English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (5 milliseconds)
English Persian
subroutine library کتابخانه زیرروال
Search result with all words
subroutine library کتابخانه زیرروال ها
Other Matches
user library کتابخانه استفاده کننده کتابخانه کاربر
subroutine زیرروال
nested subroutine زیرروال تو در تو
subroutine linkage پیونددهی زیرروال
closed subroutine زیرروال مسدود
closed subroutine زیرروال بسته
subroutine jump جهش زیرروال
subroutine call فراخوانی زیرروال
dynamic subroutine زیرروال پویا
nested subroutine زیرروال لانهای
open subrotine زیرروال باز
open subroutine زیرروال باز
recursive subroutine زیرروال بازگشتی
standard subroutine زیرروال متعارف
subroutine reentry ورود جمله به زیرروال
library کتابخانه
libraries کتابخانه
bookmobile کتابخانه سیار
walking library کتابخانه متحرک
system library کتابخانه سیستم
our library is well stocked کتابخانه ماموجودی
stacked قفسه کتابخانه
routine library کتابخانه روال ها
program library کتابخانه برنامه ها
program library کتابخانه برنامه
project library کتابخانه پروژه
public library کتابخانه عمومی
stack قفسه کتابخانه
systems library کتابخانه سیستم ها
common library کتابخانه اشتراکی
disk library کتابخانه دیسک
support library کتابخانه پشتیبان
tape library کتابخانه نوارها
macro library درشت کتابخانه
library automation خودکارسازی کتابخانه
library manager مدیر کتابخانه
library routine روال کتابخانه
macro library کتابخانه ماکرو
stacks قفسه کتابخانه
the books hereof کتابهای این کتابخانه
entry در پایگاه دادههای یا کتابخانه
bibliotheca کتابخانه فهرست کتب
our library is well stocked جنس کتابخانه ما جور
curatorship تصدی کتابخانه وموزه ومانندان
curatorial نگهبان یامتصدی کتابخانه یاموزه
pressmark حروف رمزی مشخصه کتب کتابخانه
patron-driven acquisition [PDA] [library] کسب بر طبق [درخواست] مشتری [کتابخانه]
indexing زبان ساخت کتابخانه یا اندیس کتاب
press mark علامتی که جای کتاب رادرقفسههای کتابخانه نشان میدهد
The library is the obvious place for the after-dinner hours. کتابخانه جایی بدیهی برای ساعت پس از شام است.
There are ine milion book (volumes)in this library. دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
opening hours ساعاتی که بانک، کتابخانه و سایر مراکز باز می شود.
materials that cannot be borrowed اجناسی که قرض داده نمی شوند [بیشتر در کتابخانه]
non-circulating materials اجناسی که قرض داده نمی شوند [بیشتر در کتابخانه]
accession number نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
run duration کتابخانه توابع که توسط برنامه کاربردی در حین اجرا قابل دستیابی است
linkage نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند
linkages نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند
DLL در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامههای کاربردی که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی اند
multimedia محصول ماکروسافت که امکان تولید برنامههای کاربردی چند رسانهای با استفاده از کتابخانه توابع برای کنترل گردش ویدیو
dynamic link library در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
stop لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stopped لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stopping لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stops لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
accession book فهرست کتب یک کتابخانه که به سایر کتب ضمیمه شود
library زیر تابع آزمایش شده و ذخیره شده در کتابخانه که در صورت نیاز وارد برنامه کاربر میشود
libraries زیر تابع آزمایش شده و ذخیره شده در کتابخانه که در صورت نیاز وارد برنامه کاربر میشود
specificity نرخ ورودیهای نامرتبط , که از کل اعداد ورودیهای نامرتبط فایل یا پایگاه داده یا کتابخانه بازیابی نشده باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com