Total search result: 201 (9 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
four address computer |
کامپیوتر چهار نشانی |
|
|
Other Matches |
|
quadruple address |
با نشانی چهار کانه |
three address computer |
کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه |
one address computer |
کامپیوتر یک نشانی |
cross-in-square |
[کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای] |
four poster |
تختخوابی که چهار تیر یادیرک در چهار گوشه دارد |
trapezium |
چهار پهلو چهار ضلعی غیر منظم |
quatrefoil |
چهار وجهی [این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.] |
tetrahedron |
جسم چهار سطحی چهار ضلعی |
tetrapterous |
دارای چهار بال چهار جناحی |
tetragonal |
دارای چهار زاویه چهار کنجی |
quadrumana |
چهار دستان میمونهای چهار دست و پا |
quadrumvir |
انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری |
minicomputer |
کامپیوتر کوچک با محدوده دستوران و توان پردازش بیشتر از ریز کامپیوتر ولی غیرقابل مقایسه با سرعت و فرفیت ارسال داده کامپیوتر main frame |
quadrangles |
چهار گوش چهار دیواری |
quadrangle |
چهار گوش چهار دیواری |
quatrefoil |
چهار ترک چهار گوشه |
qyaternary |
چهار واحدی چهار عضوی |
upload |
1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان . |
externals |
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود |
external |
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود |
mini |
کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست |
remote |
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد |
remoter |
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد |
remotest |
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد |
slaved |
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود |
literate |
قادر به فهمیدن اصط لاحات مربوط به کامپیوتر و نحوه استفاده از کامپیوتر |
load module |
یک برنامه کامپیوتر به شکلی که میتواند فورا" توسط کامپیوتر اجرا شود |
slaves |
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود |
assembler |
اسمبلی که کد ماشین را از یک کامپیوتر در حین اجرای کامپیوتر دیگر تولید ی کند |
slave |
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود |
slaving |
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود |
downward |
توانایی سیستم کامپیوتر پیچیده برای کار با یک کامپیوتر ساده |
downsize |
انتقال یک شرکت از یک سیستم کامپیوتر بر پایه کامپیوتر mainframe مرکزی به محیط شبکه . |
interfacing |
سخت افزار یا نرم افزاری که واسط بین دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و وسیله است |
processor |
استفاده از چندین کامپیوتر کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی |
host computers |
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر |
host computer |
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر |
identification |
حرف که بر کامپیوتر میزبان ارسال میشود تا ماهیت و محل کامپیوتر دور یا ترمینال مشخص شود |
identification |
تابعی که توسط کامپیوتر میزبان استفاده میشود تا مافیت و مشخصات کامپیوتر یا کاربر را بیان کند. |
CTR |
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترلی به کامپیوتر می فرستد |
preprocessor |
کامپیوتر کوچک که برخی پردازشهای ابتدایی روی داده خام انجام میدهد پیش از ارسال آن به کامپیوتر اصلی |
naive user |
شخصی که می خواهد کاری را با کامپیوتر انجام دهد امافاقد تجربه لازم برای برنامه نویسی با کامپیوتر میباشد |
output |
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر |
outputs |
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر |
layer |
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند |
layers |
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند |
infra red link |
سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند |
reset key |
کلیدی روی یک صفحه کامپیوتر که معمولا برای برگرداندن قسمتهای یک کامپیوتر به حالت قبل از اجرا شدن برنامه بکار می رود |
special purpose computer |
کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص |
number cruncher |
کامپیوتر کاملا" عددی کامپیوتر محاسباتی |
computing |
مربوط به کامپیوتر یا اجرا روی کامپیوتر ها |
applebus |
امکان میدهد که به سایرکامپیوترها وصل شده و یک شبکه ایجاد کند تا اطلاعات یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگرانتقال یابدیک دستگاه بیرونی که به ریزکامپیوتر ACINTOSH |
voice grade channel |
ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی |
ctrl |
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد |
automonitor |
ثبت کننده عملیات کامپیوتر برنامه کامپیوتری که وفایف عملیاتی کامپیوتر را ثبت میکند |
main store |
حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر] |
main memory |
حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر] |
computer memory |
حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر] |
primary memory |
حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر] |
processor |
پردازندهای که بین منبع ورودی و کامپیوتر مرکزی است , کار آن پردازش داده دریافتن برای کاهش بار کاری کامپیوتر اصلی است |
single address |
با یک نشانی |
address |
نشانی |
counter sign |
نشانی |
three address |
با سه نشانی |
cell address |
نشانی سل |
passwords |
نشانی |
addressed |
نشانی |
password |
نشانی |
addresses |
نشانی |
address part |
جز نشانی |
two address |
با دو نشانی |
foamed |
کف اتش نشانی |
home address |
نشانی مبداء |
relative address |
نشانی نسبی |
virtual address |
نشانی مجازی |
foam |
کف اتش نشانی |
foams |
کف اتش نشانی |
address modification |
پیرایش نشانی |
reference address |
نشانی مرجع |
firefighting |
آتش نشانی |
addressing |
نشانی یابی |
addressing |
نشانی دهی |
regional address |
نشانی منطقه ای |
self relative address |
نشانی نسبی |
address modification |
اصلاح نشانی |
address part |
جزء نشانی |
address register |
ثبات نشانی |
return address |
نشانی بازگشت |
address variable |
متغیر نشانی |
addressability |
نشانی پذیری |
addressable |
نشانی پذیر |
relocatable address |
نشانی جابجاپذیر |
address format |
قالب نشانی |
base address |
نشانی پایه |
absolute address |
نشانی مطلق |
actual address |
نشانی واقعی |
address bus |
گذر نشانی |
variable address |
نشانی متغییر |
address adjustment |
تعدیل نشانی |
two address computer |
کامپیوتربا دو نشانی |
address counter |
نشانی شمار |
aiming point |
نقطه نشانی |
address |
نشانی دادن |
explicit address |
نشانی صریح |
effective address |
نشانی موثر |
directing point |
نقطه نشانی |
multiple address |
با نشانی چندگانه |
direct address |
نشانی مستقیم |
fire prevention |
اتش نشانی |
floating audress |
نشانی شناور |
symbolic address |
نشانی نمادی |
addresses |
نشانی دادن |
parameter setting |
پارامتر نشانی |
fire fighting |
اتش نشانی |
synthetic address |
نشانی مصنوع |
nanoaddressable |
نشانی ناپذیر |
foaming |
کف اتش نشانی |
token |
نشانی یادگاری |
addressed |
نشانی دادن |
to miss a mark |
نشانی را نزدن |
branch address |
نشانی انشعاب |
multi address |
با چند نشانی |
to hit a mark |
نشانی را زدن |
triple address |
با نشانی سه گانه |
fire-fighting |
اتش نشانی |
single address |
بایک نشانی |
machine address |
نشانی ماشین |
tokens |
نشانی یادگاری |
memory address |
نشانی حافظه |
hydrant |
شیراتش نشانی |
hydrants |
شیراتش نشانی |
specific address |
نشانی خاص |
multiaddress |
با چند نشانی |
home address |
نشانی منزلگاه |
hand extinguisher |
کپسول اتش نشانی |
byte addressable |
نشانی پذیر تالقمه |
byte addressable |
بایت نشانی پذیر |
firehouse |
ایستگاه اتش نشانی |
fire company |
شرکت اتش نشانی |
fire fighter |
مامور اتش نشانی |
current address register |
ثبات نشانی جریان |
bit addressable |
نشانی پذیر تا ذره |
fire party |
گروه اتش نشانی |
generated address |
نشانی تولید شده |
dynamic address translate |
مترجم نشانی پویا |
addresses |
نشانی گیرنده پیام |
fire post |
جایگاه اتش نشانی |
chip of the old block |
بچهای که نشانی ازپدرداردcontribute |
fearnought suit |
لباس اتش نشانی |
fire party |
تیم اتش نشانی |
fire main |
لوله اب اتش نشانی |
caracter addressable |
کاراکتر نشانی پذیر |
fire fighting |
اتش نشانی کردن |
addressed |
نشانی گیرنده پیام |
fire station |
پست اتش نشانی |
fire station |
اداره اتش نشانی |
fire station |
مرکز اتش نشانی |
fire stations |
ایستگاه اتش نشانی |
fire stations |
پست اتش نشانی |
fire stations |
اداره اتش نشانی |
fire stations |
مرکز اتش نشانی |
firefighter |
مامور اتش نشانی |
firefighters |
مامور اتش نشانی |
fireguard |
مامور اتش نشانی |
fireguards |
مامور اتش نشانی |
fire alarm |
اژیر اتش نشانی |
fire alarms |
اژیر اتش نشانی |
fire hydrant |
شیر اتش نشانی |
fire hydrants |
شیر اتش نشانی |
fire plug |
شیر اتش نشانی |
fire station |
ایستگاه اتش نشانی |
fireplugs |
شیر اب اتش نشانی |
address |
نشانی گیرنده پیام |
pompier ladder |
نردبان اتش نشانی |
obelus |
نشانی بدین شکل "-" |
acknowledge |
اعلام نشانی کردن |
acknowledges |
اعلام نشانی کردن |
acknowledging |
اعلام نشانی کردن |
n address instruction |
دستور العمل با N نشانی |
fireplug |
شیر اب اتش نشانی |
fire extinguishers |
کپسول اتش نشانی |
firemen |
مامور اتش نشانی |
authenticator |
اعلام کننده نشانی |
fire engines |
ماشین اتش نشانی |
fire department |
اداره اتش نشانی |
fire departments |
اداره اتش نشانی |
key to address transfermation |
تبدیل کلید به نشانی |
hydrants |
شیر اتش نشانی |
fire engine |
ماشین آتش نشانی |
extinguisher |
دستگاه اتش نشانی |
relative addressing |
نشانی دهی نسبی |
What is your home address? |
نشانی منزلتان چیست ؟ |
reset cycle |
چرخه باز نشانی |
fire brigade |
مامورین اتش نشانی |
scaling ladder |
نردبان اتش نشانی |
sector addressing |
نشانی دهی قطاعی |
authentication equipment |
وسایل تعیین نشانی |
word addressable |
نشانی پذیری کلمه |
fire hydrant |
شیر آتش نشانی |
fireplug [American] |
شیر آتش نشانی |