current address register ثبات نشانی جریان
bit addressable نشانی پذیر تا ذره
fire party گروه اتش نشانی
generated address نشانی تولید شده
dynamic address translate مترجم نشانی پویا
addresses نشانی گیرنده پیام
fire post جایگاه اتش نشانی
chip of the old block بچهای که نشانی ازپدرداردcontribute
fearnought suit لباس اتش نشانی
fire party تیم اتش نشانی
fire main لوله اب اتش نشانی
caracter addressable کاراکتر نشانی پذیر
fire fighting اتش نشانی کردن
addressed نشانی گیرنده پیام
fire station پست اتش نشانی
fire station اداره اتش نشانی
fire station مرکز اتش نشانی
fire stations ایستگاه اتش نشانی
fire stations پست اتش نشانی
fire stations اداره اتش نشانی
fire stations مرکز اتش نشانی
firefighter مامور اتش نشانی
firefighters مامور اتش نشانی
fireguard مامور اتش نشانی
fireguards مامور اتش نشانی
fire alarm اژیر اتش نشانی
fire alarms اژیر اتش نشانی
fire hydrant شیر اتش نشانی
fire hydrants شیر اتش نشانی
fire plug شیر اتش نشانی
fire station ایستگاه اتش نشانی
fireplugs شیر اب اتش نشانی
address نشانی گیرنده پیام
pompier ladder نردبان اتش نشانی
obelus نشانی بدین شکل "-"
acknowledge اعلام نشانی کردن
acknowledges اعلام نشانی کردن
acknowledging اعلام نشانی کردن
n address instruction دستور العمل با N نشانی
fireplug شیر اب اتش نشانی
fire extinguishers کپسول اتش نشانی
firemen مامور اتش نشانی
authenticator اعلام کننده نشانی
fire engines ماشین اتش نشانی
fire department اداره اتش نشانی
fire departments اداره اتش نشانی
key to address transfermation تبدیل کلید به نشانی
hydrants شیر اتش نشانی
fire engine ماشین آتش نشانی
extinguisher دستگاه اتش نشانی
relative addressing نشانی دهی نسبی
What is your home address? نشانی منزلتان چیست ؟
reset cycle چرخه باز نشانی
fire brigade مامورین اتش نشانی
scaling ladder نردبان اتش نشانی
sector addressing نشانی دهی قطاعی
authentication equipment وسایل تعیین نشانی
word addressable نشانی پذیری کلمه
fire hydrant شیر آتش نشانی
fireplug [American] شیر آتش نشانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com