Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
helmet
کلاه ایمنی اتش نشانها وکارگران
helmets
کلاه ایمنی اتش نشانها وکارگران
Other Matches
crash helmets
کلاه ایمنی
crash helmets
کلاه خود ایمنی
combat helmet
کلاه ایمنی جنگی
[ارتش]
decoration
نشانها
decorations
نشانها
awards and decorations
مدالها و نشانها
regalia
نشانها وعلائم پادشاهی
semantics
معنای کلمات یا نشانها در برنامه ها
phyrgian cap
یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry
نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
criminal inattention to signal
بزه بی اعتنائی به نشانها جرم بی توجهی بعلائم
To live on borrowed money . To play for time .
این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
casks
کلاه جنگی کلاه خود
cask
کلاه جنگی کلاه خود
get round the law
با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
jasey
کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
modiste
کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
safety
ایمنی
security
ایمنی
immunity
ایمنی
arlbery strap
تسمه ایمنی
safety belts
کمربند ایمنی
catching belt
کمربند ایمنی
cold iron watch
پاس ایمنی
insecure
بدون ایمنی
emotional security
ایمنی هیجانی
lifebelts
کمربند ایمنی
safety motive
انگیزه ایمنی
lifebelt
کمربند ایمنی
safety post
پایه ایمنی
safety trap
تله ایمنی
safety wire
سیم ایمنی
safty face shield
ماسک ایمنی
security glass
شیشه ایمنی
goggles
عینک ایمنی
safety glass
عینک ایمنی
safety belt
کمربند ایمنی
safety lamp
چراغ ایمنی
safety glass
شیشه ایمنی
safety glasses
عینک ایمنی
safety hazard
مخاطره ایمنی
immunodeficiency
نقص ایمنی
[پزشکی]
safety fuse
فیوز ایمنی
immune defect
نقص ایمنی
[پزشکی]
log in sequrity
ایمنی ورود
locking wire
سیم ایمنی
safe valve
دریچه ایمنی
immunology
ایمنی شناسی
overall safety
ایمنی کامل
life line
طناب ایمنی
trycocks
شیر ایمنی ناو
safety mechanism
ساز و کار ایمنی
reliability
ایمنی در برابر خرابی
failure safety
ایمنی در برابر خرابی
immunochemistry
علم ایمنی شیمیایی
immunologic
وابسته به ایمنی شناسی
immunodeficiency
کمبود ایمنی
[پزشکی]
immune defect
کمبود ایمنی
[پزشکی]
AIDS
سندرم نقص ایمنی اکتسابی
immunochemistry
مبحث ایمنی شناسی شیمیایی
flame safety
ایمنی در مقابل شعله اتش
machanic
کمربند ایمنی اویزان از سقف
safety locking device
قفل ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
to put safety first
[foremost]
اولویت اول را به ایمنی دادن
safety interlock
قفل ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
safety interlocks
قفل های ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
bindery
یات ایمنی کاربر را یادداشت کند
safety locking devices
قفل های ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
buddy system
شناگران بخاطر ایمنی دو نفره کردن
strong safety
مدافع ایمنی در سمت قوی خط تهاجم حریف
ergonomics
علم و تکنولوژی ایمنی راحتی و سادگی استفاده ازماشین
SSL
پروتکل طراحی شده توسط Netscape که حاوی اطلاعات ایمنی روی اینترنت است
wire locking
بستن تعدادی مهره یا پیچ به یکدیگر توسط سیم ایمنی برای جلوگیری از شل شدن انها
palnut
مهره نازکی معمولا از جنس فولاد پرس شده که بمنظورافزایش ایمنی و جلوگیری ازشل شدن مهرههای معمولی روی انها بسته میشود
cap
کلاه
beau
کج کلاه
headgear
کلاه
panache
پر کلاه
ice-caps
یخ کلاه
ice cap
یخ کلاه
pompom
گل کلاه
aigret
گل کلاه
capped
کلاه
bilk
کلاه سر
hat
کلاه
hats
کلاه
nightcap
شب کلاه
cappa
کلاه
nightcaps
شب کلاه
ice-cap
یخ کلاه
chapeau
کلاه
jack a dandy
کج کلاه
head piece
کلاه
pretty fellow
کج کلاه
opera hat
کلاه له شو
helmet liner
کلاه کاسک
petasus
کلاه بالدار
peruke
کلاه گیس
bathing cap
کلاه حمام
hat in hand
کلاه دردست
periwig
کلاه گیس
helmet liner
کلاه فیبری
pitch cap
کلاه زفت
hat tree
کلاه اویز
kepi
کلاه کپی
black cap
کلاه سیاه
tiara
کلاه پادشاهی
tiaras
کلاه پادشاهی
miyred
کلاه دار
gaud
کلاه برداری
bathing caps
کلاه حمام
hatbox
جعبه کلاه
hatboxes
جعبه کلاه
crush hat
کلاه بازیگرخانه
hat block
قالب کلاه
high hat
کلاه بلند
service cap
کلاه خدمت
door lintel
کلاه چهارچوب
belvidere
کلاه فرنگی
d's cap
کلاه قیفی
tricorn
کلاه سه ترک
mutch
کلاه کتانی
postiche
کلاه گیس
casque
کلاه خود
cockade
نشان کلاه
tricone
کلاه سه ترک
belvedere
کلاه فرنگی
summer house
کلاه فرنگی
snowcap
برف کلاه
galea
کلاه خود
steel cap
کلاه فولادی
fop
کج کلاه ابله
steel helmet
کلاه اهنی
welch
کلاه گذاشتن
fools cap
کلاه قیفی
bareheaded
بدون کلاه
uncap
کلاه از سر برداشتن
berets
کلاه بره
Welsh
کلاه گذاشتن
pergolas
کلاه فرنگی
helmets
کلاه اهنی
helmets
کلاه خود
helmet
کلاه اهنی
helmet
کلاه خود
bonnets
کلاه سرگذاشتن
pavilion
کلاه فرنگی
avant-sorps
کلاه فرنگی
swindles
کلاه برداری
swindled
کلاه برداری
swindle
کلاه برداری
wigs
کلاه گیس
wig
کلاه گیس
pavilions
کلاه فرنگی
fraudulent
کلاه بردار
bonnet
کلاه سرگذاشتن
swindlers
کلاه بردار
plume
پر کلاه زنان تل
milliners
کلاه فروش
milliner
کلاه فروش
capping
کلاه سازی
caskets
کلاه خدمت
casket
کلاه خدمت
polls
راس کلاه
polled
راس کلاه
poll
راس کلاه
plumes
پر کلاه زنان تل
panama hat
کلاه پاناما
swindlers
کلاه گذار
swindler
کلاه بردار
swindler
کلاه گذار
pergola
کلاه فرنگی
fraud
کلاه برداری
hatter
کلاه فروش
rug
[American E]
کلاه گیس
panama hats
کلاه پاناما
frauds
کلاه برداری
hood
کلاه خود
beret
کلاه بره
stetsons
کلاه وسترن
hats
کلاه کاردینالی
hat
کلاه کاردینالی
balaclavas
کلاه دوچشمی
trilbies
کلاه شاپو
balaclava
کلاه دوچشمی
rain cap
کلاه کریلی
rain hat
کلاه بارانی
streamers
نوارلباس یا کلاه
stetson
کلاه وسترن
stetsons
کلاه کابوی
stetson
کلاه کابوی
cock
کج نهادگی کلاه
hairpiece
کلاه گیس
skullcaps
کلاه بره
skullcap
کلاه بره
hairpieces
کلاه گیس
hatpins
گیرهی کلاه
rip-off
کلاه برداری
rip-offs
کلاه برداری
hatpin
گیرهی کلاه
cocks
کج نهادگی کلاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com