English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
grangerite کسیکه موادچاپی وعکس ازکتابهای دیگربریده درکتاب تالیفی خودگذا
Other Matches
book og kings سفرملوک :نام یکی ازکتابهای عتیق
optophone الت تبدیل روشنایی بصدابدانگونه که کوران موادچاپی را ازراه به گوش بخواند
grangerism ارایش کتابی باموادچاپی یاعکس هایی که ازکتابهای دیگرببرند
deadbeats زدن ضربه بدون برگشت وعکس العمل
deadbeat زدن ضربه بدون برگشت وعکس العمل
book درکتاب یادفترثبت کردن
booked درکتاب یادفترثبت کردن
books درکتاب یادفترثبت کردن
mediaevalist کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
it say in the bible that درکتاب مقدس گفته شده است
officinal names of drugs نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
hydrofoil سطح صاف یا موربی که دراثر حرکت اب از خلال ان بحرکت وعکس العمل دراید وغالبابشکل پرده یا باله ای ست
hydrofoils سطح صاف یا موربی که دراثر حرکت اب از خلال ان بحرکت وعکس العمل دراید وغالبابشکل پرده یا باله ای ست
leviathan جانور بزرگ دریایی که درکتاب عهد عتیق نام برده شده نهنگ
leviathans جانور بزرگ دریایی که درکتاب عهد عتیق نام برده شده نهنگ
stripper کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
whom کسیکه
blessed is he who کسیکه
dragman کسیکه
one who کسیکه
gospeller کسیکه
stalker کسیکه میخرامد
constructionist کسیکه قانون
introspectionist کسیکه معتقد به
whomso بهر کسیکه
minimalist کسیکه خرسنداست
long shot کسیکه درمسابقات
misogynists کسیکه از زن بیزار است
figurant کسیکه باجمع میرقصد
joggers کسیکه اهسته می دود
pall bearer کسیکه در همراهی با جنازه
snorter کسیکه خرناس میکشد
tugger کسیکه کوشش وتقلامیکند
jogger کسیکه اهسته می دود
scaler کسیکه مقیاس بکارمیبرد
obstructionist کسیکه برای جلوگیری
rumormonger کسیکه شایعه میسازد
euphuist کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
misogynist کسیکه از زن بیزار است
wonder worker کسیکه معجزه میکند
nob کسیکه از طبقات بالاباشد
heliophobe کسیکه ازافتاب بیزاراست
benedick کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
nobs کسیکه از طبقات بالاباشد
stargazer کسیکه به ستاره ها خیره شده
browser کسیکه جسته وگریخته میخواند
elephantiac کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
embracer کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
sandbagger کسیکه کیسه شن بکار برد
night walker کسیکه در خواب راه میرود
negroid کسیکه خون سیاهان در او باشد
songwriter کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
depositor کسیکه پول در بانک میگذارد
demonist کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
somnambulistic کسیکه درخواب راه میرود
cessionary کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
contrapuntist کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
speller کسیکه لغت را هجی میکند
soliloquizer کسیکه باخود حرف میزند
soliloquist کسیکه باخود حرف میزند
deadhead کسیکه بدون بلیط سوار
nightwalker کسیکه شب در خواب راه میرود
non entity کسیکه بودونابوداو یکی است
gunfighter کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
faunist کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
paperhanger کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
gossiper کسیکه شایعات بی اساس میدهد
personator کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
paradoxist کسیکه سخنهای متناقض میگوید
proselyte کسیکه تازه بدینی واردشود
griper کسیکه مرتب شکایت میکند
paralogist کسیکه قیاس نادرست میسازد
processionist کسیکه با دستهای راه میافتد
hylicist کسیکه معتقد به مادیات است
presentee کسیکه چیزی باوعرضه شده
inductee کسیکه وارد خدمت شده
pseudologer کسیکه مرتبا دروغ میگوید
pseudologist کسیکه مرتبا دروغ میگوید
purse bearer کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
fillbelly کسیکه درکاری حریص باشد
malaprop کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
revenant کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
lobbyer کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
gigman کسیکه درشکه تک اسبه دارد
liveryman کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
first nighter کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
ortorian کسیکه شرکت در خواندن بنماید
light sleeper کسیکه خوابش سبک است
fruitarian کسیکه با میوه زندگی میکند .
fruiter کسیکه درخت میوه میکارد
pledger کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
falconer کسیکه با شاهین شکار میکند
lobbyist کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
winegrower کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
weaner کسیکه بچه را از شیر میگیرد
ghost writer کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writer کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writers کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
chain smoker کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smoker کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
falconers کسیکه با شاهین شکار میکند
pranksters کسیکه شوخی زننده کند
prankster کسیکه شوخی زننده کند
watcher کسیکه پاسداری و نظارت میکند
scapegoats کسیکه قربانی دیگران شود
libertine کسیکه پابند مذهب نیست
lobbyists کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
symposiarch کسیکه جلسهای را اداره میکند
chain-smokers کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
symposiast کسیکه در بزم شرکت میکند
waxer کسیکه موم مالی میکند
sitters کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sweaters کسیکه عرق میکند پلوور
sitter کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
autodidact کسیکه پیش خود میاموزد
libertines کسیکه پابند مذهب نیست
watchers کسیکه پاسداری و نظارت میکند
sweater کسیکه عرق میکند پلوور
hylotheist کسیکه خدا و ماده را یکی میداند
prison bird کسیکه زندان خانه او شده است
would be کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
pone کسیکه ورق بازی رابر میزند
lumberjack کسیکه الوار وتیر اره میکند
spoilsport کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
prisoner at the bar کسیکه در نزد دادگاه متهم است
spoilsports کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
heteroclite کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
progress chaser کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
lumberjacks کسیکه الوار وتیر اره میکند
head liner کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
hemiplegic کسیکه نیم بدنش فلج است
interpolator کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
orthoepist کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
malapropian کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
mumbler کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
wool stapler کسیکه تجارت پشم خام میکند
octoroon کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
nonunion کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
milch cow کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
non abstainer کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
loiterer کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
landsman کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
ox man کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
irreligionist کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
irrepressible joy کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
whitener شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
parroter کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
jailŠetc کسیکه زندان خانه اوشده است
misanthropist کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
knobbler کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
knocker up کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
moonlighter کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
sadistic کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
dragsman لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
colonists کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
air controlman کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
colonist کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
end gatherer کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
bedder لله کسیکه بچه را خواب میکند
engrosser کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
loiters :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
color bearer کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
dabster کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
death watch پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
sadistically کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
covenantee کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
undertaking کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
vacuist کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
demonstrationist کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
smatterer کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
conventionalist کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
loitering :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
ambidexter کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
my neighbour at dinner کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
gainer کسیکه سود میبرد استفاده کننده
undertaker کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
arsonist کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
free thinker کسیکه دارای فکر ازاد بوده
syllogist کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
revelationist کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
sadist کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
vouchee کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
undertakers کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
loitered :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
canonist کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
would-be کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
the observed of all observers کسیکه توجه همه سوی اوست
loiter :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
weekender کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
rock scorpion کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
garreteer کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
ordinee کسیکه تازه درجه شماسی گرفته است
wire dancer کسیکه که روی سیم میرقصد و بازی میکند
wisenheimer کسیکه معلومات سطحی درهمه چیز دارد
trainbearer کسیکه دنباله لباس دیگری رامی گیرد
nostradamus کسیکه پیشه اش خبراز غیب دادن است
towhead کسیکه موهای مایل به سفیدیا خاکستری دارد
textualist کسیکه درنقل یا اقتباس عبارات چالاک است
gatecrashers کسیکه به محفلی که در آن دعوت نشده است میرود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com