Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (34 milliseconds)
English
Persian
weight belt
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
Other Matches
practical extraction and report language
برای توید متنهای CGI که می توانند فرم هایی را پردازش کنند یا روی وب سرور برای بهبود وب سایت توابعی انجام دهند
lisp
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisped
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisps
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisping
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
foot pound
مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت.
verification
بررسی صحت کارکردن یک سیستم و مناسب بودن آن برای کارهای موردنظر
to take action to prevent
[stop]
such practices
اقدام کردن برای اینکه از چنین شیوه هایی جلوگیری شود
low low
حرکت یواشترازمعمول برای عادت کردن به حمل بار سنگین
decompression table
جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
pedrail
اسباب خودکار برای اسان کردن حرکت ماشینهای سنگین در جادههای ناهموار
clearance diving
شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
sql
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
reserve factor
نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
cads
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cad
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
to go away
ترک کردن برای رفتن و آوردن چیزی
to go to
ترک کردن برای رفتن و آوردن چیزی
dipsey sinker
نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
to go catting
[to look for sexual partners]
<idiom>
رفتن برای دختر بلند کردن
[اصطلاح روزمره]
ccd
محفظه هایی برای ذخیره داده
overtask
زیاد سنگین بودن برای
pace lap
دور پیست را باهم رفتن برای گرم کردن ماشین در اغازمسابقه
boring tubes
لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
hunting bow
کمان بلند و سنگین برای شکار
ballast
فلز سنگین کف قایق برای حفظ تعادل
jeheemy
جرثقیل سنگین برای بیرون کشیدن قایقها از گل
windlasses
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
generation
زبان هایی که فاهر خوب برای کاربردارند و هوشمند نیستند
windlass
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
fits units with ... connection
مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ...
[الکترونیک مهندسی برق]
generations
زبان هایی که فاهر خوب برای کاربردارند و هوشمند نیستند
operation
آزمایش هایی برای برنامه و آمادگی داده را بررسی می کنند
bituminous paint
رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
indexing
استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
code level
تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
windbreak
درختستان یابوته هایی که برای جلوگیری از وزش باد کاشته میشوند
windbreaks
درختستان یابوته هایی که برای جلوگیری از وزش باد کاشته میشوند
guns
تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
gun
تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
storage
فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند
hypoid
چرخدنده هایی برای انتقال حرکت و قدرت بین شفت ها یامحورهای متنافر
edges
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
bend allowance
فاصله خطی اضافی روی ورقه ها برای ایجاد خم هایی با شعاع معین
assembly
نشانه هایی که برای نمایش دستورات کد ماشین در برنامه اسمبلی به کار می روند
edge
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
disjunctive search
جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
lifebuoy
کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
lifebuoys
کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
bread and point
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
potatoes and point
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
autos
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
personal
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
auto
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
liberal education
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
intubation
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
lift wire
سیم هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
lift strut
پایه هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
diagnostics
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
turnaround time
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
shots
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shot
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
conferencing
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
toe weight
وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
skimming
محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
protocols
ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
protocol
ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
prompt to go
اماده برای رفتن
trip the light fantastic
<idiom>
رفتن برای رقصیدن
AppleTalk
پروتکل هایی که برای ارتباط بین ایستگاههای کاری و سرورها در کامپیوترهای شبکه Macintosh Apple استفاده می شوند
to stretch one's legs
برای ورزش راه رفتن
gressorial
مناسب برای راه رفتن
fluctuability
امادگی برای بالاوپایین رفتن
sick call
تجمع برای رفتن به بهداری
texture mapping
1-جلوههای ویژه گرافیک کامپیوتری با استفاده از الگوریتم هایی برای تولید تصویری که مانند سطح چیزی به نظر می آید.
ikon
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
sand shoes
یکجور گیوه برای رفتن در شن زار
turn out
<idiom>
رفتن برای دیدن یا انجام کاری
to approach
به طرف کسی رفتن برای برخورد
to step out
برای مدت کوتاهی بیرون رفتن
shop around
<idiom>
به مغازههای مختلفی برای خریدچیزی رفتن
to be coming up to meet
به طرف کسی رفتن برای برخورد
to come to meet
به طرف کسی رفتن برای برخورد
to come towards
به طرف کسی رفتن برای برخورد
dive schedule
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
puncuation
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
times
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
time
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
timed
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
to scramble for something
هجوم کردن با عجله برای چیزی
[با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
shore leave
مرخصی ملوانان وافسران برای رفتن بخشکی
Where do I change for ... ?
برای رفتن به ... کجا باید عوض کنم؟
to be after somebody
پی
[دنبال]
کسی رفتن
[برای کیفری مجازاتی]
to ride on the bus
سوار اتوبوس شدن
[برای رفتن به جایی]
to go clubbing
به باشگاه
[های]
شب رفتن
[برای رقص و غیره]
hypnotizable
اماده برای خواب رفتن بوسائل مصنوعی
derivation graph
ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است
to send round the hat
برای کسی اعانه جمع کردن کشکول گدایی برای کسی دست گرفتن
microsoft
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
Where do I change for ... ?
برای رفتن به ... کجا باید مترو را عوض کنم؟
coach dog
یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
L cache
فضای کوچک RAM ایستای سریع روی قطعه پردازنده که داده هایی که اغلب استفاده می شوند را برای افشزایش سرعت پردازش ذخیره میکند
Which bus do I take for the opera?
برای رفتن به اپرا کدام اتوبوس را باید سوار شوم؟
zone ride
کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
musicom
یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
Which bus do I take to Victoria Station?
کدام اتوبوس را برای رفتن به ایستگاه ویکتوریا باید سوار شوم؟
B register
1-ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده که محل مورد نظر را مشخص میکند 2-ثباتی که برای گسترده تر کردن اکومولاتور برای ضرب و تقسیم به کار می رود
leader
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leaders
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
compatibility
پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند
mask
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
masks
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
delete
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
drives
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
vetoed
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoes
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoing
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
veto
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
flexowriter
علامت تجارتی نوعی ماشین ابتدایی که برای تولید نوارکاغذی منگنه شده از داده هایی که از یک صفحه کلیدوارد شده اند استفاده می کرده است
strategies
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
languages
ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
language
ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
to pound a long
سنگین رفتن
waddled
کج و سنگین راه رفتن
waddling
کج و سنگین راه رفتن
waddles
کج و سنگین راه رفتن
lollop
سنگین راه رفتن
waddle
کج و سنگین راه رفتن
flump
سنگین راه رفتن
c
استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
Ackerman's function
تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
recall
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalled
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narrative
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
narratives
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
recalls
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
iil
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
no show
مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
permanent
آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
bin
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
teacloths
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
revenue tax
مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
teacloth
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
bins
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
grammars
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
cats
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
redundancy
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
scratching
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
doubled
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
redundancies
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
double
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
cat
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
scratched
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratches
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
grammar
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
doubled up
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
HTTP
دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
open
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opens
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
feedback
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
opened
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
gather shot
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
cold thrust
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
FDDI
اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
scratch
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
cold test
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
winterize
اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن
invitations
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
beta range
حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
invitation
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
straight line coding
برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
VidCap
برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
wiring
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
haze
تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
executive information system
نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
pork barrel
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
Kaleida Labs
شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
precision
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
people who live in glass houses should not throw stones
<idiom>
هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
labor of love
<idiom>
انجام کار برای خشنودی شخص نه برای پول
hybrid circuit
ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
write
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
writes
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
cue
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
keystroke
برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است
compiler
اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
cues
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
multiple
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com