English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 180 (9 milliseconds)
English Persian
behemoth کرگدن هرچیز عظیم الجثه و نیرومند
Other Matches
galactic عظیم الجثه
elephantine عظیم الجثه
colossuses عظیم الجثه
monster عظیم الجثه
whale عظیم الجثه
colossus عظیم الجثه
gargantua عظیم الجثه
monsters عظیم الجثه
whales عظیم الجثه
full bodied عظیم الجثه
hugely بطور عظیم الجثه
rogue حیوان عظیم الجثه سرکش
rogues حیوان عظیم الجثه سرکش
gargantuan غول پیکر عظیم الجثه
sauropod سوسمارهای عظیم الجثه و گیاهخواردوران ژوراسیک و کرتاسه
hippo کرگدن
hippopotamuses کرگدن
hippopotami کرگدن
hippos کرگدن
hippopotamus کرگدن
rhino کرگدن
nasicorn کرگدن
rhinos کرگدن
keitloa کرگدن دوشاخ
rhinoceroses رده کرگدن ها
rhinoceros رده کرگدن ها
doberman pinscher سگ پاسبان المانی متوسط الجثه
anyone هرچیز
anything هرچیز
apiece هرچیز هریک
pads هرچیز نرم
pad هرچیز نرم
platter هرچیز پهن
platters هرچیز پهن
flip side پشت هرچیز
minim هرچیز کوچک
minims هرچیز کوچک
pair هرچیز دو جزئی
mixed bag هرچیز قاتی پاتی
rib هرچیز شبیه دنده
shelf هرچیز تاقچه مانند
(live off the) fat of the land <idiom> بهترین از هرچیز را داشتند
three decker هرچیز سه طبقهای یا سه لایهای
flip side بخش ثانوی هرچیز
pots هرچیز برجسته ودیگ مانند
signal هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
signaled هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
signalled هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
potting هرچیز برجسته ودیگ مانند
pot هرچیز برجسته ودیگ مانند
board تخته یا مقوا و یا هرچیز مسطح
everything is good in its season <proverb> گویند که هرچیز به هنگام خوش است
charger دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر
chargers دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر
pickup هرچیز انتخاب شده اشنایی تصادفی
bobtail اسب یا سگ دم کل هرچیز ناقص یامختصر شده ادم مهمل
great- عظیم
greatest عظیم
decuman عظیم
breast bone عظیم قص
great عظیم
tremendous عظیم
massively عظیم
wallopings عظیم
highs عظیم
walloping عظیم
astronomic عظیم
stour عظیم
glorious عظیم
highest عظیم
high عظیم
astronomical عظیم
enormous عظیم
massive عظیم
strongest نیرومند
stronger نیرومند
brawny نیرومند
strong نیرومند
nervy پر رگ و پی نیرومند
red blooded نیرومند
punchier نیرومند
punchiest نیرومند
red-blooded نیرومند
punchy نیرومند
hale نیرومند
vigorous نیرومند
feckful نیرومند
stoutest نیرومند
stouter نیرومند
stout نیرومند
rugged نیرومند
main نیرومند
puissant نیرومند
robustious نیرومند
potent نیرومند
mighty نیرومند
mightiest نیرومند
two fisted نیرومند
mightier نیرومند
powerful نیرومند
orotund نیرومند
grand larceny سرقت عظیم
chasm پرتگاه عظیم
berg قطعه عظیم یخ
swith خیلی عظیم
chasms پرتگاه عظیم
terrific مهیب عظیم
hiding عظیم الشان
best عظیم ترین
booming توسعه عظیم
boomed توسعه عظیم
boom توسعه عظیم
booms توسعه عظیم
vast زیاد عظیم
grand slams توفیق عظیم
hidings عظیم الشان
whacking بسیار عظیم
slashing عظیم چاک
grand slam توفیق عظیم
whackings بسیار عظیم
all-powerful بسیار نیرومند
valiantly شجاع نیرومند
ironside مرد نیرومند
solids توپر نیرومند
solid توپر نیرومند
powerhouses تیم نیرومند
potentiate نیرومند ساختن
potentiation نیرومند ساختن
powerhouse تیم نیرومند
sinewy بااسطقس نیرومند
sthenic شدید نیرومند
stouten نیرومند شدن
rugged نیرومند تنومند
frankest صریح نیرومند
valiant شجاع نیرومند
fortifies نیرومند کردن
fortify نیرومند کردن
fortifying نیرومند کردن
strengthen نیرومند کردن
strengthened نیرومند کردن
prolific بارور نیرومند
formidable دشوار نیرومند
franking صریح نیرومند
strengthens نیرومند کردن
franks صریح نیرومند
franker صریح نیرومند
frank صریح نیرومند
franked صریح نیرومند
whopper از اندازه بزرگتر عظیم
cataclysmic وابسته بتحولات عظیم
august عظیم عالی نسب
whoppers از اندازه بزرگتر عظیم
ballast هرچیز سنگینی چون شن و ماسه که در ته کشتی میریزند تا از واژگون شدنش جلوگیری کند
strong minded دارای فکر نیرومند
youths of puissance جوانان توانا یا نیرومند
thewed ماهیچه دار نیرومند
stoutly بطور محکم و نیرومند
macroevoluyion تحولات عظیم سیر تکامل
titanism عظیم الجثگی شورش گرایی
avalanche نزول ناگهانی و عظیم هر چیزی
avalanches نزول ناگهانی و عظیم هر چیزی
powers نیرو بخشیدن به نیرومند کردن
powering نیرو بخشیدن به نیرومند کردن
jeep اتومبیل نیرومند و جنگی امریکا
jeeps اتومبیل نیرومند و جنگی امریکا
power نیرو بخشیدن به نیرومند کردن
powered نیرو بخشیدن به نیرومند کردن
care killed the cat غصه انسانراهرقدرهم نیرومند باشد ازپادرمیاورد
nebula تودههای عظیم گازو گرد مابین فواصل ستارگان جاده شیری
gooseneck هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
machiavelian مبنی براین عقیده سیاسی که برای برپاکردن یک حکومت نیرومند تقلب را نباید
pike نوک نیزه هرچیز نوک تیز
back end network اتصال بین کامپیوتر main frame و یک رسانه ذخیره سازی عظیم با سرعت بالا یا سرور فایل
dud ترقه خراب هرچیز خراب
juggernaut نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernauts نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
say's law از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
spreadsheets 1-برنامه ایکه امکان اجرای محاسبات روی چندین ستون اعداد را برقرار کند. 2-چاپ محاسبات روی مقادیر عظیم کامپیوتر
spreadsheet 1-برنامه ایکه امکان اجرای محاسبات روی چندین ستون اعداد را برقرار کند. 2-چاپ محاسبات روی مقادیر عظیم کامپیوتر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com