English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
bathing cap کلاه حمام
bathing caps کلاه حمام
Other Matches
sudatorium حمام گرم که موجب عرق زیاد گردد گرمخانه حمام
phyrgian cap یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
To live on borrowed money . To play for time . این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
cask کلاه جنگی کلاه خود
casks کلاه جنگی کلاه خود
get round the law با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
jasey کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
modiste کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
trays حمام
water bath حمام آب
bathhouse حمام
waterbath حمام آب
double boiler حمام آب
bathrooms حمام
bath house حمام
water quench حمام آب
sand bath حمام شن
bagnio حمام
bath حمام
bathroom حمام
bain-marie حمام آب
copper bath حمام مس
tray حمام
Turkish bath حمام
washrooms حمام
washroom حمام
Turkish baths حمام
steam bath حمام بخار
shower bath حمام دوش
toilet water عطر حمام
toilet waters عطر حمام
a bath towel حوله حمام
hypocaust جهنم حمام
sudatorium حمام بخار
sun bath حمام افتابی
bath حمام فرنگی
bath حمام ابکاری
vaporarium حمام بخار
vapour bath حمام بخار
bathed حمام ابکاری
bathmat پادری حمام
washcloth کیسه حمام
washcloth لیف حمام
unwashed حمام نگرفته
bathrobes رخت حمام
sunbath حمام افتاب
sweating bath حمام گرم
sweating bath حمام بخار
thermae حمام اب گرم
turkey bath حمام شرقی
ultrasonic bath حمام فراصوتی
oil bath حمام روغن
bathmats پادری حمام
bathhouse حمام [با استخر]
dyeing bath حمام رنگرزی
bath-house حمام عمومی
metal bath حمام فلز
acid bath حمام اسید
swimming pool حمام [با استخر]
bathing tub حمام فرنگی
swimming bath [British E] [old-fashioned] حمام [با استخر]
hammam حمام اسلامی
bathed حمام فرنگی
cockroach سوسک حمام
bathtubs وان حمام
bathtub وان حمام
cockroaches سوسک حمام
therms حمام عمومی گرما
therms واحد گرما حمام
swimming things لباس شنا [حمام]
therm واحد گرما حمام
therm حمام عمومی گرما
bathing clothes لباس شنا [حمام]
caldarium گرمخانه در حمام رومی
saunas حمام بخار فنلاندی
bathing gear لباس شنا [حمام]
oil bath lubrication روغنکاری حمام روغن
roaches سوسک حمام کجوله
sauna حمام بخار فنلاندی
bathing clothes لوازم شنا [حمام]
furnace تون حمام وغیره
bathing things لباس شنا [حمام]
furnaces تون حمام وغیره
basks حمام افتاب گرفتن
basking حمام افتاب گرفتن
basked حمام افتاب گرفتن
bask حمام افتاب گرفتن
sunbathing حمام افتاب گرفتن
sunbathes حمام افتاب گرفتن
sunbathed حمام افتاب گرفتن
sunbathe حمام افتاب گرفتن
molten bath حمام ذوب فلزات
foam rubber ابر حمام ابرلاستیکی
bathing things لوازم شنا [حمام]
swimming things لوازم شنا [حمام]
shaking bath حمام تکان دهنده
roach سوسک حمام کجوله
I'd like a room with bath. من یک اتاق با حمام میخواهم.
salt bath furnace کوره حمام نمک
sun lamp لامپ حمام آفتاب
sun lamps لامپ حمام آفتاب
bath dye حمام رنگرزی الیاف
bathing gear لوازم شنا [حمام]
receptor دستگاه گیرنده وان حمام
receptors دستگاه گیرنده وان حمام
salt bath hardening سخت گردانی حمام نمک
What find bath. عجب حمام خوبی است
bath ابتنی کردن حمام گرفتن
bathed ابتنی کردن حمام گرفتن
bathmats حصیر یا فرشک پای وان حمام
salt bath case hardening سخت گردانی سطحی حمام نمک
martemper حمام گرم برای سخت کردن
bathmat حصیر یا فرشک پای وان حمام
bubble bath مادهای معطر که در وان پر آب حمام میریزند و کف میکند
sponge ابر حمام با اسفنج پاک کردن یاترکردن
Frigi darium [تزئینات زیبا و بزرگ در حمام های رومی]
sponging ابر حمام با اسفنج پاک کردن یاترکردن
tub حمام فرنگی هرچیزی بشکل تغاهر شستشوکردن
May I have a bath towel? ممکن است یک حوله حمام برایم بیاورید؟
tubs حمام فرنگی هرچیزی بشکل تغاهر شستشوکردن
sponged ابر حمام با اسفنج پاک کردن یاترکردن
bubble baths مادهای معطر که در وان پر آب حمام میریزند و کف میکند
cyaniding سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید
jack a dandy کج کلاه
pompom گل کلاه
ice-cap یخ کلاه
pretty fellow کج کلاه
bilk کلاه سر
head piece کلاه
panache پر کلاه
aigret گل کلاه
beau کج کلاه
opera hat کلاه له شو
capped کلاه
hats کلاه
chapeau کلاه
cap کلاه
cappa کلاه
nightcaps شب کلاه
hat کلاه
headgear کلاه
ice-caps یخ کلاه
nightcap شب کلاه
ice cap یخ کلاه
rug [American E] کلاه گیس
door lintel کلاه چهارچوب
crush hat کلاه بازیگرخانه
d's cap کلاه قیفی
kepi کلاه کپی
fools cap کلاه قیفی
hat block قالب کلاه
hat in hand کلاه دردست
hat tree کلاه اویز
gaud کلاه برداری
galea کلاه خود
helmet liner کلاه فیبری
helmet liner کلاه کاسک
high hat کلاه بلند
fop کج کلاه ابله
miyred کلاه دار
rip-off کلاه برداری
snowcap برف کلاه
steel cap کلاه فولادی
steel helmet کلاه اهنی
hatpins گیرهی کلاه
summer house کلاه فرنگی
hatpin گیرهی کلاه
hairpieces کلاه گیس
hairpiece کلاه گیس
crash helmets کلاه ایمنی
tricone کلاه سه ترک
tricorn کلاه سه ترک
uncap کلاه از سر برداشتن
rip-offs کلاه برداری
stetson کلاه وسترن
stetsons کلاه کابوی
avant-sorps کلاه فرنگی
mutch کلاه کتانی
periwig کلاه گیس
peruke کلاه گیس
petasus کلاه بالدار
pitch cap کلاه زفت
stetson کلاه کابوی
postiche کلاه گیس
rain hat کلاه بارانی
rain cap کلاه کریلی
trilbies کلاه شاپو
stetsons کلاه وسترن
welch کلاه گذاشتن
fraudulent کلاه بردار
pergolas کلاه فرنگی
pavilion کلاه فرنگی
service cap کلاه خدمت
skullcaps کلاه بره
tiaras کلاه پادشاهی
pavilions کلاه فرنگی
tiara کلاه پادشاهی
berets کلاه بره
pergola کلاه فرنگی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com