Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (12 milliseconds)
English
Persian
freight
کرایه کشتی
Search result with all words
freight
کرایه کشتی ارسال بار با هواپیما یاکشتی
freighter
کرایه کننده کشتی باری
freighters
کرایه کننده کشتی باری
baltic exchange
بازار یاتالار بورسی در لندن که مربوط به کرایه کشتی ومعاملات مربوطه میباشد
dead freight
کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
portage
کرایه فرفیت کشتی
time charter
کرایه کردن موقت کشتی
voyage charter
کرایه کشتی جهت سفری خاص
Other Matches
hire purchase
کرایه چیزی به این ترتیب که کرایه کننده با پرداخت یک عده اقساط مالک ان شی بشود
topgallant
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
scuppers
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
respondentia
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
ship's manifest
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
carry ship
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
gunroom
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
supercargo
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
keel
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
embarkation
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
keels
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
waterline
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
lazar housek
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
dan runner
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
bill of health
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
windjammer
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
quarterdeck
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yaw
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
fares
کرایه
balance of freight
پس کرایه
lease
کرایه
faring
کرایه
carrige forward
پس کرایه
hire
کرایه
meed
کرایه
transport charges
کرایه
hiring
کرایه
hires
کرایه
fare
کرایه
freight
کرایه
fared
کرایه
leases
کرایه
back freigt
پس کرایه
passage money
کرایه
carriage forward
پس کرایه
fraught
کرایه
freight forward
پس کرایه
cost of transport
کرایه
backfreight
پس کرایه
freight collect
پس کرایه
back rent
پس کرایه
rent
کرایه
overboard
از کشتی بدریا روی کشتی
sailboats
کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboat
کشتی بادبانی کشتی بادی
hires
کرایه کردن
hire
کرایه کردن
hires
کرایه دادن
passage money
کرایه مسافر
freight
کرایه کردن
carfare
کرایه اتوبوس
renter
کرایه نشین
let out on hire
کرایه دادن
hire
کرایه دادن
passage
دریا کرایه
passages
دریا کرایه
back freigt
پرداخت کرایه
demurrage
کرایه معطلی
hiring
کرایه دادن
hiring
کرایه کردن
hacks
درشکه کرایه
fared
کرایه مسافر
hacked
درشکه کرایه
fares
کرایه مسافر
hack
درشکه کرایه
rent
کرایه کردن
to charter
کرایه کردن
carrige
کرایه حمل
affreight
کرایه کردن
faring
کرایه مسافر
carfare
کرایه ماشین
tenant
کرایه نشین
tenants
کرایه نشین
fare
کرایه مسافر
hach
کرایه دادن
piracy
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
tenant
کرایه نشین متصرف
hire
اجرت کرایه کردن
back rent
کرایه عقب افتاده
tenants
کرایه نشین متصرف
carriage forward
کرایه در مقصدپرداخت میشود
hires
اجرت کرایه کردن
railway freight
کرایه راه اهن
hiring
اجرت کرایه کردن
to freight out and home
دوسره کرایه کردن
chartering
دربست کرایه دادن
to let something
[British E]
[Real Estate]
کرایه دادن چیزی
chartered
دربست کرایه دادن
fares
کرایه حمل و نقل
How much is the fare to ... ?
کرایه تا ... چقدر است؟
fared
کرایه حمل و نقل
charters
دربست کرایه دادن
charter
دربست کرایه دادن
to let something on a lease
کرایه دادن چیزی
to rent out something
کرایه دادن چیزی
fare
کرایه حمل و نقل
twon car
اتومبیل کرایه مسافری
faring
کرایه حمل و نقل
cartage
کرایه گاری مکاری
to hire out something
کرایه دادن چیزی
What is the charge per day?
کرایه روزانه چقدر است؟
hackney
درشکه کرایه اسب کرایبه
carriage payed
کرایه حمل پرداخت شده
advance freight
پیش پرداخت کرایه حمل
fiacre
کالسکه یا درشکه چهارچرخه کرایه
rent
کرایه اجاره کردن یا دادن
carrige forward
کرایه به عهده گیرنده کالا
What's the charge per hour?
کرایه هر ساعت چقدر است؟
taximeter
نشان دهنده کرایه تاکسی
circulating library
کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
Rented (rental) car.
اتومبیل اجاره ای (کرایه شده )
free on boand
تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
out leased
انبارهای کرایه شده از خارج از پادگان
What's the fare to the airport?
نرخ کرایه تا فرودگاه چقدر است؟
subsidized accommodation
منزل با کمک هزینه
[کرایه و غیره]
i am behind in my rent
کرایه خانه ام عقب افتاده است
tie line
کانال مخابراتی کرایه داده شده
What's the fare to Manchester?
کرایه تا شهر منچستر چقدر است؟
lodging house
محل کرایه دادن اطاق مسافرخانه
cost and frieght
قیمت کالا به اضافه کرایه حمل
What's the fare to city centre?
نرخ کرایه تا مرکز شهر چقدر است؟
dead carriage
کرایه باربری جهت فرفیت استفاده نشده
What's the fare to this address?
نرخ کرایه تا این آدرس چقدر است؟
semi naufragium
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromics
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromy
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
dead freight
کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده
livery stable
اصطبل مخصوص کرایه دادن اسب یا نگاهداری اسبهای دیگران
dead carriage
کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده
prows
کشتی عرشه کشتی
prow
کشتی عرشه کشتی
keelage
حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
free haul
در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
forwarding merchant
حق الزحمهای دریافت می دارد بدون انکه دروسیله حمل یا پرداخت کرایه شریک باشد
third party lease
توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
dead weight
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weights
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
light ship
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
hackney coach
کالسکه یا درشکه کرایه درشکه چهارچرخه ودو اسبه
carriage
بردن حمل کردن باربری کرایه هزینه حمل
carriages
بردن حمل کردن باربری کرایه هزینه حمل
dock receipt
قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
hiring
اجیر کردن اجاره کردن کرایه دادن
hires
اجیر کردن اجاره کردن کرایه دادن
hire
اجیر کردن اجاره کردن کرایه دادن
skag
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
lease
کرایه کردن اجاره کردن
leases
کرایه کردن اجاره کردن
bilge
اب ته کشتی
carinae
کشتی
hulk
کشتی
hulks
کشتی
board
کشتی
collier
کشتی
carina
کشتی
boarded
کشتی
on shipboard
در کشتی
on the sea
در کشتی
on the water
در کشتی
flattest
پل کشتی
by water
با کشتی
foreship
سر کشتی
on board a ship
در کشتی
catch
کشتی کج
bottom
کشتی
bottoms
کشتی
deck
پل کشتی
aft
در پس کشتی
flat
پل کشتی
ships
کشتی
afloat
در کشتی
decks
پل کشتی
decked
پل کشتی
Take a copper vessel, pour water in it and let it stay overnight
کشتی مس
ship
کشتی
wrestling
کشتی
vessel
کشتی
ship haven
یک کش کشتی
argo
کشتی
vessels
کشتی
puppis
کشتی دم
sail ho!
کشتی !کشتی !
ark
کشتی
wrecking
کشتی شکستگی
tricks
فن و بندهای کشتی
wrecks
کشتی شکستگی
commercial marine
کشتی تجاری
bosuns
افسر کشتی
fob
تحویل کشتی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com